ایالات متحده با بیش از ۲۶۰ منطقه تجارت خارجی (Foreign-Trade Zones) و حضور ۳۲۰۰ شرکت فعال، توانسته این مناطق را به موتور محرک اقتصاد خود تبدیل کند. در مقابل، ایران با تنها ۷ منطقه آزاد فعال و حدود ۳۵۰ واحد تولیدی، هنوز در ابتدای راه است. ارزش کالاهای واردشده به مناطق تجارت خارجی آمریکا در سال ۲۰۲۳ به بیش از ۸۰۰ میلیارد دلار رسید که از این میزان، ۱۲۰ میلیارد دلار به صادرات اختصاص یافت و حدود ۶٪ از کل صادرات کالایی این کشور را تشکیل داد. اما در ایران، در سال ۱۴۰۳، واردات مناطق آزاد حدود یک میلیارد دلار بوده و صادرات تنها به ۲۴۳ میلیون دلار رسیده است.
مناطق آزاد آمریکا سهمی حدود ۳٪ در تولید ناخالص داخلی (GDP) این کشور دارند و سالانه بیش از ۴۰۰ هزار شغل مستقیم صنعتی ایجاد میکنند. در مقابل، مناطق آزاد ایران تقریباً هیچ سهمی در GDP ندارند و ایجاد اشتغال سالانه آنها بهسختی به ۱۰۰ شغل میرسد. این تفاوت عمیق، ریشه در رویکردهای متفاوت این دو کشور دارد: آمریکا بر تولید و صادرات متمرکز است، در حالی که بیش از ۸۵٪ از واردات مناطق آزاد ایران صرف مصرف داخلی میشود و ارزش افزودهای برای صادرات خلق نمیکند.
مناطق آزاد ایران اغلب با وعدههای غیرواقعی مانند جذب سرمایهگذاریهای کلان خارجی، مانند ادعای سرمایهگذاری ۱۰۰ میلیارد دلاری اماراتیها، اداره میشوند. این در حالی است که این مناطق نتوانستهاند نقش معناداری در جذب سرمایهگذاری خارجی ایفا کنند و بهجای تبدیل شدن به بستری برای تولید صادراتمحور، به دروازهای برای واردات تبدیل شدهاند.
برای احیای مناطق آزاد ایران، باید الگوی موفق کشورهایی مانند آمریکا را سرلوحه قرار داد. این مناطق باید از تمرکز بر واردات به سمت ایجاد زیرساختهای تولید صادراتمحور حرکت کنند. بازطراحی سیاستها، شفافیت در عملکرد و جذب سرمایهگذاری واقعی میتواند مناطق آزاد ایران را به اهرمی برای توسعه اقتصادی تبدیل کند.