کمبود معلم داریم یا کمبود انگیزه و تدبیر در دولتمردان و مجلسیان برای رفع این بلاتکلیفی مزمن؟ چرا بعد از این همه سال، مشکل حل نمیشود؟
به گزارش سرویس اجتماعی تابناک، آمارها و اظهارات اخیر عظیمیراد، سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس، نشان میدهد سیستم آموزشی ایران با کمبود حداقل ۱۳۱ هزار نیروی انسانی مواجه است. این در حالی است که در سال گذشته نیز این کمبود وجود داشت و با استفاده از نیروهای خرید خدمات و نهضتی به صورت موقت جبران شد.
اما پرسش اساسی اینجاست: چرا پس از سالها، نه تنها این مشکل حل نشده، بلکه به نظر میرسد هیچ برنامه دقیق و شفافی برای رفع آن وجود ندارد؟
کافی است نگاهی به برخی از اعداد و ارقام داشته باشیم؛
• کمبود ۱۳۱ هزار نفری نیروی انسانی در آموزشوپرورش برای سال تحصیلی آینده.
• حتی با جذب ۷۰ هزار نیروی جدید (شامل معلمان ماده ۲۸، خدماتی و سرایداران...)، باز هم کمبود ۵ تا ۷ هزار معلم باقی میماند.
• در برخی شهرستانها، ظرفیت جذب معلم تنها ۱ یا ۲ نفر اعلام شده، در حالی که مناطق محروم و پرجمعیت نیاز به معلمان بیشتری دارند.
• بسیاری از معلمان غیررسمی با حقوق کمتر از ۳ میلیون تومان و بدون بیمه در تابستان رها شدهاند.
در این میان سوالات کلیدی و مهم قابل طرح هستند. چرا این بحران حل نمیشود؟ به راستی علت اصلی عدم شفافیت در اعلام کمبودها چیست؟ آیا ناتوانی در برنامهریزی است یا مقاومت نهادهای ذینفوذ در برابر تغییر؟
اساسا چرا سازوکار جذب معلمان اینقدر ناکارآمد است؟ چگونه است آزمونهای سراسری استخدام معلمین که متناسب با نیاز مناطق هم طراحی نشدهاند، تنها به بیاعتمادی دامن میزنند؟
سئوال بعد این که مانع اصلی کیست یا چیست؟ آیا عدم هماهنگی بین مجلس، وزارت آموزشوپرورش و سازمانهای مرتبط باعث تعلل در حل این مشکل شده است؟ دقیقا ایراد و تقصیر کار کجاست؟
چرا معلمان باسابقه (نهضتی، خرید خدمات و ...) پس از سالها خدمت، هنوز بلاتکلیف هستند؟ آیا آزمونهای استخدامی بهانهای برای حذف نیروهای زحمتکش است؟
تضعیف عدالت آموزشی، بهویژه در مناطق محروم که بیشترین کمبود معلم را دارند، از مهمترین آثار و تبعات روند فعلی میباشد. همچنین کارشناسان معتقدند کاهش کیفیت تدریس به دلیل دغدغههای معیشتی معلمان (حقوق ناکافی، عدم امنیت شغلی) از آثار عتبات مهم چنین روندی است که در سیستم آموزش و پرورش نیز ایجاد اختلال جدی خواهد کرد. مسئله مهم دیگر افزایش نارضایتی اجتماعی میان معلمان و خانوادهها به دلیل بیبرنامگی مسئولان است که میتواند دامنه آن وسیعتر نیز باشد.
آمارها نشان میدهد بحران کمبود معلمان مزمن و حلنشده باقی مانده است. نمایندگان مجلس از "ضرورت تعیینتکلیف فوری" سخن میگویند، اما آیا این بار اقدام عملی صورت میگیرد؟ آیا مانع اصلی، کمبود بودجه است، یا نبود اراده سیاسی؟ جامعه معلمان و افکار عمومی منتظر پاسخ شفاف و اقدام عاجل هستند.