به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، یکی از کتاب های عاشورایی بازار نشر، «مقتل امام حسین(ع) براساس متون کهن» به قلم مرضیه محمدزاده است که توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شده است.
مولف و گردآورنده این اثر متولد 1337 است که در رشته تاریخ و تمدن ملل اسلامی تحصیل کرده و یکی از موضوعات متمرکز تحقیقاتش هم امام حسین (ع) است. او به عنوان مدرس تاریخ اسلام در دانشگاه تدریس می کند و یکی از کارهای پژوهشی اش درباره امام حسین (ع) از سال 1375 تا 1380 طول کشید.
«مریم (س) شاهکار آفرینش»، «فرزندان امام علی(ع)»، «عاشورا و تحریفات»، «نقش زنان در نهضت امام حسین(ع)»، «فرزندان امام حسین (ع)»، «شهیدان جاوید»، «دوزخیان جاوید»، «خدیجه همتای بی همتا» و ... ازجمله آثار محمدزاده هستند.
چاپ اول «مقتل امام حسین (ع) براساس متون کهن» سال 1394 و چاپ دومش سال 1402 با 384 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 384 هزار تومان عرضه شد.
محمدزاده پیش از ورود به متن مقتلی که براساس متون کهن تدوین کرده، «درآمدی بر تاریخ نگاری عاشورا» دارد و ضمن نام بردن از ابومخنف به عنوان اولین مقتل و گزارش نویسی واقعه عاشورا می گوید می توان به ظن قریب به یقین گفت کتاب مقتل الحسین ابومخنف در سال های پایانی دهه سوم سده دوم هجری یعنی بین سال های 127 تا 130 که دوره ضعف اموریان و مقارن با آغاز دعوت عباسیان است، تدوین شده است.
بسیاری از راویان اصلی کتاب ابومخنف، شاهدان عینی حاضر در میدان کربلا بوده اند. شریک بن اعور حارث همدانی یکی از این راویان است که همراه عبیدالله بن زیاد به کوفه آمد و در منزل هانی بن عروه بستری شد و پیش از مرگش در این خانه، با هانی و مسلم بن عقیل (ع) گفتگوها داشت و روزهای قبل از رسیدن ابن زیاد به کوفه را روایت کرد. راوی دیگر، ضحاک بن عبدالله مشرقی همدانی است که دعوت امام حسین (ع) برای یاری را نپذیرفت ولی پس از حادثه عاشورا، تمام آن چه را دیده بود در کوفه نقل کرد. بسیاری از اخبار کربلا توسط این مرد نقل شده و گویی وقایع نگار یا سخنگوی امام حسین (ع) بوده است. شبث بن ربعی هم که امام حسین (ع) را به کوفه دعوت کرد و سپس یکی از فرماندهان سپاه عمر سعد شد، چندسال پس از عاشورا در زمان حکومت مصعب بن زیبر زیاد از آن ماجرا صحبت کرده است.
به جز مقتل ابومخنف و مقتل الحسین (ع) کلبی که براساس کتاب ابومخنف و عوانه بن الحکم تدوین شده، شاید بتوان قدیمی ترین و معتبرترین گزارش تاریخی مربوط به واقعه عاشورا را «تاریخ الرسل و الملوک» ابوجعفر محمد بن جریر طبری دانست که البته کتابی مستقل درباره عاشورا نیست اما اخبار و گزارش های هشام کلبی را در خود جا داده است. قدیمی ترین متن تاریخی مقتل هم پس از کتاب طبری، «الارشاد» شیخ مفید است که مولفش خود می گوید اخبار مربوط به عاشورا را از روایات کلبی نقل کرده است.
کتاب «مقتل امام حسین(ع) براساس متون کهن» براساس مطالعات مرضیه محمدزاده در گزارش های عاشورا و کتاب های مقتل نوشته شده و در انتها بخشی با عنوان «آلبوم تصاویر» هم دارد که نقشه حرکت امام حسین از مکه به کربلا، موقعیت و جزئیات لشکر ایشان در روز عاشورا، جزییات و آرایش لشکر اشقیا در روز عاشورا و ... را در بر می گیرد.
