ساختن ثروت، برخلاف تصور عمومی، بیش از آنکه به «بله» گفتن به فرصتها وابسته باشد، به هنر «نه» گفتن به خواستههای آنی گره خورده است. این یک اصل بنیادین است: انضباط برای رد کردن رضایت لحظهای، در نهایت به آزادی بلندمدت مالی منجر میشود. این مسیر، مسیری چالشبرانگیز است که ذهنیت شما را از مصرفگرایی به سرمایهگذاری تغییر میدهد.
این مقاله نقشه راهی است برای تسلط بر این مهارت حیاتی. ما ۱۰ «نه» قدرتمند را بررسی میکنیم که افراد ثروتمند به طور مداوم در زندگی خود به کار میگیرند. این موارد به معنای محرومیت نیستند، بلکه به معنای تخصیص استراتژیک منابع ارزشمند شما (زمان، انرژی و پول) به سمت اهدافی هستند که واقعاً اهمیت دارند و ثروت پایدار ایجاد میکنند.
ثروتسازی واقعی کمتر به «بله» گفتن به فرصتها و بیشتر به «نه» گفتن به وسوسههای روزانه بستگی دارد. افراد ثروتمند موفق، الگوهای مشترکی در رفتارهای مالی خود دارند که آنها را از اکثر مردم متمایز میکند. در ادامه، ده رفتار کلیدی را بررسی میکنیم که ثروتمندان قاطعانه از آنها اجتناب کرده و به جای آن، منابع خود را به سمت فعالیتهای ثروتساز هدایت میکنند.
تورم سبک زندگی یکی از بزرگترین دشمنان ثروتسازی است. این یعنی وقتی درآمدتان بالا میرود، به همان نسبت خرجتان هم بیشتر میشود. خیلی از مردم وقتی ترفیع میگیرند یا درآمدشان زیاد میشود، فوراً خانه بهتری میخرند، ماشین گرانتری تهیه میکنند یا شروع به خرج کردن بیشتر میکنند. نتیجه این کار این است که با وجود درآمد بیشتر، همان مقدار پول که قبلاً داشتند را پسانداز میکنند.
ثروتمندان راه متفاوتی میروند. وقتی درآمدشان بیشتر میشود، همان زندگی قبلی را ادامه میدهند و پول اضافه را سرمایهگذاری میکنند. آنها میدانند که عادت پسانداز کردن بخشی از درآمد (مثلاً ۲۰ درصد) راهی است برای رسیدن به ثروت، نه چیزی که بعد از ثروتمند شدن انجام میدهند.
برای مثال، به جای اینکه بعد از ترفیع شغلی یک ماشین لوکس بخرند، همچنان از ماشین قابل اعتماد قبلیشان استفاده میکنند و پول اضافه را روی چیزهایی خرج میکنند که برایشان درآمد تولید میکند. کلید موفقیت این است که از قبل برنامه داشته باشید که اگر درآمدتان بیشتر شد، آن پول اضافه را کجا خرج کنید.
بدهی با بهره بالا، مخربترین چیزی است که مانع ثروتسازی میشود. وامهای کوتاهمدت و کارتهای اعتباری، ثروتساختن را از نظر ریاضی غیرممکن میکنند. وقتی بهرهای که میپردازید از سودی که از سرمایهگذاری به دست میآورید بیشتر است، در واقع دارید عقب میروید نه جلو.
ثروتمندان اول از همه این بدهیهای سنگین را حذف میکنند. آنها میدانند که پرداخت بدهی یک کارت اعتباری با بهره ۱۸ درصد، مثل این است که ۱۸ درصد سود تضمینشده داشته باشند که این از خیلی از سرمایهگذاریها بهتر است. آنها به جای اینکه فقط حداقل بدهی را پرداخت کنند، با برنامه و قدرت تمام به جنگ بدهی میروند.
البته در اقتصادهای تورمی، باید فرق بین «بدهی بد» و «بدهی خوب» را بدانید. بدهی بد یعنی قرض گرفتن برای خرید چیزهای مصرفی، اما بدهی خوب یعنی وام گرفتن برای خرید چیزهایی مثل خانه که ارزششان بالا میرود. اما بدهی برای حفظ سبک زندگی، یک تله خطرناک است که شما را فقیر نگه میدارد.
خریدهای ناگهانی و هیجانی، بودجهها را نابود کرده و برنامههای مالی را از مسیر خارج میکنند. دنیای امروز با تبلیغات فراوان و راههای آسان پرداخت، مدام ما را تشویق میکند که بدون فکر پول خرج کنیم. ثروتمندان برای محافظت از خودشان، قبل از هر خرید بزرگ یک مدت زمان صبر میکنند.
