به گزارش خبرآنلاین، در میان آئینهای مذهبی جنوب ایران، آیین «علم پیغمبر» در شهرستان میناب از جایگاه منحصربهفردی برخوردار است.آیینی که با قدمتی بیش از چهار قرن، هر ساله در روز پنجم ماه محرم با مشارکت گسترده مردم میناب و شهرها و روستاهای اطراف، در قالب یک رخداد فرهنگی، آیینی و انسانشناختی برگزار میشود و پیوند عمیقی میان اعتقادات شیعی، فرهنگ عامه و مشارکت اجتماعی برقرار میکند.
شواهد تاریخی، روایتهای شفاهی و سنت خانوادگی برگزارکنندگان آیین نشان میدهد که مراسم «علم پیغمبر» از حدود ۴۰۰ سال پیش، توسط خاندان عبدالصمدی در میناب پایهگذاری و تاکنون نسلبهنسل برگزار شده است. این استمرار نسلمند، یکی از شاخصهای میراث ناملموس پایدار در جنوب ایران بهشمار میرود.
آیین علم پیغمبر، یکی از زیرشاخههای «علمگردانی» در سنتهای عزاداری شیعی محسوب میشود، اما ویژگی ممتاز آن، ساختار دقیق، ترتیب آیینی و رمزگان نمادین ویژهای است که در میناب شکل گرفته است. علم، در این آیین نهتنها نمادی از پیامبر اکرم (ص) بلکه نشانهای از حقانیت، شهادت و پیوند تاریخی با کربلاست.
از نخستین روز محرم، آمادهسازی ۱۴ علم منتسب به چهارده معصوم در حسینیههای مختلف میناب آغاز میشود. علم پیغمبر (ص) و علم صاحبالزمان (عج) جایگاه ویژهای دارند. چوب علم پیغمبر از شاخه درخت لور (انجیر معابد) که در میناب بهطور گسترده رشد میکند، ساخته میشود؛ درختی که در فرهنگ جنوب ایران با مفاهیم تقدس و مقاومت پیوند دارد.
در صبح روز پنجم محرم، تنه علم پیغمبر با تشریفاتی خاص و در میان جمعیتی گسترده از مردم، به کنار رودخانه میناب حمل میشود. این حمل نمادین، بر پایه باور به پاکسازی و تطهیر، علم را با آب رودخانه غسل میدهند. همزمان، علم صاحبالزمان در حسینیه مربوط با آب و گلاب شستوشو داده میشود؛ اما حرکت نمیکند. چرا که در باور عمومی، امام زمان در همین روز شخصاً در محل حضور دارد و حرکت علم، جایز نیست.
پس از غسل، علمها توسط متولیان آیین با پارچههای نذری، سبز و قرمز، آذین میشوند. علم پیغمبر با ۱۴ خلعت به نشانه چهارده معصوم و علم صاحبالزمان با هفت خلعت پوشیده میشود. این پوششها با هفت بند محکم به علم بسته شده و توسط افراد ریشسفید و معتمدین محلی انجام میگیرد.
همزمان با اجرای مراحل آیینی، چاوشخوانی و نوحهخوانی با لحنها و سبکهای سنتی جنوب ایران اجرا میشود. چاوشخوانان با صدای بلند و رسا اشعاری در مدح اهلبیت (ع)، مظلومیت امام حسین (ع) و شجاعت یارانش میخوانند. این بخش از آیین، علاوه بر جنبه عزاداری، نقش مهمی در حفظ الگوهای موسیقایی محلی و انتقال فرهنگی دارد.
مهمترین لحظه آیین، ظهر روز پنجم محرم رخ میدهد؛ زمانی که علم پیغمبر از حسینیه ماتم قلعه به دیدار علم صاحبالزمان میرود. نزدیکی و برخورد گلدستههای دو علم، نمادی از پیوند معنوی پیامبر (ص) و حضرت مهدی (عج) و تجدید بیعت جامعه با ساحت قدسی اهلبیت است. در این لحظه، بسیاری از عزاداران با نیّت گرفتن حاجت، خود را به علم میرسانند و تلاش میکنند تا آن را لمس کنند.
آیین علم پیغمبر افزون بر جنبههای مذهبی، از منظر مردمشناسی و جامعهشناسی فرهنگی، واجد کارکردهای گستردهای است:
تقویت انسجام اجتماعی: حضور خانوادگی و بیننسلی در آمادهسازی، اجرا و نگهداری ، موجب افزایش همبستگی اجتماعی در محلات شهری و روستایی میناب میشود.
حفظ سنتهای بومی: این آیین بستری برای انتقال دانش پوشاندن علم، چاوشخوانی، ساخت علم و حفظ اشعار سنتی از نسلی به نسل دیگر است.
تجلی فرهنگ نذر و وقف: پوشش علمها با پارچههای نذری و اهدایی، بازتابی از فرهنگ مردممحور وقف در جنوب ایران است.
گردشگری مذهبی: برگزاری آیین در فضایی عمومی و مشارکتی، باعث حضور هزاران نفر از شهرهای مختلف استان و حتی دیگر نقاط کشور میشود که میتواند بهعنوان یک ظرفیت مهم گردشگری آیینی مورد توجه قرار گیرد.
آیین «علم پیغمبر» در میناب، نهتنها یکی از کهنترین آیینهای عزاداری در جنوب ایران است، بلکه نمونهای زنده و پویا از پیوند عمیق دین، فرهنگ، طبیعت و اجتماع به شمار میرود. تداوم چندسدهای این مراسم با مشارکت مردمی و ساختار منسجم، آن را به یکی از مصادیق برجسته میراثفرهنگی ناملموس تبدیل کرده است که هم در بُعد آیینی و هم در زمینههای مردمنگاری، زیباییشناسی و جامعهشناسی دین، ظرفیت مطالعه و صیانت دارد.
این آیین، بهویژه با ساختار نمادین و مراحل دقیق خود از تطهیر تنه علم در رودخانه تا دیدار نمادین دو علم نمایانگر نوعی شعائر محلیشده و بومیشده عاشوراست که در عین وفاداری به متن دینی، از خلاقیتهای فرهنگی منطقهای نیز بهره میبرد. وجود عناصر طبیعی، چون چوب درخت لور، مشارکت نسلها، نقش خانوادههای بومی و ترکیب شعر، موسیقی و حرکت، همگی بر غنای چندوجهی این آیین دلالت دارند.
این آیین، در واقع آینهای تمامنما از ایمان مردم میناب، تاریخ شفاهی جنوب، و شکوه بیزوال عاشورا در پهنه خلیجفارس است؛ آیینی که بایسته است نهتنها حفظ شود، بلکه در قامت میراثی جهانی، بازشناسی و بازنمایی شود.
48