به گزارش اقتصادنیوز، بحران انرژی در جهان درحالی به امری بیسابقه و امنیتی تبدیل شده است که تامین آن در پی مناقشات ژئوپلیتیکی نیز با خطراتی بالقوه و غیرقابل پیشبینی مواجه است. انرژی هستهای دراین میان، منبعی پایدار و باثبات است که نه صرفا به عنوان راهکاری مهندسی شده، بلکه به عنوان ضرورتی کاربردی برای کشورها درنظرگرفته میشود.
به نوشته تاد رویال در نشنال اینترست، در جهان بیثبات امروز، بروز هر بحران ژئوپلیتیک تازه بر اهمیت استدلالهایی که در حمایت از انرژی هستهای مطرح شده اند، میافزاید.
تنگه هرمز به عنوان یکی از مناطق ژئواستراتژیک حساس در جهان، بهروشنی نشان میدهد که اتکای مداوم به سوختهای فسیلی برای تولید برق میتواند ریسکهای غیرقابل قبولی را برای اقتصاد جهانی در پی داشته باشد.
حدود ۲۰ درصد از عرضه روزانه نفت جهان یعنی بیش از ۲۰ میلیون بشکه در روز، از تنگه باریک هرمز عبور میکند. گذرگاهی استراتژیک که از شمال به ایران و از جنوب به عمان و امارات متحده عربی احاطه شدهاست. عرض تنگه هرمز در باریکترین حالت تنها ۲۱ مایل دریایی است که خطوط کشتیرانی در هر جهت بهزحمت دو مایل دریایی عرض دارند، و توسط یک منطقه حائل نازک از هم جدا شدهاند. هرگونه تنش سیاسی، درگیری نظامی و اقدامات خرابکارانه که به نوعی موجب اختلال در تنگه هرمز شود میتواند بهای نفت در بازارهای جهانی را بهطور ناگهانی افزایش داده و موجب ناامنی گسترده در زمینه انرژی و اقتصاد شود.
این وابستگی شکننده، واقعیتی حیاتی را پررنگ میکند. اینکه جهان دیگر قادر به بنای زیرساختهای تولید انرژی خود بر زنجیرههای تأمین آسیبپذیر و تحتتأثیر دولتها و مناطق ناپایدار نخواهد بود. درواقع، تولید برق نباید متکی بر مسیرهای دریاییای باشد که در معرض تهدیداتی چون محاصره، دزدی دریایی یا جنگ قرار دارند. با این حال، در سال ۲۰۲۴ همچنان بیش از ۶۰ درصد برق تولیدی در جهان از سوختهای فسیلی، اعم از نفت، گاز و زغالسنگ، تأمین میشود که بخش عمده آن از آبراههای پرمناقشه جهانی منتقل میشود.
انرژی هستهای برخلاف نفت و گاز، منبعی بومی، ایمن و بلندمدت برای تأمین انرژی محسوب میشود. نیروگاههای هستهای قادرند تنها با یک بار سوختگذاری بین هجده تا بیستوچهار ماه به فعالیت مستمر ادامه دهند. اورانیوم مورد استفاده در سوخت هستهای، چگالی انرژی بسیار بالایی دارد؛ بهطوریکه یک قطعه اورانیوم بهاندازه نوک انگشت، انرژی معادل با یک تن زغالسنگ یا ۱۴۹ گالن نفت تولید میکند.
نکته کلیدی اینجاست که ذخایر اورانیوم برخلاف نفت، محدود به مناطق بحرانی یا متزلزل جهانی نیستند. کشورهایی چون ایالات متحده، کانادا و استرالیا، بزرگترین ذخایر و ظرفیتهای شناختهشده برای تولید اورانیوم را در اختیار دارند.
ایالات متحده بیش از ۲۰۰ میلیون پوند منابع شناختهشده اورانیوم در اختیار دارد، و در پی تغییر جهت سیاستگذاریها و سیگنالهای بازار بهسوی امنیت انرژی، تولید داخلی اورانیوم نیز در حال ازسرگیری است.
کانادا در منطقه آتاباسکا واقع در استان ساسکاچوان، غنیترین ذخایر اورانیوم از نظر عیار در جهان را دارد. اورانیوم کانادایی هماکنون یکی از تأمینکنندگان کلیدی بازار جهانی بهشمار میآید.
استرالیا نیز دارای بزرگترین ذخایر شناختهشده اورانیوم در سطح جهان است و همواره یکی از سه صادرکننده بزرگ اورانیوم در جهان محسوب میشود. نکته مهمتر آنکه این کشورها علاوه بر برخورداری از ذخایر فراوان، دارای ساختارهای نظارتی قوی و سازوکارهای شفاف در حوزه منع اشاعه سلاحهای هستهای و بازارهای قانونمند و شفاف هستند.
