به گزارش سرویس فرهنگی تابناک، کتاب «حسین(ع)؛ عقل سرخ» نوشته حسن رحیم پور ازغدی در سال ۱۳۹۸ توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی به چاپ یازدهم رسیده است.
این کتاب متن پیاده شده سه جلسه گفتگو در خصوص نهضت سیدالشهدا، امام حسین بن علی(ع) و آرمان شهدای عاشوراست که در سه روز متوالی ۹ ، ۱۰ و ۱۱ محرم الحرام سال ۸۰ صورت گرفت و به طور زنده از شبکه یک سیما پخش شده است. عقل سرخ دومین حلقه از سلسله مباحث طرحی برای فرداست.
کلیه روایات امام حسین در این گفتگوها از «مسند الامام الحسین(ع)» و «موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)»، «بحارالانوار» و «تحف العقول» نقل شده است.
کتاب «حسین(ع)؛ عقل سرخ» در سه فصل با عناوین نشست اول_ با عقل در عاشورا (تاسوعای ۸۰)؛ نشست دوم_ عاشورا، پایان تاویل (عاشورای ۸۰)؛ نشست سوم_ حسین(ع) از مستضعفان میگوید ۱۱ محرم ۸۰ گردآوری شده است.
در بخشی از اینکتاب میخوانیم:
در زمان خلافت امام حسن(ع) دسیسهها، جنگ روانی، جاسوسی، ترورها و مسائل عجیب و غریبی اتفاق افتاد؛ بعد هم حمله ارتش معاویه و خیانت بعضی از افسران برجسته امام حسن(ع) و ضعفی که مردم نشان دادند و نامههای سازش که عدهای از افراد معتبر برای معاویه نوشتند که تو اگر بیایی، ما حال جنگیدن با تو را نداریم و خودمان حسن(ع) را ترور میکنیم یا او را به تو تسلیم خواهیم کرد. بیا که دیگر حوصله جنگیدن نداریم.
با اینکه حسن بن علی(ع) بر حق است و تو به دنبال حق و عدالت نیستی؛ ولی بیا. امام حسن(ع) هم که این گزارشها به ایشان رسید و نیروهای اطلاعاتی به ایشان خبر میدادند که غالب افسرهای درجه یک شما به معاویه نامه نوشتهاند و خیانت کردهاند و وضع خراب است، یعنی نمیشود جنگید و همه چیز متلاشی شده است، در یک سخنرانی خطاب به مردم کوفه فرمود:
«این بار اولتان نیست که عدالت را در نیمه راه رها میکنید. شما با علی(ع) نیز همین رفتار را کردید. ابتدا به گرمی بیعت کردید؛ اما بعد تنهایش گذاشتید. شما با میل خودتان و به اصرار با من بیعت کردید؛ نه به زور. من که به زور از شما بیعت نگرفتم. شما خود با من بیعت کردید. حال چرا اینگونه عمل میکنید؟ شما مگر صغیرید؟»
دهه چهارم اسلام با سقوط حکومت امام حسن(ع) و هجرت این دو بزرگوار به مدینه آغاز میشود دستگاه معاویه کم کم دست خود را رو کرد و کسی که ادعای اسلام میکرد و با ریاکاری به ناخن پیغمبر(ص) تبرک میجست، ریاکاری و تظاهر را به تدریج کنار گذاشت و به فسادهای علنی در حکومت پرداخت. اولاً معاملات ربوی را رسماً آزاد اعلام کردند تا دست سرمایهدارها و اشراف و حکومتیها برای چاپیدن و چپاول مردم باز بشود. قوانین الهی را در مورد صاحبان قدرت و ثروت و حاکمان و بچههایشان تعطیل کردند یعنی رسماً فساد میکردند؛ بدون اینکه مجازات بشوند. همچنین دیگر قانون در مورد سرمایهدارها و سران احزاب اجرا نمیشد. اسم پیغمبر(ص) بر روی منبرها کم کم ترک و ممنوع شد. لعن علی(ع) بر منبرها اجباری شد و حب علی یک جرم سیاسی شد. استفاده از ظرف طلا، انگشتر طلا و لباس حریر که اسلام بر مردان، حرام کرده بود و یک علت آن هم این بود که اینها تیپ لباس و اخلاقیات اشرافی و سرمایهداری است و اخلاق طبقاتی ایجاد میکند، دوباره رایج شد. احکام و قوانین الهی را تغییر دادند یا زیر پا گذاشتند؛ با این بهانه که دیگر اوضاع، عوض شده و شرایط تغییر کرده و آن احکام، قدیمی است و مال دوره پیغمبر(ص) بوده و اکنون جامعه و فضا عوض شده و ما باید احکام جدیدی داشته باشیم.
چاپ یازدهم این کتاب در ۱۱۵ صفحه شمارگان ۲۰۰۰ نسخه و قیمت ۴۶ هزار تومان عرضه شده است.