همشهری آنلاین - سیدسروش طباطباییپور: آنها زبالهها را از زمین برمیدارند تا آلودگیهای کوی و برزن حتی چشمان زیبابین شهروندان را نیازارد. وقتی شهرم پاکیزه باشد، کودکان و نوجوانان وقتی زمین میخورند، تنها لازم است دستهایشان را بتکانند و باز دوباره با خنده میتوانند در کوچهپسکوچههای شهرم بدوند. وقتی شهرم پاکیزه باشد، پیران شهرم میتوانند آهسته قدم بزنند و از بودن در چنین شهری بهخود ببالند. وقتی شهرم پاکیزه باشد حتی جوانان و میانسالان شهرم نیز حین رفتوآمد، چشمشان از دیدن پاکیها میدرخشد و انگیزههایشان برای کار و فعالیت دوچندان میشود.
بیشتر بخوانید:
نذر جمعآوری ظروف یکبارمصرف
اما پاکیزگی شهر تنها ماجرای گذاشتن زبالهها در ساعت ۹شب و پرتنکردن پوست موز از شیشه خودرو و انداختن جعبه پیتزا در سطل زباله نیست؛ توجه به این موضوعها آنقدر بدیهی است که دیگر جای گفتن ندارد. اما گاهی فراموش میکنیم که حتی زبالههای کوچکی مثل تهسیگار و پوست تخمه و حتی یک لیوان یکبارمصرف مچاله هم میتوانند شهرم را آلوده کنند. شاید فکر کنیم، «ای بابا؛ یک پوست تخمه که دیگه به جایی برنمیخوره!» اما مگر تنها ما ساکنان این کلانشهریم؟ گاهی یک پوست تخمه مسیر رفتوآمد مورچههای شهرم را مسدود میکند و مورچهها مجبورند برخلاف میلشان، خودشان دستبهکار شوند و پوستتخمهنادانی را از جلوی خانههایشان بهسختی بردارند تا شهرشان و شهرمان پاکیزه بماند.