به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه دنیای اقتصاد، به باور بسیاری از تحلیلگران، ریزش سریع بازار سرمایه و عقبنشینی معنادار سهامداران طی دوهفته اخیر در بستر «بورسهراسی» به وقوع پیوسته است. از همین منظر یک پرسش مهم مطرح میشود. آیا نهاد ناظر بازار میتوانست جلوی ریزش بورس و به بیانی سادهتر فرار سهامداران را بگیرد؟ برای پاسخ به این ابهام کلیدی و با درنظرگرفتن این موضوع که بورس در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی خود قرار دارد باید گفت بازار سهام در محاصره استراتژی هیجانی، سیاستگذاریهای مبهم و پرونده باز ریسکهای سیاسی قرار دارد. این در حالی است که هر کدام از این عوامل به تنهایی برای شکلگیری جو منفی حاکم بر داد و ستدها کافی است.
اما اکنون چه باید کرد؟ چرا با وجود برخی حمایتها از تالار شیشهای بورس، سهامداران مقاومت زیادی برای سهامداری نشان میدهند و ترجیح میدهند در سمت فروش ظاهر شوند. یکی از مسائلی که سبب به وجود آمدن چنین وضعیتی در بازار سهام شده است را بیگمان میتوان به تجربههای مشابه سالهای گذشته نسبت داد. حمایتهای مقطعی و مسکنهای بدون نقشه راه مشخص در بحرانهای مشابه سبب شده تا سرمایهگذاران به حمایتهای وعده داده شده وزن زیادی ندهند. از این رو همانطور که مشاهده کردیم این حمایتها حتی با وجود سبز پوشی روز گذشته شاخصهای سهامی نتوانست راه ورود پول به بورس را هموار کند.
کارشناسان میگویند بیاعتمادی به اقدامات سیاستگذاران در راستای تجارب ناموفق حمایتهای قبلی منجر به تردید در اثربخشی سیاستگذاریها شده است. کما اینکه بورس تاکنون در شرایطی قرار نداشته که علاوه بر تعدد ریسکهای گوناگون متحمل جنگ و تعطیلی اجباری نیز شده باشد. از سویی با تعطیلی دو هفتهای بازار سرمایه و قفل معاملات طی این مدت علاوه بر زیر سوال رفتن نقدشوندگی بازار، یک سیگنال مهم دیگر نیز به بازار مخابره شده است؛ در صورت آغاز درگیریهای جدید و ومخاطرات نظامی، بورس مجددا تعطیل و عملا قدرت نقدشوندگی خود را از دست خواهد داد.
بدیهی است که عبور از این بحران و احیای تدریجی اعتماد سهامداران نیازمند چند راهکار مهم از سوی سیاستگذاران است. بهخصوص در شرایطی که بازار تحتتاثیر شوکهای متعدد و فشار فروش قرار دارد؛ اقدامات مبهم از سوی سیاستگذاران تحت عنوان حمایت باز هم نمیتواند ورق بورس را برگرداند.
درهمین رابطه فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه، با اشاره به ابهامات پیرامون حمایتها به «دنیایاقتصاد» گفت: تشدید فشار فروش و خروج ادامهدار پول حقیقی، وضعیت بورس را متزلزل کرده و سبب شده تا قیمتها بیش از پیش کاهش یابند. این در حالی است که تداوم این اتفاق، ارزش ذاتی داراییها را آسیبپذیر میکند. یکی از موارد مغفول آن است که با توجه به آنچه در بازار سهام میگذرد در حال حاضر حتی آن دسته از سرمایهگذارانی که با دید بلندمدت وارد بازار شدهاند به دلیل مدیریت سیاستگذاران در دوران جنگ ۱۲ روزه اقدام به خارج کردن پول خود کردند. از همین منظر میتوان دریافت که چرا حمایتهای اخیر نتواستند جلوی خروج پول را بگیرند.
به گفته این کارشناس، «کیفیت حمایت» از خود حمایت مهمتر است. بورس تا اواخر اردیبهشت ماه موفق به کسب بازدهی حدود ۲۰ درصدی شده بود. اما در همان مقطع نیز سناریوی جنگ روی میز مذاکرهکنندگان بود. به این ترتیب انتظار میرفت سیاستگذاران اقدامات احتیاطی را در صورت وقوع جنگ مدنظر قرار دهد. اگرچه همگان و بازارها در شوک تجاوز نظامی اسرائیل به ایران فرو رفتند اما نباید فراموش کرد که گزینه مذکور (جنگ) یکی از سناریوهای مطرح شده بود. بنابراین تعویق در به کاربستن اقدامات حمایتی حاکی از آن است که اقدامات مرتبط با این سناریو در نظر گرفته نشده بودند. در نتیجه با تعطیلی بورس و بازگشایی دیرهنگام معاملات صندوقهای درآمد ثابت، بازار سهام به طور خودکار وارد مسیر جدیدی از تنزل و تعمیق موج فروش شد.
