سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*********
با انتشار پیام تاریخی عبدالله اوجالان، رهبر زندانی حزب کارگران کردستان (پکک) و آغاز خلع سلاح گروههای کُرد از روز گذشته، فصلی نو در مناقشه دههاساله میان کردها و دولت ترکیه آغاز شده است.
روزنامه شرق به تحلیل آغاز خلع سلاح پکک و پایان ۴۰ سال مبارزه مسلحانه پرداخته و نوشته است:
«پکک» که در سال ۱۹۷۸ به ابتکار اوجالان و گروهی از فعالان کُرد پایهگذاری شد، از سال ۱۹۸۴ مبارزه مسلحانهای را با هدف تأسیس کشوری مستقل برای کردها آغاز کرد. این نبرد پرهزینه تاکنون بیش از ۴۰ هزار قربانی بر جای گذاشته، خسارتهای اقتصادی سنگینی به دو طرف تحمیل کرده و شکافهای عمیق اجتماعی و سیاسی را در جامعه ترکیه به وجود آورده است. در دهههای اخیر، بسیاری از کردهای ساکن جنوب شرق ترکیه، در پی خشونتها، ناگزیر به مهاجرت به شهرهای شمالیتر شدند. این مناقشه نهتنها بافت جمعیتی مناطق کردنشین را تغییر داد، بلکه تأثیرات پایداری بر اقتصاد، آموزش و زیرساختهای این مناطق به جا گذاشت.
شرق در ادامه نوشته است:
اوجالان در پیام خود پیشنهاد تشکیل کمیسیونی در پارلمان ترکیه برای نظارت بر روند خلع سلاح و مدیریت فرایند صلح را مطرح کرد. او همچنین بر نقش تعیینکننده حزب دموکراتیک خلقها (سومین حزب بزرگ پارلمان ترکیه و نماینده اصلی کردها) در پیشبرد مذاکرات صلح و تسهیل تصمیم پکک به خلع سلاح تأکید کرد. به گفته اوجالان، حالا باید با همکاری سایر احزاب سیاسی، زمینه تحقق مطالبات کردها و انتقال کامل به سیاستورزی دموکراتیک فراهم شود.
در ادامه این گزارش آمده است:
با وجود فضای امیدواری، تردیدها و نگرانیهایی هم وجود دارد. آیشگل دوغان، سخنگوی حزب دموکراتیک خلقها، تأکید کرده که لازم است برای تضمین موفقیتآمیزبودن روند خلع سلاح، حمایتهای قانونی و مکانیسمهای شفاف برای گذار به سیاست تدوین شود. بسیاری از ناظران بر این باورند که اگرچه پایان جنگ مسلحانه دستاورد بزرگی است، اما آینده این فرایند به اراده سیاسی دولت، اجماع داخلی و حمایت منطقهای و بینالمللی وابسته است. بیاعتمادیهای قدیمی و تجارب تلخ شکست مذاکرات قبلی همچنان سایه انداختهاند و مسیر تازه، نیازمند اعتمادسازی و تضمینهای عملی است.
نکته قابل توجه آن است که گروهک تروریستی پژاک(شاخه ایرانی پ. ک. ک) در جدیدترین موضع خود پس از خبر انحلال پ. ک. ک، اعلام کرد که نه خود را منحل میکند و نه سلاحهایش را زمین میگذارد، اما از فراخوان عبدالله اوجالان، رهبر فکری این حزب، برای حل دموکراتیک مسئله کُرد در ترکیه و منطقه حمایت میکند.
امیر کریمی(مزدک) سرکرده پژاک در گفتوگویی گفته است که ما نه خود را منحل میکنیم و نه سلاح را زمین میگذاریم. این تصمیم با شفافیت کامل اعلام میشود تا همه پاسخ روشنی دریافت کنند!
گفتنی است عبدالله اوجالان، رئیس زندانی گروهک تروریستی پ. ک. ک، ۲۷ فوریه سال جاری میلادی در بیانیهای از هوادارانش خواست که پس از بیش از ۴۰ سال جنگ با دولت ترکیه، سلاحهای خود را زمین بگذارند و پ. ک. ک را منحل کنند.
اعلام انحلال پ. ک. ک در شرایطی صورت میگیرد که نهتنها مسئولیت حقوقی و کیفری جنایات گذشته پذیرفته نشده، بلکه هنوز هم ساختار فرماندهی و کنترلی گروه فعال است.