این مدت انتظار، که میتواند ۲۴ ساعت برای خریدهای کوچک یا ۳۰ روز برای هزینههای بزرگ باشد، به احساسات اجازه میدهد که آرام شوند و عقل کار کند. اغلب اوقات، میل به خرید به کلی از بین میرود. آنها فرق بین «نیاز دارم» و «دوست دارم» را میدانند و همیشه فکر میکنند که اگر این پول را خرج نکنند، چه کار بهتری میتوانند باهاش بکنند.
همانطور که وارن بافت میگوید: «اگر چیزهایی بخرید که نیازتان نیست، به زودی مجبور میشوید چیزهایی که نیازتان هست را بفروشید». این اصل، پایه مقاومت در برابر خریدهای آنی است و با کارهایی مثل چانهزدن و خرید در حراجها قویتر میشود.
فشار اجتماعی برای همراهی با عادات خرج کردن بقیه، بیشمار برنامه مالی را خراب کرده است. میل به موفق به نظر رسیدن، اغلب باعث میشود مردم چیزهایی بخرند که توهم ثروت ایجاد میکند، در حالی که مانع واقعی ثروتسازی میشود. ماشینهای گرانقیمت و لباسهای برند شاید دیگران را تحت تأثیر قرار دهند، اما ارزش واقعی دارایی شما را نمیسازند.
ثروتمندان تفاوت بین «ثروتمند به نظر رسیدن» و «ثروتمند بودن» را خوب میدانند. آنها به جای اینکه برای خرید نمادهای اجتماعی قرض کنند، روی ساختن چیزهایی تمرکز میکنند که برایشان درآمد تولید کنند. در حالی که بقیه برای ظاهر، وسایل لوکس را قسطی میخرند، ثروتسازان پولشان را روی چیزهایی مثل سهام یا خانه اضافی سرمایهگذاری میکنند که درآمد غیرفعال به آنها میدهد.
آمارها نشان میدهد که ۹۴ درصد از کسانی که خودشان میلیونر شدهاند، ماشینهای باکیفیت و ارزان میخرند و دائماً فکر تعویض آن با مدلهای گرانتر را نمیکنند. این نشان میدهد که تمرکزشان روی پیشرفت شخصی است، نه مقایسه خودشان با دیگران.
وسوسه پول آسان، افراد بیشماری را گرفتار طرحهایی کرده است که وعده سود غیرواقعی با کمترین تلاش را میدهند. ثروتسازان میدانند که ثروت واقعی ساختن به زمان و تلاش مداوم نیاز دارد. آنها به جای تعقیب سرمایهگذاریهای خطرناک که خیلی خوب به نظر میرسند، روی راههای اثباتشده تمرکز میکنند.
این یک تفاوت کلیدی در طرز فکر است: تکیه کردن به «عمل و تلاش» در برابر امید بستن به «شانس و تقدیر». ثروتمندان به زحمت و کوشش خودشان اعتماد دارند، نه اینکه منتظر برنده شدن در قرعهکشی باشند. آنها خطرات کارشان را حساب میکنند، اما قمار نمیکنند.
آنها ترجیح میدهند سود معقول و پایدار داشته باشند تا وعدههای هیجانانگیزی که به ندرت اتفاق میافتند. این صبر و نگاه بلندمدت، یکی از مهمترین داراییهایشان در مسیر موفقیت مالی است.
فراتر از طرحهای یکشبه پولدار شدن، ثروتمندان از فرصتهای جعلی که در لباس سرمایهگذاریهای قانونی پنهان شدهاند نیز دوری میکنند. اینها شامل طرحهای پانزی و محصولات سرمایهگذاری با کارمزدهای پنهان میشود. آنها مهارتهای تحلیل قوی برای بررسی انتقادی فرصتها را در خود پرورش میدهند.
آنها سؤالات دقیق میپرسند، شفافیت کامل میخواهند و هرگز تحت فشار و عجله تصمیمگیری نمیکنند. آنها میدانند که فرصتهای واقعی و قانونی در برابر بررسی دقیق مقاومت میکنند و اگر برای ارزیابی آنها وقت بگذارید، فرار نمیکنند. این توانایی، نتیجه مستقیم سرمایهگذاری روی سواد مالی است.
این افراد کورکورانه از توصیههای دیگران پیروی نمیکنند، بلکه خودشان تحقیق میکنند. این رویکرد فعال، آنها را از اشتباهات گرانقیمت محافظت کرده و به آنها کمک میکند تا فرصتهای واقعی را شناسایی کنند.
اگرچه گاهی صرف غذا در رستوران منطقی است، اما غذا خوردن مکرر در بیرون از خانه تأثیر قابل توجهی بر ثروتسازی دارد. راحتی غذای آماده با هزینه بسیار زیادی همراه است؛ یک وعده غذایی ۳۰ دلاری در رستوران ممکن است با ۸ دلار در خانه تهیه شود.
ثروتسازان برنامهریزی غذایی هفتگی و آشپزی خانگی را برای کاهش هزینههای خوراک بدون از دست دادن کیفیت، پذیرفتهاند. آنها به آشپزی به عنوان یک مهارت باارزش نگاه میکنند که هم فوائد مالی و هم بهداشتی دارد.
