دیگر نیازی به توسعه عمق استراتژیک نداریم؛ اول ایران!/ آنها نمی‌دانند محور مقاومت ما ایران است

مشرق نیوز پنج شنبه 16 مرداد 1404 - 16:42
در دوران پساجنگ همچنان‌که باب تحلیل‌های مختلف باز می‌شود اما در عین حال باید مراقب "انحراف" نیز بود و اجازه نداد که عقلانیت‌های بدیهی یک کشور به مسلخ کشیده شود.

سرویس سیاست مشرق _ "درگیری 12 روزه ایران با آمریکا و اسرائیل" موضوعات مختلفی را در جامعه متمدن، بحّاث و فرهیخته ایرانی مطرح کرد که بسیاری از آنها در جای خود قابل پرداخت است.

در این میان اما موضوعاتی هستند که به دلیل تأثیر آنها در جنگ و امنیت ملی نمی‌توان بیتفاوت از کنارشان عبور کرد.

در واقع، در دوران پساجنگ همچنان‌که باب تحلیل‌های مختلف باز می‌شود و نظریات جدیدی به عرصه فرهنگ و سیاست کشور راه می‌یابد اما در عین حال باید مراقب "انحراف" نیز بود و اجازه نداد که عقلانیت‌های بدیهی یک کشور به مسلخ کشیده شود.

کما اینکه بنا به تجربه دهه 60 و راه یافتن برخی نظرات سیاسی و فرهنگی غلط در ساحت جامعه به بهانه پایان جنگ؛ می‌دانیم که چطور برخی انحرافات فکری می‌تواند سبب آسیب دیدن جامعه و حاکمیت شود.

پس از این مقدمه می‌توان به اظهارات اخیر "سعید شریعتی" از فعالان چپ اشاره کرد که مدعی شده درگیری 12 روزه مسئله "توسعه عمق استراتژیک ایران" یا همان محور مقاومت را از اهمیت خود خارج کرده و گفتمان "اول ایران" را جایگزین کرده است!

او در این باره می‌گوید: «توسعه عمق استراتژیک ایران» راهبردی بود که تا پیش از این در سیاست خارجی ایران حاکم بود و عنوانش را «جبهه مقاومت» یا هر چیزی می‌گذاشتند. از هفتم اکتبر در ۲۰۲۳ تا امروز که نزدیک دو سال از آن تاریخ می‌گذرد، در غرب آسیا و خاورمیانه تحولات بزرگی اتفاق افتاده که به رویارویی گرم ایران و اسرائیل منتهی شده است. به نظر می‌رسد مجموعه این اتفاقات آن «توسعه عمق استراتژیک» را به پارادایم «اول ایران» تبدیل کرده است.

به گزارش جماران، شریعتی می‌افزاید: به نظر من در ساحت سیاست داخلی ایران، بلافاصله بعد از فضای آن جنگ و فضای پر تنشی که کشور را در آستانه بحران برد، با یک مقاومت میهنی و همدلی میهن‌دوستانه توانستیم در آن ۱۲ روز مقاومت کنیم و عنصر «میهن»، «وطن» و «ایران» محور مقاومت ما شد؛ تا جایی که رهبری در اولین حضورشان در یک جلسه عمومی، شب عاشورا در حسینیه تأکید کردند که مداح به جای ذکر نوحه، از ایران بخواند.