عبور از تولید برق با سوختهای فسیلی به انرژی هستهای، وابستگی کشورها به نوسانات قیمتی و اختلالات در زنجیره تأمین انرژی را بهطور چشمگیری کاهش میدهد. برخلاف نفت و گاز که نیازمند تأمین مستمر و سریع هستند، سوخت هستهای یعنی اورانیوم، قابلیت ذخیرهسازی ایمن و مقرونبهصرفه را دارد. بهطوریکه میتوان سوخت مورد نیاز یک سال کامل یک نیروگاه هستهای را بهصورت متمرکز و در یک محل ذخیره کرد. این ویژگی نیاز به لجستیک لحظهای را از بین میبرد، لجستیکی که بهشدت در برابر بحرانهای بینالمللی آسیبپذیر است.
ابعاد راهبردی این مسئله زمانی برجستهتر میشود که با رشد فزاینده تقاضای برق در بخشهایی نظیر مراکز داده، حوزه حملونقل برقی و کربنزدایی صنایع مواجه هستیم. این تحولات جدید نیازمند منابع انرژی پاک، پایدار و مقیاسپذیر هستند، نیازهایی که انرژیهای تجدیدپذیر متناوب مانند باد و خورشید بهتنهایی قادر به تأمین آن نیستند.
در این میان، انرژی هستهای میتواند با ایفای نقش بهعنوان منبعی پایهای و باثبات که کربن نیزتولید نمیکند، مکملی ضروری برای انرژیهای تجدیدپذیر باشد. بدین ترتیب، میتوان بدون آنکه یک وابستگی را با وابستگی دیگری جایگزین کرد، شبکه برق را به سمت کربنزدایی سوق داد و در عین حال، امنیت و پایداری آن را تضمین کرد.
فراتر از مقوله استقلال انرژی، انرژی هستهای نقشی بنیادین در تقویت امنیت ملی ایفا میکند. نیروگاههای هستهای زیرساختهایی مقاوم دربرابر بحرانهای اقلیمی، تهدیدات سایبری و بلایای طبیعی به شمار میروند. در شرایطی که تابآوری زیرساختهای انرژی بهواسطه تغییرات اقلیمی و حملات سایبری بهطور فزایندهای اهمیت یافته است، نیروگاههای هستهای با داشتن ضریب ظرفیت بیش از ۹۰ درصد، عملکردی بسیار پایدارتر از منابع تجدیدپذیری مانند باد یا خورشید دارند و بهصورت شبانهروزی و بدون وابستگی به شرایط آبوهوایی، فعال هستند.
همچنین از منظر زیست محیطی ، انرژی هستهای یکی از معدود راهکارهای اثباتشده برای کاهش چشمگیر انتشارگازهای گلخانهای در بازه زمانی کوتاه و قابل اعتماد است. انرژی هستهای برخلاف سوختهای فسیلی، آلودگی تولید نمیکند. همچنین برخلاف انرژیهای تجدیدپذیر مانند باد و انرژی خورشیدی، نیازمند زمینهای بزرگ و مواد اولیه پرهزینه برای تولید انبوه نیست.
به بیان دیگر، برای دستیابی به یک سیستم برقرسانی پاک، پایدار و ایمن، انرژی هستهای باید به عنوان یکی از ستونهای اصلی این مسیر، و نه صرفا جایگزینی برای انرژیهای تجدیدپذیر، در نظر گرفته شود.
تنگه هرمز، نمادی روشن از این واقعیت تلخ است که وابستگی به سوختهای فسیلی، آینده اقتصادی جهان را به پویاییهای ژئوپولیتیکی بیثبات گره زده است. شاید بهتر است تا به جای آنکه میلیاردها دلار از طریق توسعه خطوط لوله، پایانههای گاز مایع (LNG)، یا ناوگان کشتیهای نفتکش برای تثبیت بیشتراین نقطه آسیب پذیر هزینه کنیم، باید سرمایهگذاری را به سمت نظامهایی از انرژی هدایت کرد که بیشتر جنبه بومی، ایمنتر و پاکتر داشته باشند.
اقتصادنیوز: شریکان استراتژیک ایالات متحده که زمانی بر رهبری آن در ایجاد امنیت، هماهنگی اقتصادی و حکمرانی جهان تاکید داشتند، اکنون با تردیدی فزاینده نسبت به ورود توافقات بلندمدت مواجه اند؛ چرا که میدانند روی کار آمدن دولتی جدید ممکن است همه چیز را تغییر دهد.
انرژی هستهای صرفا نه یک راهکار مهندسی؛ بلکه ضرورتی راهبردی است. سوخت هستهای در بسیاری از نقاط جهان قابل دسترسی بوده و فناوری آن نیز کامل و همچنان رو به پیشرفت است. از طرفی نیاز جهانی به منابع برقی پایدار و پاک، بیش از هر زمان دیگری حیاتی شده است.
برای آنکه بتوانیم تقاضای رو به رشد انرژی را در آینده پاسخ دهیم و همزمان نیز از تهدیدات ژئوپولیتیکی امروز در امان باشیم، چارهای جز توسعه گستردهتر نیروگاههای هستهای نداریم. هر انتخابی غیر از این قمار خطرناکی با امنیت اقتصادی، حاکمیت ملی، و آینده زیستمحیطی جهان خواهد بود.