به گزارش خبرآنلاین روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: این تشکر و قدردانی زبانی، قطعاً لازم بود و از این بابت باید اذعان کنیم که مسئولان کشور به بخش اول وظیفه خود در قبال مردم عمل کردهاند. با این حال، این واقعیت هم باید گوشزد شود که وظیفه مسئولین به همینجا ختم نمیشود و بخش مهمتر وظیفه آنها هنوز دستنخورده باقی مانده است.
انجام وظیفه را هرگز نمیتوان یک خیابان یکطرفه دانست، این یک خیابان دوطرفه است که اگر از طرف دوم آن غفلت شود، ابتر خواهد ماند، مثل مهربانی که باباطاهر در وصفش گفته است: «چه خوش بیمهربانی هر دو سر بی– که یک سر مهربانی دردسر بی».
بیش از یکماه از پایان جنگ تحمیلی 12 روزه و مهربانی بیحد و حصر مردم نسبت به همدیگر، وطن، نیروهای مدافع وطن و مسئولین گذشته است. حالا افکار عمومی در انتظار اقداماتی از ناحیه مسئولین است که مهربانی را از یکسر بودن به دو سر بودن تبدیل کنند. نیروهای مسلح، در همان 12 روز که جنگ تحمیلی ادامه داشت، کاری که باید انجام میدادند را به بهترین شکل انجام دادند. این، شایستهترین پاسخ به مهربانی مردم بود. همین مهربانی را مردم از مسئولین نیز انتظار دارند که علاوه بر زبان در عمل هم نشان بدهند. این یک مطالبه عمومی است که این روزها بسیار شنیده میشود و همه در انتظارند چیزی فراتر از قدردانی و تشکر زبانی از مسئولین ببینند و به این جمعبندی برسند که حضرات، اهل عمل هم هستند.
شاید برای خود مسئولین این سؤال مطرح باشد که علاوه بر قدردانی و تشکر زبانی، چه کاری باید برای اثبات قدردان بودنشان نسبت به کار بزرگی که مردم در جریان جنگ تحمیلی 12 روزه کردهاند انجام بدهند؟
بعید است چنین سؤالی در ذهن مسئولین وجود داشته باشد ولی از آنجا که گفتهاند فرض محال، محال نیست به پاسخ این سؤال هم میپردازیم.
نباید تصور شود فقط بیشتر کردن تلاشها برای تأمین مایحتاج زندگی و حل مشکلات روزمره جامعه برای قدردانی از مردم در برابر کار بزرگی که در جریان جنگ تحمیلی 12 روزه کردهاند کافی است. این، وظیفه ذاتی تمام کسانی است که مسئولیت اداره کشور را برعهده میگیرند.
برای قدردانی از مردم هنگامی که کار بزرگی آنهم در سختترین شرایط انجام میدهند باید دارای فوقالعادگی باشد و با وظایف ذاتی همیشگی و معمولی تفاوت زیادی داشته باشد. دشمن انتظار داشت مردم به محض تهاجم خارجی به خیابانها بریزند و شورش به وجود بیاورند، به دشمن مهاجم چراغ سبز بدهند، مشغول غارت شوند، به جان همدیگر بیفتند و جاده صافکن و ستون پنجم دشمن شوند. نهتنها این آرزوی صهیونیستها و دولت ترامپ برآورده نشد، بلکه مردم بیش از هر زمان دیگری آرامش را حفظ کردند، در تجمعات ضدآمریکائی و ضداسرائیلی حضور یافتند، صفوف نمازجمعه را فشردهتر کردند، مساجد را پر کردند، به همدیگر کمک کردند، به یاری آسیبدیدگان شتافتند، برای شناسائی و بازداشت عوامل نفوذی و مزدوران دشمن با مسئولین همکاری کردند و با حمایت بیدریغشان از کشور و مسئولین، دشمنان را بطور کامل مأیوس کردند.
این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که آنچه خطر را از کشور دور کرد، یکی قدرت دفاعی نیروهای مسلح بود و دیگری حضور مردم در صحنه مقابله با دشمن. بنابراین، بسیار طبیعی است که مسئولان نظام از یکطرف به تقویت قدرت دفاعی نیروهای مسلح همت کنند و از طرف دیگر با اقدامات عملی از قبیل گشایش عمومی، پرهیز از سختگیریها، باز گذاشتن راه استفاده از آزادیهای مشروع، طرد کردن افراد افراطی، کنار گذاشتن افراد حاشیهدار و استفاده از نیروهای کاردان و پاکدست و خدوم، به وفاداری و مهربانی مردم پاسخ مثبت بدهند. وحدت و همبستگی ملی را از این طریق میتوان تقویت و پایدار کرد.
23302