به گزارش همشهری آنلاین، محمدهای محمودی-پژوهشگر مرکز پژوهشهای مجلس: آن جمله حضرت امام (ره) که فرمودند «اگر اسرائیل دستش را در آب هفت دریا بزند آب هفت دریا نجس میشود» یا این جمله خیلی کوبنده از امام موسی صدر که «اگر اسرائیل با شیطان در حال جنگ باشد ما با شیطان علیه اسرائیل متحد خواهیم شد» برای مردم در این جنگ ملموس شد. این اتحاد ملی، بیداری و این شادی که متعاقب آن اتحاد ملی و بیداری بود برای این مفهوم است. در این جنگ کسانی بودند که سعی کردند روایت متفاوتی از این ماجرا ارائه بدهند. آن روایت این است که در این ماجرا «ایران» مقاومت کرد. این حرف میگوید که ۱. این ایران همیشه در دل تاریخ وجود داشته است و طبیعتاً در برههای از تاریخ هم حکومت جمهوری اسلامی در آن وجود دارد. ۲. ایران هم مانند سایر کشورها فقط یک جغرافیاست. ۳.باید حکومت را به بازنگری در سیاست خودش و توجه به ایران موجود که مقاومت کرده است دعوت کنیم.
ایرانِ گراترین دولت تاریخ، بارها شکست خورد
هر سه این نکتهها به وضوح اشتباه و غلط هستند. من دوست دارم یک برهه را با وضعیت امروزمان مقایسه کنم. آن برهه شهریور ۱۳۲۰ است. ما در دوره پهلوی اول ایرانگراترین دولت تاریخ را داشتیم. این دولت تلاش کرده است تمام عناصری که با هویت ایرانی فاصله داشته و نه حتی در ستیز بوده را از صحنه کنار بزند. فرهنگستان را تأسیس کرده، متون فارسی را تصحیح کرده، تاریخ ایران باستان را در مدارس تدریس کرده و بر تقویم ایرانی تأکید فراوانی شده است. در سال ۱۳۱۴ نامهای نوشته شده به دوَل خارجی که از این به بعد فقط به ما «ایران» بگویید چون کلمه ایران کلمه انحصاری برای اطلاق بر کشور ما نبوده است. این دولت ایرانگرا که اتفاقاً مدرنیزاسیون را هم در شدیدترین شکل خودش جلو برده و ارتشی شکل داده که مردم ایران از آن ارتش بسیار میترسند؛ چون ارتش بسیار مقتدری با روحیه رضاخانی است. این دولت در شهریور ۱۳۲۰ به راحتی تسلیم میشود. فاصله ورود متفقین تا فتح تهران ۴۸ ساعت است. فقط ما در شهریور آن سال دو نقطه داریم که مقاومت اندکی کردند یکی تبریز و دیگری خوزستان که البته آن مقاومتها هم شکسته شدند. چرا مردم و اقشار مختلف نایستادند؟ چون احساس وحدت با آن دولت نمیکردند. آن دولتی که پیوسته نام ایران را به زبان میآورد برای آنها یک دولت پوچ و پوشالی است. مردم ایران در آن نقطه صبر کردند و نگاه کردند. شاید اصلاً اسرائیلیها هم چنین حسابهایی کرده بودند که ما هم الان چنین وضعیتی را تجربه خواهیم کرد.
نقشه اسرائیل در ایران پهلوی ترسیم شد
این نقطه دولت رضاخانی نقطه مهمی بود. از یک حیث دیگر هم نقطه مهمی است و آن این است که از ۱۹۴۳ که هنوز جنگ دوم جهانی به پایان نرسیده است کنفرانس تهران در تهران برگزار میشود. استالین، روزولت و چرچیل در تهران حاضر میشوند و ایران در آنجا به پل پیروزی مشهور میشود و میتواند در برابر قوای نازی از جبهه شوروی پشتیبانی کند. از جمله توافقهای آن اجلاس این است که بعد از جنگ، سازمانی به نام سازمان ملل تشکیل شود که مسئولیت حفظ صلح بینالمللی بر عهده او باشد. در همین سازمان موجودیتی به نام اسرائیل شکل میگیرد. در این ایران است که نقشه کلی جغرافیای جهان تصمیمگیری شده و این ایران مقاومت نکرده و تن به اشغال داده است. ما بعد از چند دهه درست در همان نقطه هستیم و الان یک ایرانی وجود دارد که مقاومت میکند. این را باید ببینیم. ما در نقطهای هستیم که احتمالاً آن نظم دارد تغییر میکند و نقطه چالشی آن که اسرائیل است که ما باید بتوانیم درباره آن تصمیم دوبارهای بگیریم. این مقاومت ایرانی حتماً ربطی به حکومتی که اینجا برقرار است و موقعیتی که در این حکومت هست، ارادهای که از خود نشان داده، متانت و اقتداری که از خود نشان داده، ارتباطی که با مردم ایران و مفهوم و ایده ایران برقرار کرده حتماً به اینها ربط دارد.