به گزارش خبرورزشی، گاتزتا دلواسپرت گزارش جالبی از کوین دی بروینه منتشر کرده، از بازیکنی که حالا به طور رسمی عضوی از تیم قهرمان سری آ ایتالیا است.
گاتزتا دلواسپرت می نویسد؛ کوین دی‌بروینه، ستاره‌ی سابق منچسترسیتی، حالا رسماً بازیکن ناپولی است. او آمده تا به تیم کمک کند پروژه‌ی ناپولی را به مرحله‌ای بالاتر ببرد. این نه فقط ادعای خودش، بلکه نتیجه‌ی کارنامه‌اش و تجربه‌ی بلندمدتش در سطح اول فوتبال اروپاست.
کوین دی‌بروینه با وجود شهرت جهانی‌اش، شخصیتی ضدستاره دارد؛ بی‌تکلف، آرام و بی‌نیاز به نمایش‌های اغراق‌آمیز. همین ویژگی‌ها کافی بود تا پنج رسانه‌ی بین‌المللی برای گفت‌وگو با او به دره‌ی سول بیایند و درباره‌ی زندگی تازه‌اش در جنوب ایتالیا گزارش تهیه کنند. دی‌بروینه نماد فصل تازه‌ای در ناپولی است؛ فصلی که در آن، بازیکنان بزرگ این تیم را انتخاب می‌کنند چون پروژه‌ای واقعی و بلندپروازانه در جریان است. و البته مربی‌ای در رأس تیم حضور دارد که همه‌چیز را دگرگون کرده، کسی که حتی بر انتخاب بازیکنان نیز تأثیر می‌گذارد.
در روز معارفه‌ی رسمی‌اش، دی‌بروینه با آرامش و بدون نمایش هیجان‌های تصنعی، درباره‌ی موضوعات مختلفی صحبت کرد. آرامش، نشانه‌ی آدم‌های قوی است. و دی‌بروینه بار دیگر نشان داد که در این زمینه هم در کلاس جهانی قرار دارد. شمرده، دقیق و بدون زیاده‌گویی حرف می‌زند، اما آن‌چه می‌گوید، سطحی نیست. «ناپولی بهترین انتخابی بود که می‌توانستم داشته باشم. پروژه‌ی باشگاه من را مجذوب خودش کرد. اینجا می‌خواهند سرمایه‌گذاری کنند و به من این فرصت را می‌دهند که همچنان در بالاترین سطح بازی کنم.» او ادامه می‌دهد: «بعد از همکاری با گواردیولا، حالا به کونته پیوسته‌ام، یکی از بهترین مربیان دهه‌ی اخیر. هنوز زیاد با هم صحبت نکرده‌ایم، فقط چند نکته‌ی تاکتیکی رد و بدل شده، اما مطمئنم چیزهای زیادی می‌توانم از او یاد بگیرم. اینکه او در ناپولی مانده، نشانه‌ی روشنی از جاه‌طلبی باشگاه است.»
رهبر بودن یعنی همچنان مشتاق یادگیری بودن، حتی وقتی کارنامه‌ای داری که حسادت بهترین بازیکنان سری‌آ را برمی‌انگیزد. دی‌بروینه با اشتیاق در انتظار تجربه‌ی سری‌آ است: «تیم‌های باکیفیت زیادی در ایتالیا هستند، اما هدف ما این است که در تمام رقابت‌ها عملکرد خوبی داشته باشیم. امیدوارم بتوانیم جایگاه بالایی در لیگ کسب کنیم و در لیگ قهرمانان هم مسیر خوبی طی کنیم. باید ببینم چطور با تیم هماهنگ می‌شوم، چون بازی در ناپولی با سیتی بسیار متفاوت است. این تجربه‌ای تازه در سطح بالا برای من است و واقعاً هیجان‌زده‌ام.»
گذشته را محترم می‌شمارد، اما نگاهش به آینده است: «برای همیشه بازیکن سیتی باقی خواهم ماند، اما دنبال چالشی تازه بودم. پیشنهادی که باشگاه ارائه داد، نشان می‌داد که اینجا به آینده فکر می‌کنند و می‌خواهند سرمایه‌گذاری کنند. دیگر آن‌قدرها جوان نیستم، اما فکر می‌کنم می‌توانم به پیشرفت تیم کمک کنم و هم‌زمان از هم‌تیمی‌هایم یاد بگیرم. وقتی مانّا آمد و پروژه را برایم توضیح داد، واقعاً هیجان‌زده شدم.»
دی‌بروینه هیجان‌زده، لوکاکو بسیار خوشحال. دی‌بروینه پیش از تصمیم نهایی با دوست قدیمی‌اش تماس گرفته بود تا نظرش را درباره‌ی شهر و تیم بپرسد. «با او و مرتنس صحبت کردم. وقتی روملو فهمید که به ناپولی می‌آیم، خیلی خوشحال شد. از سیزده‌سالگی همدیگر را می‌شناسیم، دوستی نزدیکی داریم و حتی مدتی هم در لندن، زمانی که در چلسی بودیم، با هم زندگی کردیم. اما تصمیم نهایی فقط مربوط به من و خانواده‌ام بود.»
از منچستر تا ناپولی، انتخابی انقلابی در تمام جنبه‌ها. «نه سال پیش برای بازی دوستانه به ناپولی آمده بودم. آن زمان ازدواج نکرده بودم و با درایس در شهر می‌چرخیدیم. دیدم مردم چطور با بازیکنان رفتار می‌کنند. عشق، اشتیاق و هیجان مردم نسبت به تیم فوق‌العاده بود. گاهی بیش‌ازحد، اما من را نمی‌ترساند. این عشق است. تا وقتی عشق باشد، همه‌چیز خوب است.»
او برای آماده شدن کامل به پنج تا شش هفته زمان نیاز دارد تا بتواند در زمین تأثیر بگذارد، حتی از منظر تاکتیکی. درباره‌ی نقش بازی هم دیدگاهی منعطف دارد: «همه‌چیز بستگی به تفسیر، فضاها و موقعیت تاکتیکی ما و حریف دارد. چه با سیستم ۴-۳-۳ بازی کنیم چه ۳-۴-۳، در نهایت فقط اسم‌ها فرق می‌کند؛ مهم این است که در فاز مالکیت و بدون توپ چه کار می‌کنیم.»
ناپولی استقبال باشکوهی از او داشت. باشگاه حتی روی لباس تمرینی‌اش شماره‌ی ۱۰ را حک کرد؛ حرکتی که هم او را غافلگیر کرد، هم کمی خجالت‌زده، اما در نهایت خوشحال. «این حرکت زیبایی از سوی باشگاه بود، اما فکر نمی‌کنم مسئولیت بیشتری روی دوشم بگذارد. چون وقتی در تیم بزرگی مثل ناپولی بازی می‌کنی، فشار همیشه هست. مارادونا در این بازی یک افسانه است، کسی که تاریخ‌ساز شد. اما من دی‌بروینه‌ام. می‌خواهم خودم باشم، با تمام توان بازی کنم تا هواداران را خوشحال کنم.»
برای شروع، بد نیست...
