عصر ایران/ سواد زندگی؛ مریم طرزی- فرهنگ لغت مریام-وبستر، بخشش را چنین تعریف می کند: «دست کشیدن از احساس رنجش نسبت به یک مجرم (بخشیدن دشمنان خود)، دست کشیدن از رنجش یا ادعای تلافی (بخشیدن توهین)، یا بخشیدن از پرداخت (بخشیدن بدهی).»
میان بزرگان درخشش مراست چو بخشایش و داد و بخشش مراست
فردوسی
رنجش عموماً یکی از رایجترین احساسات در انسانهاست. با این حال، رهایی از احساس رنجش ساده نیست. رنجش احساسی پیچیده است که با احساساتی مانند تلخی، ناامیدی و خشم همراه است.
احساس رنجش همچنین با گذر زمان از نظر میزان و شدت تغییر می کند. افراد میتوانند به دلایل مختلفی رنجش داشته باشند، از یک بدرفتاری جزئی تا بدرفتاری بزرگ از سوی دیگری.
با این حال، بخشش و عبور از رنجش بسیار برای سلامت روان ما ضروری است، زیرا نگه داشتن رنجش به دیگران میتواند ناراحتی درونی ایجاد کند و همچنین ممکن است پیوندهای ناخواستهای با احساسات منفی ایجاد کند.
رنجش نسبت به دیگران تنها شکل رنجش نیست. گاهی اوقات افراد از خود رنجش به دل می گیرند و نمی توانند خود را ببخشند. در بدترین حالت، این احساسات حتی ممکن است به احساسات شدیدتری از نفرت از خود تبدیل شوند.
در بهترین حالت، این احساسات مانعی بسیار جدی برای پیشرفت و آزادی عاطفی است.
صرف نظر از دلایل این احساسات، رنجش از خود برای سلامت روان ما مضرتر از رنجش از دیگران است.
به دلیل ماهیت پیچیده احساس رنجش، تشخیص اینکه چه زمانی از خود یا دیگران رنجش داریم، همیشه آسان نیست. برای بسیاری، رنجش میتواند درست زیر سطح احساسات دیگر بجوشد و تنها زمانی که اتفاق مهمی رخ میدهد، آشکار شود.
برای برخی دیگر، رنجش بارزتر و پنهان کردن آن دشوار است.
صرف نظر از نحوه بروز آن، رنجش تقریباً همیشه با ناتوانی طولانی مدت در رها کردن احساسات منفی مانند خشم، خصومت، ناامیدی، تلخی یا ناراحتی همراه است.
اگر شک دارید که آیا از خود یا دیگری رنجشی به دل گرفته اید یا نه به این نشانه ها دقت کنید:
نشخوار فکری ناتوانی در متوقف کردن افکار منفی ایست که منجر به بروز احساسات منفی می شود. نشخوار فکری نشانه بارزی است که حاکی از احساس رنجش است.
احساس ترس و هراس حاکی از این است که برای اجتناب از موقعیت یا فردی که مرتبط با رویدادی است، که از آن دلخوریم، بیم مواجه شدن داریم.
این احساس با منبع رنجش مرتبط است. این امر میتواند به ویژه در افرادی که رنجش از خود را به شکلی شدیدتر تجربه میکنند، شایع باشد.
این احساس میتواند ناشی از رویدادی باشد که باعث رنجش شده است. چنین اتفاقات منفی ممکن است عمیقاً بر حس ما از خود تأثیر بگذارد و احتمالاً منجر به آسیب به عزت نفس فرد شود.
گاهی اوقات مقابله با دیگری در مورد نقش او در موقعیتی که باعث احساس خشم و رنجش شده است، دشوار است. اغلب، رنجشی مانند این میتواند در رفتار منفعل-پرخاشگرانه آشکار شود.
یادگیری کنار آمدن با رنجش عموماً به معنای یادگیری نحوه بخشیدن کسانی است که از آنها رنجش داریم. ممکن است تصور بخشیدن کسانی که از آنها رنجیدهاید سخت به نظر رسد، اما با برخی از تمرینهای خودسازی برای بسیاری امکانپذیر است.
برای بسیاری، اولین قدم در پذیرش احساسات تشخیص و پرداختن به آنهاست. اگر از دیگری رنجیدهاید، صحبت کردن و گفت و گو کارساز است؛ اما گاهی اوقات این امکان پذیر نیست (مانند موقعیت کاری یا خانگی).
