عصر ایران؛ محمد حسن گودرزی- دونالد ترامپ در دوران ریاستجمهوری خود سیاستهایی مانند کاهش مالیاتها، حمایت از صنایع داخلی و مواضع سختگیرانه در برابر مهاجرت را دنبال کرد. اخیراً دعوای شدیدی میان ترامپ و ایلان ماسک، میلیاردر و مدیر شرکتهای بزرگ فناوری، بهوجود آمده است. ماسک بهشدت از لایحه مالیاتی ترامپ انتقاد کرد و آن را «رسوایی» خواند، در حالی که ترامپ تهدید به لغو قراردادهای دولتی شرکتهای ماسک کرد. این تنشها به درگیریهای رسانهای و سیاسی شدید انجامیده است.
در جنگ ایران و اسرائیل، آمریکا با هدف حمایت از اسرائیل، جلوگیری از تغییر موازنه قدرت منطقهای به نفع ایران و نمایش قدرت خود، به طور مستقیم وارد درگیری شد و نقش تعیینکنندهای در حمایت نظامی از تلآویو ایفا کرد. این در حالی بود که واشنگتن و تهران در حال مذاکره بر سر برنامه هستهای ایران بودند و این اقدام دولت ترامپ نه تنها چشمانداز رسیدن به یک نتیجه را تا حد زیادی مخدوش کرد بلکه بیاعتمادی مقامات ایرانی به آمریکا را هم بیشتر کرد.
ریچارد فرانکلین بنسل (Richard Franklin Bensel) (زاده ۱۹۴۹) استاد سیاست آمریکا در دانشگاه کرنل نیویورک است. بنسل در آثار و مطالعاتش تلاش کرده تا شکاف بین تاریخ اقتصادی و سیاسی آمریکا را با نگاهی به مفاهیم مقایسهای پر کند. بنسل بیشتر به عنوان یک محقق اقتصاد سیاسی شناخته میشود. آخرین کار او، علایق و ترجیحات: ویلیام جنینگز برایان و کنوانسیون ملی دموکرات 1896 (Passions and Preferences: William Jennings Bryan and the 1896 Democratic National Convention) (انتشارات دانشگاه کمبریج، 2008)، تلاش می کند تا توسعه سیاسی آمریکا را با نظریه انتخاب عقلانی وارد گفتوگو کند.
پروفسور بنسل در گفتوگو با عصرایران در مورد سیاستهای دونالد ترامپ و تاثیر آن بر داخل و نقش این کشور در جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل سخن گفته است:
*در هفته های اخیر یکی از مسائل مهم در صحنه سیاسی آمریکا، درگیری لفظی شدید میان ایلان ماسک و دونالد ترامپ بود که به اتهامزنیهای متقابل منجر شد. دلیل پایان همکاری آنها چه بود؟
-دلایل مختلفی برای جدایی ترامپ و ماسک وجود دارد. یکی از مهمترین آنها، افزایش اختلافات سیاسی، بهویژه بر سر بودجه جمهوریخواهان و موضوع مهاجرت است. اما مسئله فقط سیاست نیست؛ این دو حالا برای جلب حمایت رأیدهندگان جمهوریخواه با یکدیگر رقابت میکنند.
هرچند ماسک به اندازه ترامپ محبوب نیست، اما تنها رقیب جدی او به شمار میرود و ترامپ بهطور ذاتی تاب تحمل رقیب را ندارد. جالب آنکه، ماسک حالا به جای آنکه به ترامپ کمک کند، برای او دردسر شده است، چون در میان رأیدهندگان مستقل، حتی از خود ترامپ هم چهرهی نامحبوبتری دارد.
*ادعای ایلان ماسک درباره تشکیل یک حزب سوم قدرتمند برای رقابت با جمهوریخواهان و دموکراتها تا چه اندازه با واقعیتهای سیاسی آمریکا سازگار است؟
-ماسک هم شهرت سیاسی دارد و هم منابع مالی کافی برای راهاندازی یک کمپین جدی در سال ۲۰۲۸. اما در نهایت، این حزب سوم احتمالاً کمتر از ده درصد آرا را کسب خواهد کرد. نتیجهی چنین حرکتی، بیشتر تضعیف حزب جمهوریخواه است، بیآنکه شانس واقعی برای پیروزی در انتخابات وجود داشته باشد.
*این موضوع تا چه حد بر سیاست داخلی آمریکا تأثیرگذار بوده است؟
-این درگیری بیشتر جنبه نمایشی و رسانهای دارد تا تأثیر واقعی. ماسک شخصیت ناپایداری دارد و توانایی جذب هواداران وفادار در سیاست را ندارد؛ با اینکه ممکن است بتواند به برخی مخالفان رئیسجمهور کمک مالی کند. مشکل اصلی ماسک این است که در حزب جمهوریخواه، منتقدان جدی و تأثیرگذاری برای رئیسجمهور وجود ندارد، و دموکراتها هم بههیچوجه حاضر به همکاری با او نیستند.
