می‌دانستند نفوذ کافی نیست و باید فرهنگ اسلام را عوض کنند/ماهواره و سایت‌ها در نقش طبل و شیپور لشکر اشقیا

تابناک یکشنبه 15 تیر 1404 - 11:16
می‌دانستند برای خارج‌کردن خلافت اسلامی از مسیر صحیح آن و جلوگیری از هدایت مردم تنها نفوذ در صفوف مسلمانان کافی نیست؛ بلکه باید فرهنگ آنان را دگرگون کنند تا بتوانند در باورهای مردم تغییرات اساسی ایجاد کنند. آنها همچنین آگاه بودند که کار مشکلی پیش رو دارند؛ زیرا هنوز صحابه پیامبر اکرم (ص) میان مردم حضور داشتند...

می‌دانستند نفوذ کافی نیست و باید فرهنگ اسلام را عوض کنند/ماهواره و سایت‌ها در نقش طبل و شیپور لشکر اشقیا

به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، کتاب «آیین اشک و عزا در سوگ سیدالشهداء» یکی از مجموعه آثار عاشورایی و عرفانی آیت‌الله شیخ‌حسین انصاریان است که دیروز (۱۴ تیر ۱۴۰۴) همزمان با تاسوعای حسینی موضوع اشک و گریه بر امام حسین (ع) را در صفحات مختلف آن بررسی و مرور کردیم. 

کتاب مورد اشاره، متن ویراسته سخنرانی‌های شیخ‌حسین انصاریان در محرم سال ۱۳۸۸ است که در مسجد سیدعزیرالله تهران ایراد شده‌اند.

در مطلبی که امروز به‌مناسبت روز عاشورا منتشر می‌کنیم و در ادامه می‌آید؛ فرازهای دیگری از این‌کتاب را که درباره چرایی قیام امام حسین (ع) هستند مرور می‌کنیم. شیخ‌حسین در این‌فرازها درباره چرایی بی‌تعارف این‌صحبت که «امام حسین (ع) با قیامش اسلام را نگه داشت» صحبت می‌کند. او همچنین به نگاه عارفانه و محبت سرشاری که امام حسین (ع) نسبت به دیگر انسان‌ها داشته، اشاره می‌کند.

یکی از فرازهای کتاب «آیین اشک و عزا»، فرهنگ عاشورا و امام حسین (ع) مرکز ثقل اصول دین است که شیخ‌حسین در آن می‌گوید:

دشمنان دین بعد از بررسی‌های فراوان در مکتب تشیع به این‌نتیجه رسیدند که یکی از محورهای اصلی شیعیان، حضرت سیدالشهدا (ع) است؛ زیرا آنان در مجالس حسینی بر حفظ و پاسداری عقاید حقه خود اصرار ورزیده و جان دوباره‌ای به خود می‌گیرند؛ از این‌رو هزینه‌های زیادی صرف کردند تا بتوانند شیعیان را از حضرت سیدالشهدا (ع) جدا کنند. به‌عنوان نمونه، کشور عربستان سعودی بخش عمده بودجه فرهنگی خود را در این‌زمینه هزینه کرده است. این‌هزینه گزاف، غیر از هزینه‌هایی است که کشورهای غربی و اروپایی همچون آمریکا، اسرائیل، انگلستان و فرانسه صرف می‌کنند. از این‌رو وظیفه شیعیان به‌ویژه علما و روحانیت در قبال خنثی‌کردن نقشه‌های شوم دشمنان بسیار سنگین است. علما باید از تمام ترفندها و حیله‌های دشمن آگاه بوده و اجازه ندهند فرهنگ‌های مبتذل غربی و شرقی جایگزین فرهنگ اصیل حسینی شود.

دشمنان دین با آگاهی فراوان و تکنولوژی‌های پیشرفته وارد عرصه نبرد شدند؛ زیرا به‌درستی فهمیدند که حضرت سیدالشهدا (ع) مرکز ثقل توحید پروردگار، نبوت پیامبران (ص) و ولایت اهل بیت است. آنان گمان می‌کردند با کنار زدن این‌مرکز ثقل، شیعیان از درون پاشیده شده و به‌راحتی می‌توانند فرهنگ‌های مبتذل خود را در کشورهای شیعه‌نشین تحمیل کنند، اما آگاه نیستند خود پروردگار حافظ ذکر خود (حضرت سیدالشهدا) تا روز قیامت بوده و خود، آن را تضمین کرده است.

