عصر ایران/ سواد زندگی؛ مریم طرزی- آیا هیچکاری نکردن به ویژه در دنیای امروز، که دائماً در معرض فشارهایی هستیم که ما را به سمت فعالیت مداوم سوق میدهند، فضیلت است؟! از هشدارهای سلامتی ساعتهای هوشمند گرفته تا سیل اطلاعات در شبکههای اجتماعی، آیا هیچ لحظهای برای اندکی توقف و اندیشیدن باقی میماند؟
وقتی همه در حال دویدن و کار کردن هستند، و اگر نجنبی از قافله عقب می مانی، هیچکاری نکردن عین ِ«کسالت» یا «بیحوصلگی» به عنوان حالتی منفی و ناپسند تلقی میشود؛ گویی کسی که بیکار است، بازنده میدان زندگی است.
البته باورش کمی سخت است اما خوب است بدانید که این تصور غلط، ما را از فواید بینظیر هیچکاری نکردن غافل میکند!!
با ما بمانید.در این مقاله، به بررسی چرایی اهمیت «هیچکاری نکردن» و چگونگی بازگرداندن این هنر فراموششده به زندگی، بهویژه در تعامل با کودکان، میپردازیم.
در دنیای مدرن، اصطلاح «کسالت» بار معنایی منفی یافته است. بسیاری بر این باورند که کسالت باید از بین برود، زیرا نشاندهنده ناکارآمدی و بیکاری است.
فشار دائمی برای «کارآمد بودن» و «همیشه مشغول بودن»، یکی از دلایل اصلی استرس در جامعه امروزی ماست.
اما واقعیت این است که روانپزشکان و متخصصان سلامت روان، امروزه کسالت را «ابرغذایی» برای مغز و روح میدانند.
«دولچه فار نینته» (dolce far niente)، عبارت ایتالیایی که به معنای «شیرینی هیچکاری نکردن»، دقیقاً به همین مفهوم اشاره دارد.
بی عملی در زندگی پرشتاب امروز هنری است که چناچه بدان توجه شد، کلید جادویی رسیدن به آرامش است.
این حالت، زمانی که بدون هیچ برنامهریزی قبلی، تنها تابع خواستههای لحظهای خود هستیم و هر آنچه را که در آن آن لحظه دوست داریم انجام میدهیم – چه لم دادن روی مبل و چه گشت زدن بیهدف در باغ – میتواند اثرات آرامشبخش عمیقی داشته باشد و به ما کمک کند تا سرعت زندگی را کاهش دهیم.
حتی نگاه کردن به آسمان و خیره شدن به ابرها، فرصتی برای ذهن فراهم میکند تا از چارچوبهای معمول خارج شده و فضایی برای ایدههای نو باز کنیم.
کودکان بهطور طبیعی با مفهوم «هیچکاری نکردن» ارتباط بهتری برقرار میکنند. آنها ذاتاً از کسالت نمیترسند و حتی آن را دوست دارند. اما متأسفانه، این توانایی طبیعی آنها با دخالت مداوم والدین و پر کردن بیش از حد اوقات فراغتشان با فعالیتهای گوناگون، بهتدریج از بین میرود.
برنامههای بیش از حد فشرده، کودکان را به کسالت «حساس» میکند. وقتی برنامهریزی خاصی وجود نداشته باشد، آنها نمیدانند چگونه اوقات فراغت خود را مدیریت کنند و دائماً به دنبال سرگرمی هستند.
بهعنوان بزرگسالان، ما باید آگاه باشیم که نحوه گذراندن وقتمان چگونه بر کودکان تأثیر میگذارد. اگر کودکان دائماً سرگرم نشوند یا با فعالیتهای گوناگون غرق نشوند، یاد میگیرند که چگونه با زمان آزاد خود کنار بیایند.
اینجاست که آنها میتوانند خلاقیت خود را شکوفا کرده و بر «خلأ» ناشی از کسالت غلبه کنند و ایدههای متنوعی را برای پر کردن آن بیابند.
خلاقیت در سایه فراغت
وقتی به کودکان اجازه «هیچکاری نکردن» را میدهیم و آنها را وادار به «انجام دادن کاری» نمیکنیم، در واقع به آنها فرصت یادگیری و رشد میدهیم.