بسیاری از سرمایهگذارانی که از نظر مالی تحت فشار معیشتی بودند بلافاصله با باز شدن معاملات صندوقهای مذکور در صف فروش ایستادند و خروج تاریخی پول حقیقی را رقم زدند. حدود دو هفته است که بورس تهران باز شده است. طی این مدت شاخص کل بیش از ۱۱درصد از ارتفاع خود را از دست داده و خروج پول رکوردشکنیهای بیسابقهای را تجربه کرد اما هماکنون مشخص نیست سیاستگذاران چهسازوکار مدونی را برای کنترل وضعیت فعلی این بازار در دستور کار قرار دادهاند. این موضوع ایرادهای بسیاری را به اقدامات اخیر وارد میکند. علاوه بر اقدامات دیرهنگام، موضوع مهم دیگری که مطرح میشود آن است؛ در صورت پیشروی ریسکها اقدامات حمایتی به چه صورت انجام خواهد شد؟ با توجه به ابهامات حاکم بر مختصات حمایتها، سرمایهگذاران ریسک ورود پول به بازار سهام را نمیپذیرند.عدمشفافیت در برنامههای حمایتی و اقدامات کلی بدون افشای جزئیات، یکی از مهمترین عوامل تاخیر بورس در رسیدن به تعادل محسوب میشود. امری که سبب ناامیدی سهامدارانی خواهد شد که برنامهای برای خروج از بازار نداشتند و با دید میانمدت و بلندمدت وارد تالار شیشهای شده بودند.
با توجه به اینکه فضای روانی حاکم بر معاملات به سرعت به سایر گروهها سرایت مییابد، با ورود موجهای فروش کوچک این فضا کلیت بازار را در برمی گیرد.کارشناسان بازار سرمایه میگویند حمایت از بورس ابعاد گوناگونی دارد و مهمترین آن اقدامات پیشگیرانه است. فردین آقابزرگی اظهار کرد: استفاده از ابزاری به نام اوراق اختیار فروش تبعی برای بیمه سهام میتوانست مانع از افت بیشتر ارزش پرتفوی سهامداران در آینده شود. حتی سیاستگذاران میتوانستند با افزایش دامنه نوسان در یک دوره کوتاه مانع ازتداوم ریزش شود. اما در مورد حمایتهای دولتی باید یک نکته مهم را مدنظر قرار داد . شرکتهای بزرگ حقوقی و دولتی با انواع ناترازی دست به گریبانند . از این جهت هر حمایتی نیز انجام شود مقطعی خواهد بود. کما اینکه حمایت از گروههای بزرگ و بیتفاوتی به گروههای کوچک موید آن است که حمایتها «مسکنوار» بوده و اثربخشی لازم را نخواهند داشت.
افزون بر آن مقایسه بورس تهران با بورسهای بزرگ دنیا و تمهیدات مشابه بازارهای دیگربا بازار ما از نکات اشتباهی بود که نسخه آن را برای بازار سهام پیچیدند. بورس تهران از منظر کارکرد هیچ شباهتی با بورسهای بزرگ دنیا ندارد. بورس تهران در سالهای اخیر درگیر سیاستگذاریهای دستوری و فریز دامنه نوسان بوده و صنایع با مشکلات عدیدهای دست به گریبانند. به همین دلیل مقایسه بازارهای جهانی با زیرساختهای بازار ما از اساس غیرقابل توجیه است. تجربه سال ۹۹ نیز نشان میدهد؛ تزریق منابع به بازار سهام با توجه به ساختار غیرمتداول بورس تهران نمیتواند جلوی ریزش در شرایط بحرانی را بگیرد.
این کارشناس در ادامه گفت: حمایتهایی که قرار است انجام شود باید متناسب با پرتفوهای گوناگون باشد به عنوان مثال نحوه حمایتی که درخصوص پرتفوی سهامداران خرد صورت میگیرد، باید با سایر سبدهای بازار متفاوت باشد. یکی از انتقادات وارد شده به نهادهای حمایتی، تزریق پول به نمادهای خاص در راستای سبز نگه داشتن شاخص کل است. با این حال یکی از تصمیمات صحیح، انتشار اوراق اختیار فروش تبعی است که برای سبدهای کمتر از ۵۰۰میلیون تومان مورد استفاده قرار میگیرد. هرچند که در بازار سهام، اختیارهای فروش در برخی از نمادها مانند صندوقهای اهرمی در جهت بیمه سهام فعال است. تفاوت این نوع اختیار با اختیار فروش تبعی، لزوم خرید سهام برای استفاده از اوراق تبعی است.
شاخص کل بورس تهران در روزهای اخیر بار دیگر وارد کانال ۲.۶میلیون واحدی شده است؛ اتفاقی که در فضای پرابهام این روزهای بازار، توجه بسیاری از فعالان را به خود جلب کرده است. در این میان، نگاهها بیش از هر زمان دیگری به سطح حمایتی مهمی دوخته شده که از منظر تحلیلگران فنی، محدوده ۲میلیون و ۶۵۰هزار واحدی را شامل میشود. این سطح در گذشته نهچندان دور، نقشی کلیدی در تغییر مسیر بازار ایفا کرده بود؛ جایی که بورس از قعر ناامیدیهای اسفندماه سال گذشته، بهسوی موجی از خوشبینی در میانه بهار امسال حرکت کرد. اما همزمانی رسیدن شاخص به این محدوده حمایتی با تزریق نقدینگی و برخی اخبار امیدوارکننده از احتمال ازسرگیری مذاکرات هستهای، موجب شده تا دریچهای از امید در میان معاملهگران شکل گیرد.
در صورت ادامه روند مثبت سیاسی و دیپلماتیک، این امکان وجود دارد که شاخص کل تا محدوده ۲میلیون و ۹۴۰هزار واحد نیز پیشروی کند. با این حال، فضای بیاعتمادی نسبت به موضوع توافق هستهای همچنان برسناریوهای محتمل مثبت سایهافکنده است. اگر حمایت فعلی شکسته شود و فشار فروش شدت گیرد، سطح بعدی حمایت در محدوده ۲میلیون و ۴۵۰هزار واحد قرار دارد. آینده بورس در گرو عوامل سیاسی و میزان موفقیت در حفظ این سطح کلیدی خواهد بود.
.