البته این بدان معنا نیست که شیعیان بی‌تفاوت بمانند و در مقابل هجمه‌های دشمن کاری نکنند، بلکه باید در مساجد، تکایا و هیئات مذهبی علم و دانش و فرهنگ عزاداری صحیح و شناخت با معرفت به سیدالشهدا (ع) را محور جلسات معرفتی قرار دهند تا شیعیان با آگاهی کامل ابتدا دشمنان امام حسین (ع) را بشناسند، سپس راه مقابله با نقشه‌های شوم‌شان را بیابند و خود را با سلاح علم و دین مجهز کنند. نکته لطیف این است که بعضی افراد گمان می‌کنند گریستن و سینه‌زدن بدون معرفت هم اثربخش است. در پاسخ به آنان باید گفت: شاید این‌گونه عزاداری ثمره‌ای داشته باشد، اما ثمره آن مقطعی و موقتی بوده و هنگامی که عزاداری و فرهنگ حسینی با معرفت و بصیرت همراه نباشد، دشمن از راه‌های مختلف می‌تواند نفوذ کرده و راه‌های انحرافی را ایجاد کند؛ اما دشمنان باید بدانند هرگز نتوانستند در برابر هفتاد و دوتن از یاران امام حسین (ع) موفق شوند؛ زیرا آنان رادمردانی در عرصه علم و معرف بودند که به تمام زوایای مقام ولایت و امامت احاطه علمی داشتند.

فراز دیگری از کتاب هم هست که هدایت و نظارت خداوند بر مجالس عزاداری حسینی عنوان دارد و خطیب قدیم هیئات‌های تهران و شهرهای مختلف کشور در آن می‌گوید:

در عالم معنا، قرآن و اهل بیت دارای یک‌حقیقت نورانی هستند؛ اما در عالم ماده، دو صورت متفاوت دارند. یکی به صورت مکتوب و دیگری به‌صورت انسان وارد این‌عالم شده‌اند؛ در عین‌حال دارای دو حقیقت مستقل نیستند. از این‌رو حضرت امیر مومنان علی (ع) در جنگ صفین فرمود: با ظاهر این‌قرآن‌های بالای نیزه‌رفته فریب نخورید، قرآن ناطق من هستم!

شیخ‌حسین انصاریان در فراز دعاهای عارفانه از امام حسین (ع) به شباهت تاریخی رفتار دشمنان اسلام برای نرسیدن صدای حق به گوش مردم اشاره می‌کند. او در این‌فراز صدای طبل و شیپورهای لشکر اشقیا در کربلا را به فعالیت شبکه‌های ماهواره‌ای معاند و سایت‌های اینترنتی و دیگر ابزار الکترونیکی برای دشمنی با شیعه می‌داند. او می‌گوید:

مهم‌ترین ذکر حضرت در سرزمین کربلا بیداری وجدان‌های خفته بود. در این‌ایام همواره به‌سوی لشکریان دشمن می‌رفت و آنان را با گفتار محبت‌آمیز به‌سوی حق هدایت می‌کرد. این‌ذکر مهم تا آخرین لحظات عمر شریف‌شان ادامه داشت. پس از آن‌که تمام یاران و اصحاب حضرت به شهادت رسیدند، خطاب به دشمنان دین فرمود: «هنوز درهای توبه به‌روی شما باز است، به درگاه الهی توبه کرده و از کشتن من صرف نظر کنید.» سپس این‌جمله تاریخی را به زبان آوردند: «آیا کسی هست که مرا یاری کند؟»

در این‌هنگام، عمر بن سعد دستور داد طبل و شیپورها را با صدای بلند بزنند تا صدای پرفروغ حق در میان صداهای باطل گم شده و به گوش لشکر دشمن نرسد.

امروزه نیز ماهواره‌ها و سایت‌های اینترنتی نقش طبل و شیپورهای دشمن را بازی می‌کنند؛ آنان سعی دارند با راه‌اندازی کانال‌ها و سایت‌های ضد دینی و غیراخلاقی و القاء شبهات دینی، ارزش‌ها و کرامات انسانی را لگدمال کرده تا صدای حق و حقیقت به گوش جهانیان نرسد.

می‌دانستند نفوذ کافی نیست و باید فرهنگ اسلام را عوض کنند/ماهواره و سایت‌ها در نقش طبل و شیپور لشکر اشقیا

آیت‌الله انصاریان در بخشی از بحث‌های منبر دهه اول محرم ۱۳۸۸ خود، یکی از اهداف قیام امام حسین (ع) را احیای اسلام می‌خواند و می‌گوید:

حکومت یزید نیز در امتداد جریان سقیفه در پی محو کردن اسلام بود؛ ولی امام حسین (ع) با بذل خون خودشان از این‌کار جلوگیری و اسلام را بیمه کردند.

ایشان در پاسخ به توصیه مروان بن حکم در رابطه با بیعت با یزید چنین فرمود: باید با اسلام وداع کرد هنگامی که امت اسلامی به حاکمی مثل یزید گرفتار شود، به درستی که از جدم رسول‌الله شنیدم که فرمود:‌ خلافت بر خاندان ابوسفیان حرام است. 

