به گزارش خبرنگار مهر، در روزهایی که فوتبال بانوان ایران خود را برای رویداد مهم جام ملتهای آسیا آماده میکند خبر انتصاب مرضیه جعفری سرمربی تیم ملی فوتبال بانوان بهعنوان مدیر فنی یک آکادمی خصوصی تعجب برخی را به همراه داشت چرا باعث ایجاد تعارض منافع می شود.
این اتفاق بار دیگر نشان داد که برخی از مواضع و وعدههای مدیران فدراسیون فوتبال بهویژه در بخش بانوان چقدر با واقعیت فاصله دارد.
بیشک در تواناییهای مرضیه جعفری تردیدی وجود ندارد. او مربیای است که تجربه، دانش فنی و قدرت رهبری را توأمان در اختیار دارد و میتواند بهطور همزمان تیم ملی را به بهترین شکل برای جام ملتهای آسیا مهیا کند و مدیریت فنی یک آکادمی را نیز بر عهده گیرد اما مسئلهای که این انتصاب را به موضوعی چالشبرانگیز بدل کرده تضاد آشکار آن با اظهارات اخیر فریده شجاعی نایب رئیس بانوان فدراسیون فوتبال است.
چندی پیش فریده شجاعی در گفتوگویی که در سایت رسمی فدراسیون فوتبال نیز منتشر شد تأکید کرده بود که مرضیه جعفری صرفاً در تیم ملی حضور خواهد داشت و به هیچ تیم باشگاهی یا مجموعه دیگری نخواهد رفت. او با اطمینان این موضوع را بهعنوان خطمشی فنی فدراسیون در بخش بانوان مطرح کرد و حتی این موضع را نوعی تضمین برای تمرکز کامل سرمربی تیم ملی بر آمادهسازی ملیپوشان عنوان کرده بود.
اما مدت کوتاهی بعد از آن اظهارات شاهد آن هستیم که همان سرمربی با حکم رسمی مسئولیت فنی یک آکادمی را نیز بر عهده گرفته است. این تناقض آشکار نهتنها پرسشهایی جدی درباره صداقت یا صحت اظهارات مسئولان فدراسیون ایجاد میکند بلکه اعتماد به مدیریت بخش بانوان را نیز به چالش میکشد.
این نخستینبار نیست که اظهارات فریده شجاعی با واقعیتها همخوانی ندارد. پیشتر نیز در موضوعات مختلف وعدهها و مواضعی از سوی او مطرح شده که یا به اجرا درنیامده یا بعد از مدتی خلاف آن ثابت شده است. چنین روندی باعث میشود که افکار عمومی و بهویژه جامعه فوتبال بانوان نسبت به هرگونه اعلام موضع از سوی نایب رئیس بانوان با دیده تردید نگاه کنند.
در واقع ماجرا فراتر از یک انتصاب ساده است. موضوع اصلی عدم هماهنگی گفتار و عمل در مدیریت فوتبال بانوان است. وقتی مقام مسئول با صراحت سیاستی را اعلام میکند اما در عمل اتفاقی کاملاً مخالف رخ میدهد طبیعی است که اعتماد عمومی سلب شود و این سوال پیش بیاید که آیا اظهارات این مدیران اساساً پشتوانه اجرایی دارد یا صرفاً برای مدیریت لحظهای افکار عمومی مطرح میشود.
اگرچه ممکن است برخی بگویند مسئولیت فنی یک آکادمی الزاماً به معنای کاهش تمرکز سرمربی بر تیم ملی نیست اما اصل ماجرا شکاف میان وعدهها و واقعیتهاست. این شکاف نهتنها اعتبار شخص فریده شجاعی را زیر سوال میبرد بلکه به کلیت مدیریت فدراسیون نیز لطمه وارد میکند.
با توجه به تجربههای گذشته شاید وقت آن رسیده باشد که جامعه فوتبال بانوان بهجای تکیه بر گفتهها و وعدههای شفاهی مسئولان عملکرد آنها را ملاک قضاوت قرار دهد و اگر بخواهیم با صراحت بگوییم در چنین شرایطی صحبتهای فریده شجاعی بیش از هر زمان دیگری رنگ و بوی «کشک» به خود گرفته است.