وقتی احساسات شدید میشوند، مخصوصاً اگر این احساسات منفی باشند، آدمها همیشه نمیتوانند خوب حرف بزنند. حتی گاهی حرف زدن میتواند جلوی حل مشکل را بگیرد.
پس، اگر نمیتوانید یا فایدهای ندارد که با آن شخص حرف بزنید، میتوانید احساسات خودتان را بنویسید. یا با کسی که از شما حمایت میکند، مثل یک دوست صمیمی یا درمانگر، حرف بزنید.
اگر احساساتتان را بروز ندهید، احتمالاً نمیتوانید آنها را خوب درک کنید و به طور موثری حلشان کنید. اما اغلب، برای اینکه بتوانیم با حس رنجش کنار بیاییم، لازم است همین کار را انجام دهیم (یعنی احساساتمان را محدود کنیم).
اگر مدام احساس رنجش میکنید، خوب است کمی وقت بگذارید و به این فکر کنید که این حس از کجا میآید و چرا مانع شما شده است.
سعی کنید تا جایی که ممکن است دقیقاً به آن موقعیتی فکر کنید که رنجش شما از آن شروع شد.
میتوانید خودتان به تنهایی این کار را انجام دهید، اما اگر یک درمانگر کمک تان کند، هم آسانتر است و هم نتیجه بهتری میگیرید.
پیدا کردن ریشه رنجش ممکن است شما را مجبور کند به چند سؤال سخت پاسخ دهید، اما این کار کمک میکند تا مشکل را بهتر بفهمید و بالاخره از آن عبور کنید.
شاید مهمترین و مؤثرترین راه برای اینکه بخشش را یاد بگیریم، این باشد که حس دلسوزی را در خودمان پرورش دهیم.
فرقی نمیکند که خودتان را ببخشید یا شخص دیگری را؛ وقتی تلاش میکنید از دیدگاه طرف مقابل به ماجرا نگاه کنید، این کار برای بخشش و التیام زخمهای تان خیلی کمککننده است.
البته انجام این کار آسان نیست؛ چون دلسوزی برای کسی که به ما آسیب زده، ممکن است مثل این به نظر برسد که داریم قدرت خودمان را از دست میدهیم.
اما اغلب، دقیقاً برعکس این اتفاق میافتد. وقتی با همدلی و دلسوزی قدرت بخشش را پیدا میکنید، این بهترین راه است تا بر احساس رنجشتان مسلط شوید.
همانطور که ما از دیگران به خاطر آسیب رساندن به خودمان دلخور میشویم، اگر خودمان انتخابهایی کنیم که به دیگران آسیب بزند، میتوانیم از خودمان هم دلخور شویم.
گاهی اوقات، ما فقط با بیارزش کردن خودمان، باعث آسیبهای عاطفی میشویم، نه با آزار رساندن به کسی دیگر.
با این حال، مهم است که به یاد داشته باشیم ما همان بخشش و دلسوزی را برای خودمان هم لازم داریم که در موقعیتهای رنجشآور به دیگران نشان میدهیم.
گرچه کنار آمدن با دلخوری از خودمان سختترین کار است، اما راههایی وجود دارد که به خیلیها کمک میکند روند بهبود را شروع کنند.
از آنجایی که سفر به گذشته و تغییر تجربیات ما امکانپذیر نیست، بسیاری ممکن است دریابند که بهترین قدم اول برای بخشیدن خود، پذیرفتن آنچه اتفاق افتاده و حرکت به جلو از آنجا است.
شما ممکن است درک کنید و قدردان این باشید که فرصتی برای درس گرفتن از اشتباهات خود دارید و تمام تلاش خود را برای شروع دوباره انجام دهید.
هر انسانی به طور کلی اخلاق و ارزشهایی به اشکال مختلف دارد. توسعه، درک، برقراری ارتباط و حفظ آنها پیچیده است و با گذشت زمان تکامل و رشد پیدا کنند.
به همین دلیل، جای تعجب ندارد که رفتار گذشته افراد همیشه با معیارهای اخلاقی فعلی آنها همسو نیست.
وقتی در گذشته رفتارهایی از خود نشان دادهایم که احساس گناه را برمیانگیزد، ممکن است پرداختن به آن احساسات مفید یا مناسب نباشد.
زیرا امروز به همان شیوه رفتار نمیکنیم. برای حل احساس رنجش از خود، میتوانید به خودتان فرصت دهید تا احساس همدلی و دلسوزی درونی را برای گناهان گذشتهای که اکنون تکرار نمیکنید، پرورش دهید.
کانال تلگرامی سواد زندگی: savadzendegi@