اسم‌بردن از جریان ثقیفه بنی‌ساعده که موجب غضب خلافت امیرالمومنین (ع) و خارج‌شدن اسلام از مسیر الهی آن بود، باعث می‌شود شیخ‌حسین از یزید و مروان بن حکم نیز نام ببرد و سپس در جایی دیگر از صحبت‌های خود، بحث را سمت «اوضاع فرهنگی عصر امام حسین (ع)» ببرد و بگوید:

می‌دانستند برای خارج‌کردن خلافت اسلامی از مسیر صحیح آن و جلوگیری از هدایت مردم تنها نفوذ در صفوف مسلمانان کافی نیست؛ بلکه باید فرهنگ آنان را دگرگون کنند تا بتوانند در باورهای مردم تغییرات اساسی ایجاد کنند. آنها همچنین آگاه بودند که کار مشکلی پیش رو دارند؛ زیرا هنوز صحابه پیامبر اکرم (ص) میان مردم حضور داشتند و احکامی را که از حضرت رسول (ص) اخذ کرده بودند برای مردم بیان می‌کردند؛ لذا آنان نمی‌توانستند بپذیرند که غاصبان حق ولایت و امامت زمام جامعه اسلامی را به دست گیرند. معاویه تا سال هشتم هجری مقابل مسلمانان قرار داشت و علیه مسلمانان می‌جنگید. در جنگ احزاب و خندق معاویه، پدرش، عمو و همه قبیله‌اش علیه مسلمانان می‌جنگیدند، پس مسلمانان چگونه می‌توانستند به آسانی بپذیرند!!! بسیار عجیب است که چنین‌شخصی خلافت و عمارت را به عهده گیرد؟!

تبدیل و تبدل عقاید به حدی میان مردم شایع شد که به یک‌اصطلاح تبدیل شده بود؛ لذا اگر شخصی که با پیامبر (ص) مخالف بود و پس از مدتی در صفوف مسلمانان دیده می‌شود، در مورد او می‌گفتند: انه بدّل و احدث.

پس از رحلت جانگذار رسول خاتم (ص) و تشکیل سقیفه بنی‌ساعده، شرایط سختی در جامعه اسلامی حکم‌فرما بود، کسی جرات نداشت نام حضرت زهرا (س) و امیر مومنان (ع) را بر فرزندان خود بنهد و این‌گونه شد که حضرت زهرا (س) و امیر مومنان علی (ع) بی‌یار و یاور گشتند.

به عبارت دیگر زمینه پیدایش واقعه جانگداز کربلا از سقیفه بنی‌ساعده آغاز شد. شرکت‌کنندگان در این‌جلسه برای رسیدن به مقامات منافع دنیوی، تمام اصول دینی و اسلامی را لگدمال کردند و ولایت را از امیر مومنان علی (ع)غصب کرده و دین اسلام را به انحراف کشاندند؛ در روز سقیفه تیری از دشمنان دین پرتاب شد که در سرزمین کربلا به قلب نازنین امام حسین (ع) اصابت کرد. آنان عذاب الهی  را به جان خریده و لعنت ابدی شیعیان را تا روز قیامت به همراه دارند.

یکی از بحث‌های عرفانی شیخ‌حسین انصاریان در منبرهای محرم ۱۳۸۸، سلوک و زندگی فردی امام حسین (ع) است که در سایه بحث «خضوع و فقر امام حسین (ع) در بارگاه الهی» مطرح می‌شود. او در این‌فراز می‌گوید: 

حضرت امام حسین (ع) در شهر مدینه، زمین‌های کشاورزی و باغ‌های میوه داشتند و به کمک اعضای خانواده، محصولات خود را در بازار عرضه می‌کردند و عوائد آن را صرف مخارج خانواده و انفاق در راه خدا می‌کردند. 

می‌دانستند نفوذ کافی نیست و باید فرهنگ اسلام را عوض کنند/ماهواره و سایت‌ها در نقش طبل و شیپور لشکر اشقیا

کتاب «آیین اشک و عزا» فرازی هم با عنوان «سیدالشهدا (ع) و شفاعت برای محبان و عزاداران حسینی» دارد که شیخ‌حسین انصاریان در آن درباره رفتار کریمانه و رحیمانه امام حسین (ع) در قبال مرد جوانی را روایت می‌کند که حین طواف خانه خدا دچار گناه و معصیت شد. او این‌ماجرا را این‌گونه تعریف می‌کند:

در کتب معتبر تاریخی نقل شده است که روزی در ایام حج تمتع، جوانی در حال طواف بود، ناگهان چشمش به زنی زیبا صورت افتاد، بلافاصله به سمت او رفت و با قصد شهوت و به‌صورت علنی و آشکار مچ دست او را گرفت. خدا از عمل آشکار و علنی و بی‌پروای آن‌جوان در حالت احرام و در میان طواف‌کنندگان خشمگین شده و دستش را به مچ دست زن چسباند، به‌گونه‌ای که با هیچ‌وسیله‌ای نمی‌شد آن دست را آزاد کرد. سربازان بنی‌امیه که شاهد این ماجرا بودند، هر دو را به بیرون از جایگاه طواف منتقل کردند. فقهای بنی‌امیه که در قالب عدل، ظلم و ستم می‌کردند، فتوا دادند که مچ جوان را قطع کرده تا دست زن آزاد شود. یکی از افراد حاضر به آن‌ها گفت: امام حسین (ع) در مکه به سر می‌برد. اجازه دهید از ایشان هم حکم الهی را بپرسم. پس به محل سکونت سیدالشهدا (ع) آمدند و این‌مشکل را با ایشان در میان گذاشتند. حضرت وارد مسجد‌الحرام شده و به مجرم نگاه کردند. در رفتار و کردار امامان معصوم (ع) سرزنش نمودن گنهکار معنایی ندارد. حضرت نیز درصدد سرزنش مجرم نبودو وقتی مجرم، متوجه حضور حضرت سیدالشهدا (ع) شد بسیار خوشحال شد؛ زیرا می‌دانست حضرت با حکمی که فقهای بنی‌امیه دادند مخالفت کرده و بر اساس رحمت و رافت الهی حکم را صادر می‌کند. آن‌جوان به‌گونه‌ای حضرت را نگاه می‌کرد که می‌خواست به حضرت بگوید: من از عملم پشیمانم. مرا نجات بده! اما به‌خاطر حضور ماموران بنی‌امیه نمی‌توانست آن را ابراز کند.

حضرت دست‌های مبارک خود را رو به کعبه بلند کرد و مشغول خواندن دعا شد، سپس نگاهی به دستان چسبیده کرد و بلافاصله دست آن‌مرد رها شد. ماموران به حضرت عرض کردند: آیا این‌جوان را به‌خاطر عملش عقاب و مجازات نمی‌کنید؟ حضرت فرمود: خیر، او می‌تواند به مسجدالحرام برود و بقیه عمل طواف را انجام دهد.

این‌بحث شیخ‌حسین، زیرنویس و نکته معترضه‌ای هم دارد که یکی از موضوعات عرفانی اسلام و قرآن است. این‌زیرنویس به این‌ترتیب است:

نکته دقیق و لطیف قرآنی و سیره سیدالشهدا این است که در محکوم‌کردن گناهان و جرم‌ها، بهتر است به‌جای محکوم‌کردن فرد خاطی، عمل زشت و خطا مورد نکوهش قرار گیرد. در قرآن در سوره مبارکه شعرا آیه ۱۶۸ در مورد عمل قبیح و مکر قوم لوط می‌فرماید: «انی لعملکم من القالین.» بی‌تردید من از کار زشت شما به‌شدت متنفرم. در این‌آیه اشاره شده است که حضرت لوط (ع) به‌جای محکوم‌کردن افراد لواط‌کار، عمل لواط را محکوم کردند. سیره دقیق قرآنی امر به معروف و نهی از منکر ضمن حفظ شخصیت گناهکار، اعلام برائت از گناه است و برائت جستن از عمل گناه است نه برائت‌جویی از فرد گناهکار.

***

با توجه به فضائل و مسائلی که در این‌مطلب درباره حضرت امام حسین (ع) مرور شدند، بد نیست اشاره‌ای هم به شخصیت حضرت ابوالفضل العباس (ع) به‌عنوان پیشکار و به‌اصطلاح وزیر دربار امام حسین (ع) در این‌کتاب داشته باشیم. این‌مطلب در فرازی با عنوان «رسیدن به مقام باب‌الحوائج نتیجه صبر حضرت ابوالفضل (ع)» آمده است.

در این‌فراز از کتاب «آیین اشک و عزا در سوگ سیدالشهداء» می‌خوانیم:

حضرت امام صادق (ع) در بخشی از زیارت‌نامه حضرت عباس (ع) می‌فرماید: بما صبرْتَ و احتسبْتَ. در این‌فراز حضرت دلیل پاداش فراوانی که خداوند متعال به ایشان عطا می‌کند را بیان کرد. با وجود آن‌که حضرت عباس (ع) جوان و صاحب همسر و فرزند و همچنین موقعیت اجتماعی فوق‌العاده‌ای در میان مردم بود، اما تمام این لذات دنیوی را رها کرد و عاشقانه در پی حضرت سیدالشهدا (ع) به کربلا آمد. 

صادق وفایی

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.