این اثر 2 فصل اصلی دارد که هرکدام 5 فصل را در خود جا داده اند. فصل اول، «حرکت تا شهادت» و فصل دوم هم «پس از شهادت» نام دارد. در فصل اول، مخاطب با این بخش ها روبرو می شود:
بخش اول: «امام (ع) در مدینه»، «بخش دوم: امام (ع) در مکه»، «بخش سوم: خروج امام (ع) از مکه به سوی عراق»، «بخش چهارم: امام (ع) در کربلا »و «بخش پنجم: عاشورا».
فصل دوم کتاب هم با عنوان «پس از شهادت» دربرگیرنده این 5 بخش است:
بخش اول: «عصر عاشورا»، «بخش دوم: اسرا در کوفه»، «بخش سوم: ورود اسرا به شام»، «بخش چهارم: بازگشت به مدینه» و «بخش پنجم: سرانجام قاتلین شهدای نهضت امام (ع)».
محمدزاده پس از این فصول، 3 عنوان دیگر را نیز در کتابش جا داده که عبارت اند از: «مدخلی بر تحریفات عاشورایی»، «چندنمونه از تحریفات عاشورایی» و «تکمله ای بر تحریفات».
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
نماز ظهر عاشورا
عاقبت ظهر شد و وقت نماز فرا رسید. هنوز زهیر و چند تنی از اصحاب در اطراف امام (ع) بودند. ابوثمامه صائدی (عمرو بن عبدالله بن کعب) به هنگام فرا رسیدن ظهر، وقت نماز را متذکر شد و به امام (ع) عرض کرد: فدایت شوم! دشمن به تو نزدیک شده و امیدوارم پیش از تو کشته شوم و دوست دارم که آخرین نمازم را همراه شما بخوانم. امام (ع) نگاهی به آسمان انداخت، او را دعا کرد و فرمود: از نماز یاد کردی، خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد.
بنا به نقلی ابوثمامه خود اذان گفت و بنا به نقل دیگر اذان ظهر عاشورا را امام حسین (ع) خود گفت.
امام (ع) رو به اصحاب باقی مانده کرد و فرمود: به آنان بگویید چند لحظه دست از جنگ بشویند، تا ما نماز بگزاریم. هنگامی که امام حسین (ع) برای ادای نماز ظهر مهلت خواست، حصین بن تمیم به امام (ع) اهانت کرد و گستاخانه پاسخ داد که نماز شما پذیرفته نیست. حبیب بن مظاهر خشمگینانه به او پاسخ داد که: نماز خانواده پیامبر (ص) پذیرفته نمی شود، آن وقت نماز تو پذیرفته می شود؟ حصین به طرف حبیب یورش آورد و حبیب ضربه ای به طرف او زد که به اسبش خورد و از اسب به زمین افتاد و همراهانش او را از مرگ حتمی نجات دادند.
شهادت سعید بن عبدالله حنفی: امام (ع) نماز را با نیمی از بازماندگان اصحاب و خاندانش به صورت نماز خوف به جا آورد. سعید به عبدالله و زهیر بن قین جلوی امام (ع) ایستادند تا اگر در نماز تیری به طرف آن حضرت پرتاب شد، به ایشان اصابت نکند، اما در همین مدت کوتاه هم چندین تیر از جانب دشمن به سوی امام (ع) پرتاب شد که سعید بن عبدالله و زهیر بن قین آنها را به جان خریدند. سعید در اثر اصابت تیرهای پیاپی به شهادت رسید. او این گونه از جان امام (ع) محافظت کرد. لحظه شهادت رو به سوی امام (ع) نمود و گفت: ای پسر پیامبر! آیا به عهد خود وفا کردم؟ حضرت فرمود: آری! تو پیش از من به بهشت می روی. از من به پیامبر سلام برسان و بگو که من در پی تو می آیم. آنگاه سعید به شهادت رسید.
سعید در هنگام شهادت مردم کوفه را نفرین کرد و گفت: خداوندا! همان گونه که قوم عاد و ثمود را لعنت کردی، اینان را لعنت کن. خدایا! سلام و درود مرا به پیامبرت برسان و درد و رنجی را که بر اثر زخم ها تحمل نمودم، به آن حضرت ابلاغ فرما!
در بدن سعید به غیر از زخم شمشیر و نیزه، سیزده چوبه تیر بود.