به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران، در کنار داغ ماندگاری که درپی جان باختن انسانهای بیگناه و بیدفاع بر سینه بسیاری گذاشت، موضوعاتی را نیز پیش چشم آورد. موضوعاتی که تا پیش از این کمتر مورد توجه بودند. ازجمله چگونگی انعکاس اخبار جنگ در رسانهها برای کاستن از اثرات منفی آن. چگونگی این انعکاس موجب شد خبرآنلاین به سراغ روانشناسان برود و به طرح پرسشهایی از این دست با آنها بپردازد: آیا چنانچه در اخلاق حرفهای روزنامهنگاری پروتکلی تحت عنوان پروتکل «چگونگی انتقال و انتشار اخبر مربوط به خودکشی برای کاهش تاثیرات منفی آن بر جامعه» وجود دارد، میتوان چنین چیزی را در مورد اخبار جنگ نیز تعریف کرد؟ به عبارت دیگر از منظر علم روانشناسی، پروتکل انتشار اخبار جنگ شامل چه بایدها و نبایدهایی است؟ درواقع فارغ از خط قرمزهای امنیتی، اخبار مربوط به جنگ به چه شکل باید منتقل شوند تا دست کم با تاثیرات منفی کمتری همراه باشند؟ و...زینب غدیری (پژوهشگر روانشناسی و مشاور خانواده)، داوود فتحی (دکتری روانشناسی با تخصص کودکونوجوان)، آرین عمرانی (روانشناس بالینی) و ریحانه صبورنژاد (روانشناس و مدرس دانشگاه) و کسانی بودند که در این مورد با خبرآنلاین به گفتوگو نشستند.
جنگ و روان جامعه؛ وقتی اخبار میتوانند هم مرهم باشند هم زخم/ حس امنیت و عزت نفس جمعی باید تقویت شود
زینب غدیری، (پژوهشگر روانشناسی و مشاور خانواده) نخست به تغییراتی اشاره میکند که در رفتار روانی مردم پس از جنگ رخ داده است؛ از افزایش بیخوابی و حملات هراس گرفته تا رشد حس غرور و نیاز به پردازش هیجانی. به عقیده او همهی اینها در کنار هم، تابلویی از روان جامعهای ترسیم میکند که بهجای عبور خاموش از یک بحران، نیازمند بهرسمیتشناختهشدن تجربهاش، فرصت سوگواری و امید به بازسازیست. او همچنین از ضرورت روایت مسئولانه، به موقع و انسانی در بحبوحه جنگ و پس از آن سخن میگوید. به باور این پژوهشگر روانشناسی و مشاور خانواده، اخبار جنگ تنها زمانی میتواند حافظ سلامت روان جامعه باشد که هم واقعیت پیروزی را منتقل کند و هم اجازه سوگواری و پردازش هیجانی را بدهد. غدیری تاکید میکند این ترکیب، بنابر روانشناسی بحران و تروما، مؤثرترین راه برای عبور سالم جامعه از چنین موقعیتهایی است.

کودکان نباید اخبار جنگ را بشنوند/ رسانه در ایام جنگ باید نگهبان روان جامعه باشد/ جنگ فقط شلیک گلوله نیست، جنگ شلیک کلمه هم هست
داوود فتحی، (دکتری روانشناسی با تخصص کودکونوجوان) معتقد است اصول پایه در اطلاعرسانی روان سالم، اصولی است که باید به عنوان پروتکل انتشار اخبار جنگ مدنظر قرار بگیرد. تعادل میان اطلاعرسانی و امیدبخشی نکتهای است که فتحی بر رعایت آن تاکید میکند. به این معنی که فقط به رخدادهای منفی یا فقط به رخدادهای مثبت پرداخته نشود و هر دو وجه ماجرا در نظر گرفته شود. فتحی معتقد است رسانه در ایام جنگ باید نگهبان روان جامعه هم باشد.
ازجمله نکات قابل توجه در صحبتهای فتحی «نباید»هایی است که اطلاعرسانی در ایام جنگ باید با آنها همراه باشد. او تاکید میکند بهخصوص در مورد کودکان، بیخبری به معنای خوشخبری است. کودکان به هیچ عنوان نباید اخبار جنگ را بشنوند و به جای آن، باید شنونده اخباری باشند که خبر از وجود تمهیدات لازم برای مراقبت از آنها میدهد. همچنین از نمایش تصاویر خشونتآمیز ازجمله تصاویر اجساد بهشدت باید پرهیز کرد. در ضمن از زبانی احساساتی، تحقیر یا تهدیدکننده نیز به هیچ عنوان نباید استفاده کرد. فتحی به رسانههایی اشاره میکند که بیوفقه خبر منتشر میکنند. در حالی که به عقیده او در زمان جنگ، نباید اینقدر بیوفقه و پشت هم به انتشار اخبار مربوط به جنگ پرداخت و اصطلاحا باید از بمباران اطلاعاتی پرهیز نمود. پرهیز از قهرمانسازیهای غیرواقعی و وعدههای کاذب نکته دیگری است که به عقیده این دکتری روانشناسی با تخصص کودکونوجوان باید مدنظر داشت.