این امر به ویژه در مورد خلاقیت صادق است. وقتی ذهن از بار فعالیتهای مداوم رها میشود، مجال بیشتری برای تفکر، تخیل و نوآوری پیدا میکند.
کودکان، بر خلاف بزرگسالان، کمتر درگیر قضاوت یا انتظارات بیرونی هستند و همین امر به آنها اجازه میدهد تا آزادانهتر خلاقیت خود را بروز دهند.
یک برنامه بیش از حد شلوغ، نه تنها خلاقیت را سرکوب میکند، بلکه میتواند باعث اضطراب و بیقراری در کودکان شود.
آنها به فقدان ساختار و برنامهریزی عادت میکنند و در غیاب آن، احساس سردرگمی میکنند.
در مقابل، زمانی که به آنها اجازه میدهیم تا خودشان زمان آزادشان را پر کنند، مهارتهای مهمی مانند خودگردانی، حل مسئله و تابآوری را میآموزند.
وظیفه والدین در این میان بسیار حیاتی است. ما باید از فشار دائمی برای پر کردن تکتک لحظات کودکانمان دست برداریم.
بهجای اینکه دائماً به فکر سرگرم کردن آنها باشیم، باید فضایی برای «نبودن» و «هیچکاری نکردن» ایجاد کنیم.
این به معنای بیتوجهی به کودکان نیست، بلکه به معنای اعتماد به توانایی آنها برای مدیریت خود و کشف دنیای درونشان است.
اجازه رؤیاپردازی بدهید: به کودکانتان اجازه دهید تا رویاپردازی کنند و کاری نکنند. اگر خودتان هم به آنها بپیوندید و در کنارشان بیکار باشید، این تجربه لذتبخشتر هم خواهد شد.
روزهای خاصی برای استراحت: «روز هیچکاری نکردن» در روز جمعه میتواند گزینه خوبی باشد. این روز را با آرامش و بدون هیچ برنامهریزی خاصی بگذرانید.
احترام به نیاز به استراحت: اگر کودک شما برای مدتی میخواهد فقط بنشیند و کاری نکند، به این خواسته او احترام بگذارید. خودتان هم در این مواقع، فرصتی برای استراحت بیشتر پیدا کنید.
پر کردن خلاءها با ایدههای نو: به جای پر کردن زمانهای خالی با فعالیتهای برنامهریزی شده، ایدههای جدید و خلاقانه را معرفی کنید.
کاهش فعالیتها: برنامه کودکان را سبکتر کنید و برخی از فعالیتهای غیرضروری را حذف کنید. به یاد داشته باشید که «کمتر، بیشتر است».
تشویق به یافتن راهحل: وقتی کودک میگوید «مامان، حوصلهام سر رفت!»، به او کمک کنید تا خودش به ایدههایی برای سرگرمی فکر کند یا با هم در مورد چگونگی گذراندن وقت با توجه به شرایط موجود، ایدهپردازی کنید.
«جعبهی کسالت»: یک جعبهی کسالت درست کنید. درون آن ایدههای مختلف برای سرگرمی در لحظات بیحوصلگی را بنویسید یا نقاشی کنید. این جعبه میتواند منبع الهامبخشی برای کودکان باشد.
بی عملی،بیحوصله شدن یعنی که دوست ندارید هی کاری انجام دهید، نه دشمن، که دوست مغز و روح ماست.
در جهانی که سرعت، حرف اول را میزند، یادآوری اهمیت «هیچکاری نکردن» و اجازه دادن به خود و فرزندانمان برای تجربه این حالت، گامی اساسی در جهت حفظ سلامت روان و شکوفایی خلاقیت است.
با تغییر نگرش خود نسبت به کسالت و ایجاد فضایی برای آرامش و بیعملی، میتوانیم زندگی متعادلتر و شادتری برای خود و فرزندانمان بسازیم.
بیایید هنر فراموششده «هیچکاری نکردن» را دوباره کشف کنیم و از لذتهای ساده و عمیق آن بهرهمند شویم.
کانال تلگرامی سواد زندگی: savadzendegi@