برترینها: طی روزهای اخیر یک توئیت درباره گروه "زدبازی" مورد توجه قرار گرفته. گروهی که در دهه هشتاد به اوج شهرت رسید و با آغاز دهه 90 رو به افول گذاشت. البته آنها یکبار دیگر در سال 99 دورهم جمع شدند و تا امروز هم چند اجرای مشترک داشتند اما انگار حس و حال سالهای طلایی دهه هشتاد در این گروه دیده نمیشود.
علی ملیحی، روزنامهنگار صاحب توئیت مذکور است؛ او درباره این گروه مشهور مسیقی نوشت: "یه مستند قدیمی درباره زدبازی دیدم مال ده دوازده سال قبل، چقد این سیجل بامزه و مسلط بود و سهراب امجی داغون."
احتمالا منظور ملیحی همان مستندیست که اردشیر احمدی به نام "از زیرزمین تا بام طهران" درباره این گروه ساخت. البته این تنها اپیزود از این مجموعه نبود؛ مصاحبه با افرادی نظیر تتلو، پیشرو و یاس هم از اپیزودهای مورد توجه این مجموعه مستند بود. اما در اینجا مستقیما با زدبازی و حال و هوای آن سالها و مصاحبهای که احمدی با آنها انجام داد کار داریم.
اعضای زدبازی سال 92 در تهران جمع شدند، مقابل دوربین اردشیر احمدی نشستند و نخستین مصاحبه تلویزیونی خود را انجام دادند. مصاحبهای که مثل بمب ترکید و ویدئوی آن بارها و بارها دیده شد. از روایت شکلگیری گروه که انگار به واسطه تحرکات "سامان ویلسون" روی بیت "امینم"(رپر آمریکایی) بوده تا اوجی که در آن روزها سپری میکردند. زدبازی تنها آلبوم خود را هم همان سالها منتشر کرد. آلبومی به نام "زاخارنامه" که اتفاقا برای اولترافنهای رپ فارسی به اثری کالت تبدیل شد.
پرسش اساسی احمدی در این مصاحبه این بود: "سامان کجاست؟" پاسخها دست آخر از حقیقت ماجرا پرده برنداشت اما نمیشد همه باشند و او نباشد! به هر حال سامان چند سال قبل تصمیم گرفته بود که دیگر نباشد و نخواند. البته که سال بعد ( 1393) با "هیدن" (مهراد مستوفی راد) و "ام جی" (سهراب مصطفوی) آلبوم "بزرگ" را منتشر کردند و تا به امروز نیز در آثار موخر زدبازی حضوری فعال داشته. در واقع "سامان ویلسون"(سامان رضاپور)، پرهیاهوترین عنصر این گروه 5-6 نفره است. البته که "سیجل" درباره او میگوید اگر میماند عمر زدبازی کمتر میشد!
"جی جی"(علیرضا جزایری) بیت این ترک را در پاریس نوشت و یک روز که در تراس خانهاش در تهران نشسته بود، آن را تمام کرد. بهترین ترک زدبازی را ابتدا قرار بود "جی جی"، "سیجل" و "نسیم" بخوانند اما در انتها وقتی "سیجل" (سیاوش جلالی)، بیت را برای مهراد و سامان در تهران پلی میکند، آنها هم تصمیم به مشارکت میگیرند. اما "سهراب" این بار نیست! او خیلی پیشتر از "سامان" برای اولین بار طعم "نبودن" را به اعضای گروه تحمیل کرده بود. اما او پشیمان است؟ اینجاست که اختلاف نظر عیان میشود؛ "جی جی" معتقد است که او چنین شخصیتی ندارد اما "سیجل" معتقد است او بعدها از اینکه در تِرَک نبوده پشیمان شده. البته که خود "سهراب" از صحبت درباره این موضوع طفره میرود.
تیم زدبازی و به خصوص "مهراد" با سبکی که موزیسینهای ایرانی در لسآنجلس دنبال میکنند، مساله اساسی دارند. یک مشکل ریشهای و به ظاهر حلنشدنی. آنها معتقدند که موزیکهای داخل ایران (در زمان ضبط مصاحبه) شنونده بیشتری دارد و راه لسآنجلس به بیراهه است. البته امروز شاید افت تولیدات داخلی دوباره مسیر را عوض کرده باشد، اما به هر حال، زدبازی هم به شکل قبل فعال نیست، آن رمق گذشته را ندارد و هر یک از اعضای گروه مسیر خود را طی میکنند. شاید بهتر باشد بگوییم که موسیقی ایرانی در این روزها، ضعیفترین دوران خود را در تمام ادوار سپری میکند.