راه کاهش اضطراب جامعه: دریغ نکردن اطلاعات گره خورده با جان آدمها
آرین عمرانی (روانشناس بالینی) معتقد است جنگ تحمیلی اسرائیل علیه ایران، بسیاری را در وضعیتی هراسناک قرار داد. هراس از آنچه اتفاق خواهد افتاد؛ در طول روزهای جنگ و آتشبس. افزایش اضطراب و استرس در پی یافتن خبری، نخست برای ادامه بقاء و بعدتر برای ترسیم چشماندازی از آینده، موضوع مورد بحث با عمرانی است.
این روانشناس بالینی معتقد است جامعه، با وجود فیلترینگ یا در غیاب اینترنت بینالمللی، در نهایت به اخباری که باید دست پیدا میکند. چون نمیتواند جلوی میلش به بهبود، میلش به درمان، میلش به ترمیم، میلش به خودشکوفایی و... را بگیرد. این میل اگر احساس کند رسانه در راستای امیالش به او خبررسانی میکند با آن همراه خواهد شد. در این غیر این صورت دیگر به مصرف اخبار، تحلیلها و گزارشهای آن رسانه نخواهد پرداخت. نتیجه این اتفاق از دست دادن موقعیت روایتگری است. رسانه وقتی نتواند روایت قابل اعتماد و قابل استنادی از شرایط حال حاضر ارائه دهد دیگر منبع خبری محسوب نخواهد شد. تا جایی که وقتی اینترنت بینالمللی دچار اختلال و قطع میشود، افراد ترجیح میدهند دسترسی خود به اینترنت ملی را خودخواسته قطع کنند تا آنکه خبری را بشنوند که در راستای تحقق میلشان نیست.
عمرانی تاکید میکند در چنین شرایطی حداقل کاری که یک رسانه باید انجام دهد این است که اطلاعات حیاتی و ضروری را که با جان آدمها در تماس است در اختیارشان بگذارد نه این که آن را از آنها دریغ کند.
آموختن تابآوری؛ ذخیرهای برای روزهای جنگ
ریحانه صبورنژاد (روانشناس و مدرس دانشگاه) همچون دیگر روانشناسانی که با آنها به گفتوگو نشستیم بر نیاز به تدوین پروتکلهای علمی و دقیق برای نحوه اطلاعرسانی درباره جنگ تاکید میکند؛ پروتکلهایی که ضمن رعایت صداقت و شفافیت، از انتشار بیرویه و آسیبزای اخبار ناامیدکننده جلوگیری کنند. او هشدار میدهد که پخش مکرر صحنههای تلخ، همچون تصویر عروسکی افتاده بر خاک پس از حمله به ساختمان مسکونی، به ویژه در کودکان ترس و وحشت ایجاد میکند و میتواند روان جامعه را به مخاطره اندازد.
صبورنژاد همچنین بر ضرورت همراهکردن اخبار تلخ با پیامهای امیدبخش و برنامههایی که روحیه مقاومت را تقویت میکنند، تاکید دارد تا مخاطبان بتوانند تاثیرات منفی اخبار جنگ را بهتر مدیریت کنند.
در پایان این که جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران، هشداری بود که اهمیت آموزش تابآوری را به عنوان ضرورتی اخلاقی و روانشناختی به ما یادآور شد؛ مهارتی که باید در دل خانوادهها، رسانهها و ساختارهای اجتماعی نهادینه گردد تا فرد و جامعه در برابر چالشهای پیش رو، مقاوم، پایدار و امیدوار باقی بمانند.

۲۴۲۲۴۲