تحلیل این تشکیلات تروریستی حکایت از آن دارد که افراد کلیدی همچنان در رأس تشکیلاتی موسوم به «ک. ج. ک» (کنگره جوامع کردستان) حضور دارند؛ تشکیلاتی که زیرمجموعههای آن نظیر پژاک، پ. ی. د، ق. س. د و دیگر عناوین پوششی، بهطور مستقیم دستورات خود را از آن دریافت میکنند.
اما سوال مهم در این روزها آن است که تکلیف گروهک پژاک چه خواهد شد؟ آیا منحل میشود یا صدای تجزیه پ. ک. ک و اختلاف میان شاخه ایرانی و راس هرم آن به گوش خواهد رسید؟
با توجه به اظهارات سرکرده تروریستها، اکنون میتوان گفت پژاک از دستور پ. ک. ک پیروی نخواهد کرد و خلع سلاح نخواهد شد. کریمی تأکید کرده که گروهک پژاک از فراخوان اوجالان برای حل دموکراتیک مسئله کرد در ترکیه حمایت میکند اما تن به خلع سلاح نخواهد داد.
نکته مبهم دیگر در سخنان متناقض کریمی، تاکید بر «حفظ توان نظامی» است؛ در حالی که پژاک در فهرست گروههای «تروریستی» ترکیه نیز قرار دارد و همگان اعتقاد دارند که رویکرد مسلحانه پ. ک. ک، هرگز به حل مساله کردی کمک نکرده، مشخص نیست کریمی در مورد توان نظامی، چگونه فکر میکند؟
اگر پ. ک. ک خلع سلاح شود چرا باید شاخه ایرانی آن خود از دستورات سرپیچی کند؟ و سوال مهمتر آنکه اصولا پژاک چه توان نظامی دارد، آیا چند صد عضو بیانگیزه و کودکسرباز و چند صد اسلحه سبک، توان نظامی هستند؟
هفته گذشته ترامپ یکی از دلایل اقدامات خصمانه با ایران را دادن شعار مرگ بر آمریکا بیان کرده بود، روزنامه اعتماد در شماره امروز خود ۱۹ دلیل قابل توجه در سردادن این شعار آورده و مینویسد:
رییسجمهور ایالات متحده در تازهترین اظهارات خود، با تعجب و گلایهمندی از اینکه «چرا مردم ایران شعار مرگ بر امریکا سر میدهند؟» سخن گفته است. شاید در ظاهر این شعار، تندی و خصومتی عاطفی دیده شود، اما واقعیت آن است که این شعار نه از دل نفرت کور، بلکه از حافظهای تاریخی و تجربهای تلخ برآمده که طی بیش از هشتاد سال از دخالتها، تحقیرها، تحریمها و تجاوزهای مکرر ایالات متحده امریکا در حق ملت ایران شکل گرفته است. شعار «مرگ بر امریکا» خلاصهای از یک تاریخ پیچیده است. تاریخی که هر بندش میتواند خود یک کتاب شود. اما پاسخ: چرا در ایران شعار مرگ بر امریکا داده میشود؟
۱- چون در جنگ جهانی دوم، بدون اعلام جنگ، ایران توسط نیروهای متفقین اشغال شد؛ امریکا هم در این اشغال ساکت و همراه بود. ملت ایران نه بهانهای برای جنگ داشت و نه نیرو و سلاحی برای مقاومت، اما سرزمینش میان سه قدرت بزرگ تقسیم شد.
۲- چون در همان دوران، رضا شاه را برکنار کردند و پسر جوانش محمدرضا پهلوی را گماردند تا گوش به فرمانتر باشد. ملت ایران حتی فرصت تعیین سرنوشت خود را هم نداشت.
۳- چون دولت ملی مصدق که نفت را ملی کرد و با رای مردم سر کار آمد، توسط کودتای سازماندهی شده امریکا و انگلیس در ۲۸ مرداد سرنگون شد. سالها بعد خود سازمان سیا اسناد این دخالت را منتشر کرد.
۴- چون سازمان ساواک برای سرکوب مردم توسط امریکاییها طراحی و توسط موساد آموزش دید. بازجوییها، شکنجهها و اعدامهای بیمحاکمه نتیجه مستقیم این همکاری اطلاعاتی بود.
این روزنامه با برشمردن نوزده دلیل نود نوشته است:
شعار مرگ بر امریکا فقط یک جمله نیست؛ خلاصهای است از یک قرن ظلم و توهین و تحقیر، تا زمانی که سیاستهای امریکا نسبت به ملت ایران بر پایه سلطه، توطئه و دشمنی باشد، این صدا خاموش نخواهد شد. تا ظلم امریکایی پا برجاست.