*آیا رئیسجمهور آمریکا میتواند ایلان ماسک را از کشور اخراج کند؟
-ترامپ بهصورت قانونی اختیار اخراج ماسک را ندارد، اما این به این معنا نیست که برایش تلاش نکند.
*بیش از ۱۰۰ روز از آغاز به کار دولت ترامپ گذشته. او چقدر در عمل به وعدههای انتخاباتیاش، بهویژه در حوزه اقتصاد، موفق بوده است؟
-ترامپ در زمان انتخابات، بیش از بسیاری از نامزدهای پیشین وعده داده بود. او بعد از رسیدن به قدرت نیز تلاش کرده تا آنها را از طریق صدور فرمانهای اجرایی عملی کند. با این حال، بخش زیادی از این اقدامات یا تاکنون بینتیجه بودهاند یا در آینده توسط دادگاهها باطل خواهند شد.
*به نظر میرسد روابط ترامپ با ناتو و متحدان اروپایی آمریکا بهخاطر مسائلی مثل جنگ اوکراین و اختلافات تجاری با چین بهشدت تیره شده است. ارزیابی شما چیست؟
-همه چیز به سرنوشت روند صلح در جنگ روسیه و اوکراین بستگی دارد و این موضوع نیز وابسته به تصمیمات پوتین و واکنش ترامپ به امتناع احتمالی پوتین از آتشبس است. رفتار ترامپ غیرقابل پیشبینی است، اما احتمال دارد که او دوباره به ناتو نزدیک شود.
*در حالی که ایران و آمریکا مشغول مذاکرات بودند و به نظر میرسید توافق نزدیک است، اسرائیل به ایران حمله نظامی کرد. این حمله تا چه حد با اطلاع یا هماهنگی با واشنگتن انجام شده بود و انگیزه اصلی چه بود؟
-به احتمال زیاد اسرائیل پیش از حمله، ایالات متحده را در جریان گذاشته بود، دستکم برای اینکه هواپیماهایش که از نزدیکی پایگاههای آمریکایی عبور میکردند، باعث سوءتفاهم نشوند.
احتمال دارد آمریکا هم به اسرائیل توصیههایی کرده باشد، اما محتوای دقیق آن مشخص نیست. شاید واشنگتن به اسرائیل اطمینان داده باشد که در صورت بروز پیامدهای نظامی، مانند حمله موشکی ایران، از آنها حمایت خواهد کرد.
با این حال، درباره میزان هماهنگی و برنامهریزی مشترک بین دو طرف ابهاماتی وجود دارد. از یکسو، اسرائیل میدانست که برای انهدام برخی تأسیسات هستهای، تجهیزات کافی ندارد، که همین مسئله میتواند نشانگر نقش پنهانی آمریکا از همان آغاز باشد. اگر چنین بوده، ترامپ همزمان با مذاکره با ایران، در خفا با اسرائیل برای حمله همکاری کرده است.
از سوی دیگر، ممکن است اسرائیل آمریکا را در عمل درگیر حملهای کرده باشد که واشنگتن علاقهای به آن نداشته، اما پس از آغاز حمله، آمریکا چارهای جز ادامه مسیر نداشته است.
*با توجه به شرایط کنونی، آیا هنوز جایی برای دیپلماسی میان تهران و واشنگتن باقی مانده است؟
-دیپلماسی بر پایه اعتماد، منافع مشترک و قدرت شکل میگیرد. در حال حاضر، نه اعتماد وجود دارد، نه منافع مشترک. اما آمریکا از قدرت قابل توجهی برخوردار است و آن را نشان داده است. در این شرایط، ایران گزینههای مطلوبی پیش رو ندارد. اگر مشخص شود تأسیسات هستهای تنها آسیب دیدهاند و نابود نشدهاند، احتمال تکرار حمله از سوی اسرائیل و آمریکا زیاد است، مگر اینکه ایران با بازرسیهای شدید بینالمللی و تعهد به عدم ساخت بمب اتمی موافقت کند. (مقامات ایران بارها اعلام کردهاند که قصد ساخت بمب اتمی ندارند –عصر ایران)
*واکنش آمریکا به حمله اسرائیل به ایران چه تأثیری بر سیاست بینالملل و نگاه جهانی به دولت ترامپ خواهد داشت؟
-بیشتر کشورهای جهان، از جمله روسیه و چین، به نظر میرسد از تضعیف برنامه هستهای ایران خرسند هستند. واکنشهای تند چندانی دیده نشده ولی با این حال، آمریکا باید نگران این باشد که جهان با قدرتنمایی آشکارش در عرصه نظامی، احساس نگرانی کند و نسبت به اقدامات یکجانبه آن بیاعتماد شود.