این فعال اصلاح‌طلب همچنین با بیان اینکه قائلین به تداوم توسعه عمق استراتژیک امروز در اقلیت هستند و نمی‌توانند در این خصوص خیلی زبان‌آوری کنند، گفته است: مثلا آقای اردشیر زاهدی یکی از وابستگان سلطنت و داماد سابق شاه، علی‌القاعده طرفدار جمهوری اسلامی نبود و برانداز محسوب می‌شد، در شعار «اول ایران» کنار یک سری نیروهایی ایستاد که در داخل طرفدار جمهوری اسلامی بودند؛ گفت اگر متجاوز به ایران حمله کند، من کنار ایران هستم با هر حاکمیتی که در آن باشد. خیلی از نیروهایی که در خارج کشور به شدت منتقد جمهوری اسلامی هستند را در این ماجرا دیدیم که گفتند «اول ایران»؛ یعنی وقتی موجودیت ایران در خطر است، همه گرایشات سیاسی رنگ می‌بازد و نظم و آرایش قبلی به هم می‌ریزد.[1]

دیگر نیازی به توسعه عمق استراتژیک نداریم؛ اول ایران!/ آنها نمی‌دانند محور مقاومت ما ایران است

*همانطور که مشاهده می‌شود اظهارات شریعتی ناشی از تحلیل غلطی است که متوجه نیست گفتمان توسعه عمق استراتژیک، رسیدن به مرزهای دریای مدیترانه، حساسیت بر سر تنگه زنگزور، محور مقاومت، اهمیت امنیت عراق و لبنان و... همگی بر دالّ مشترک "منافع ایران" متمرکز هستند.

چه اگر این دالّ مرکزی را برداریم و محو کنیم؛ آنگاه پرداختن به تمام مقولات فوق بی‌معنی می‌شوند. همچنانکه اگر پای منافع ایران و اولویت ایران در میان نباشد؛ پرداختن به آن مفاهیم و آن اعماق استراتژیک هم اساسا بی‌معنی می‌شود. یعنی ما با معادله‌ای طرف هستیم که در هر دو طرف تساوی آن گزینه تعیین کننده "ایران" و منافع ایران است.

در واقع شریعتی به عنوان یک فعال سیاسی اما با یک سهو گفتمانی و کادوپیچی اشتباه خود با کلمه زیبای ایران؛ خطایی راهبردی را مرتکب شده که می‌تواند به قیمت لطمه به امنیت ایران و منافع ایران تمام شود. زیرا کشوری که نتواند منافع خود را در فراتر از مرزهای خود تأمین کند؛ طبعا نمی‌تواند مدعی تحصیل منافعش در داخل باشد و شعار تمرکزگرایی و اکتفا به میان‌پایه بودن صرفا یک پرچم سفید در مقابل دشمنان و استعمارگران خواهد بود.

دیگر نیازی به توسعه عمق استراتژیک نداریم؛ اول ایران!/ آنها نمی‌دانند محور مقاومت ما ایران است

در اثبات خطای تحلیلی شریعتی همچنین می‌توان به اظهارات او درباره مرحوم اردشیر زاهدی و حمایت او در سال‌های پایانی حیاتش از نظام جمهوری اسلامی ایران به‌خاطر دفاع از ایران اشاره کرد.

اظهارات شریعتی درباره گفته‌های مرحوم زاهدی ناقص و به گونه‌ای است که تئوری شریعتی را اثبات می‌کند.

و گرنه اگر مخاطبان محترم بدانند که مرحوم زاهدی از سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی که به عنوان سردار توسعه عمق استراتژیک ایران و کسی که به دنبال تحصیل منافع ایران در خارج از مرزها شناخته شد نیز حمایت می‌کرد[2] آنگاه مشخص می‌شود که شریعتی چگونه در تئوری خود اشتباه کرده و با یک بیان حذفی از تاریخ حامیان ایران عزیز؛ مرتکب خطای تشخیص اولویت‌ها شده است.

بدانیم آنکه به بهانه نام "ایران" از حذف محور مقاومت می‌گوید و یا تأثیر ولایت فقیه و دین را در دفاع از ایران نادیده می‌گیرد؛ مرتکب اشتباهی آنچنان سهمگین شده است که می‌تواند به قیمت ضربه به ایران و ایرانی تمام شود.

***

1_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1677305

2_khabaronline.ir/xhpJz

منبع خبر "مشرق نیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.