این به معنای لذت نبردن از رستورانها نیست، بلکه به معنای عمدی و هدفمند بودن در مورد زمان صرف غذا در بیرون است. بسیاری از ثروتمندان، زندگی سادهای دارند و اکثر اوقات در خانه غذا میخورند، که این برخلاف تصور عمومی از سبک زندگی آنهاست.
وابستگی کامل به درآمد شغل، آسیبپذیری مالی ایجاد کرده و احتمال ثروتسازی را محدود میکند. ثروتسازان موفق اهمیت تنوع درآمد از طریق چندین جریان مالی را درک میکنند. این جریانها میتواند شامل سود سهام، درآمد اجاره، کسبوکارهای جانبی یا کار آزاد باشد.
آمارها نشان میدهد که ۶۵ درصد از ثروتمندان حداقل سه منبع درآمد دارند. ایجاد منابع درآمد اضافی نیازمند تلاش اولیه و یادگیری مهارتهای جدید است، اما امنیت مالی و سریعتر ثروتمند شدن را به ارمغان میآورد. این رویکرد همچنین شما را در برابر از دست دادن شغل یا رکود اقتصادی محافظت میکند.
این حرکت، اغلب به معنای تغییر از کارمندی به سمت خوداشتغالی و در نهایت کارآفرینی و سرمایهگذاری است. داشتن چندین منبع درآمد، کنترل بیشتری بر آینده مالیتان ایجاد میکند و شما را از وابستگی به یک حقوق ثابت نجات میدهد.
احساسات، محرک بسیاری از تصمیمات مالی هستند و اغلب به ضرر فرد تمام میشوند. خریدهای ناشی از استرس یا خریدهای جشن و شادی میتوانند به سرعت بودجه را از مسیر خارج کنند. ثروتسازان این محرکهای عاطفی را میشناسند و راهبردهای جایگزین مثل ورزش یا سرگرمیهایی که هزینه زیادی ندارند را توسعه میدهند.
آنها نیازهای عاطفی را از تصمیمات مالی جدا میکنند و میفهمند که احساسات موقتی نباید به عواقب مالی دائمی تبدیل شوند. یک تفاوت کلیدی این است: «مردم عادی نسبت به پول احساسی فکر میکنند، در حالی که مردم ثروتمند درباره پول منطقی تصمیم میگیرند».
این رویکرد منطقی به آنها کمک میکند تا روی فرصتها تمرکز کنند، نه موانع. آنها با در نظر گرفتن مبالغ کوچک در بودجهشان برای هزینههای احساسی از قبل برنامهریزی میکنند، اما در عین حال انضباط کلی خود را حفظ میکنند.
ثروتسازان هرگز یادگیری در مورد مدیریت پول، سرمایهگذاری و برنامهریزی مالی را متوقف نمیکنند. آنها میفهمند که بازارها و فرصتهای مالی دائماً در حال تغییر هستند و این امر نیازمند آموزش مداوم است. این آموزش ممکن است شامل خواندن کتابهای مالی، شرکت در کلاسها یا کار با مشاوران واجد شرایط باشد.
این بزرگترین سرمایهگذاری است، چون زیربنای تمام تصمیمات هوشمندانه دیگر را تشکیل میدهد. سواد مالی به آنها کمک میکند تا از اشتباهات گرانقیمت اجتناب کنند و فرصتهای قانونی را که دیگران ممکن است نادیده بگیرند، شناسایی کنند. در حالی که برخی فکر میکنند همهچیز را میدانند، ثروتمندان همیشه در حال یادگیری هستند.
با درک اصول سرمایهگذاری و استراتژیهای مالیاتی، آنها روش ثروتسازی خود را بهینه کرده و به طور کارآمدتری به استقلال مالی دست مییابند. این عادت، «بله» قدرتمندی است که تمام «نه»های دیگر را ممکن میسازد.
ثروتمند شدن به این نیاز دارد که بتوانید در برابر خواستههای فوری مقاومت کنید تا در آینده موفقیت مالی داشته باشید. این ده رفتاری که بررسی کردیم، تلههای معمولی هستند که مانع میشوند اکثر مردم به آزادی مالی برسند. وقتی از این عادات مخرب دوری کنید، میتوانید پول و وقتتان را روی کارهایی بگذارید که واقعاً ارزش داراییتان را بالا میبرد.
راه موفقیت مالی این نیست که بیشترین درآمد را داشته باشید، بلکه این است که با هر مقدار پولی که در میآورید، تصمیمات هوشمندانه بگیرید. برای شروع، فقط یکی از این موضوعاتی که گفتیم را انتخاب کنید و روی بهتر کردنش کار کنید. تغییرات کوچک در عادات خرج کردن و سرمایهگذاریتان، با گذشت زمان روی هم جمع میشوند و تفاوتهای بزرگی در ثروت بلندمدتتان ایجاد میکنند.