عصر ایران؛ دکتر یونس قیصیزاده - با آتشبس حمله اسراییل به ایران، توجه به آسیبهای روانی این جنگ دوازده روزه که منجر به خسارات فیزیکی در چندین شهر و فشارهای روحی شهروندان زیادی شد، ضروری است. کودکان در این شرایط یکی از آسیبپذیرترین افراد جامعه هستند که چنانچه به موقع به نیازهای آنها و رفع آسیبهای روانیشان توجه نشود، میتواند اثرات کوتاه مدت و بلند مدتی بر رشد، سلامت روان و عملکرد شناختیشان در زندگی آینده داشته باشد.
جنگ عراق با ایران و تجربه تلخ رها شدن کودکان آسیب دیده روانی در آن سالها، هشداری است که والدین، روانشناسان و مشاوران و مسئولان مربوطه به این موضوع بطور جدی ورود و رسیدگی کنند.
در جنگ دوازده روزه اسراییل علیه ایران، کودکان ممکن است به طرق مختلف در معرض این جنگ و فشارهای روانی ناشی از آن قرار گرفته باشند.
ممکن است در شهرهایی که مورد حمله قرار گرفتند، بطور مستقیم در معرض خشونت ناشی از جنگ قرار گرفته و در مواجهه یا مشاهده انفجار، بمباران، مرگ عزیزان یا تخریب خانه و اماکن، قرار گرفته باشند.
همچنین ممکن است با دیدن و شنیدن اخبار و تصاویر دردناک این حمله، در معرض استرس قرار گرفته باشند، در این صورت ذهن کودک توانایی تمایز آنچه دیده و شنیده را از زنگی واقعی خود ندارد و فکر میکند که این اتفاقات برای خودش اتفاق افتاده است. علاوه بر این از آنجا که کودکان تحت تاثیر احساسات والدین قرار میگیرند، اضطراب و استرس و ترس والدین در این مدت ممکن است به صورت غیر مستقیم به کودکان نیز منتقل و آنها را در معرض استرس قرار داده باشد.
حادثه مهمی که در این دوازده روز اتفاق افتاد، جابجایی گستردهای بود که در عرض چند روز و بطور ناگهانی صورت گرفت و طی آن خانوادههای زیادی مجبور شدند از شهر و محل زندگی خود، خارج و به دیگر نقاط امن پناه ببرند. این ناامنی محیطی و زندگی بیثبات با تهدید مداوم حمله و کمبودهای پیش آمده در این جابجایی ناگهانی، نیز میتواند باعث استرس کودکان شده باشد.
در این شرایط پس از جنگ، ضروری است که والدین به نشانههای جسمانی و روانی و تغییرات رفتاری کودکان خود توجه کنند تا چنانچه فرزندانشان دچار اختلال استرس پس از جنگ شدهاند، اقدامات لازم را به عمل آورند.
این اختلال ممکن است در چندین طیف رخ دهد از جمله:
۱.اختلال خواب و کابوسهای شبانه؛ که نشانه روانی آن اختلال استرس پس از سانحه هست که در این صورت شاهد نشانههای تغییرات رفتاری پرخاشگری یا گوشهگیری کودکان هستیم.
۲.نشانههای جسمانی سردرد، دلدرد، مشکلات گوارشی؛ که در این صورت شاهد نشانههای روانی افسردگی و اضطراب خواهیم بود. تغییرات رفتاری که رخ میدهند، کاهش تمرکز و عملکرد تحصیلی کودکان میباشد.
۳.نشانههای جسمانی تپش قلب یا تعریق غیر عادی؛ که در این صورت شاهد نشانههای روانی احساس ناامنی و ترس مداوم کودکان بوده و تغییرات رفتاری بازگشت به رفتارهای نوزادی مثل مکیدن شصت یا شبادراری را شاهد خواهیم بود.
علاوه بر این شواهد آشکار، نیاز است تا والدین به طرق گوناگون فعالیت تخلیه هیجانی را به منظور آگاهی از میزان استرس کودکان انجام دهند، به عنوان مثال به بازی کودک توجه کنند که آیا جنبههای از رویدادها یا خاطرات آسیبزا، بطور مکرر در بازیهای وی، بازآفرینی و ابراز میشوند.
همچنین میتوانند کودکان خود را تشویق به کشیدن نقاشی و رنگ آمیزی نمایند تا کودکان، احساسات و هیجاناتی همانند ترس و استرس خود را به صورت غیرکلامی، برونریزی کنند. همچنین میتوانند از بازیهای نمادین هم برای این برونریزی احساسات استفاده کنند؛ همانند استفاده از عروسکبازی برای بازسازی رویدادها و توجه به اینکه کودک چگونه احساسات خودش را در یک جابجایی، از زبان عروسک بیان میکند.
در صورتی که متوجه شدید کودک شما دچار استرس پس از جنگ شده است، ضروری است که با مداخلات خود و انجام راهکارهایی، به کاهش استرس وی کمک کنید.
۱.کاهش استرس و اضطراب خانوادگی: کودک باید متوجه شود که سطح استرس ناشی از جنگ در خانواده کاهش یافته و شرایط جنگی پایان یافته است. ضروری است که خانواده به زندگی روزمره قبلی برگردد، از مرور خبرهای جنگی در مقابل کودک خودداری کنید، رفت و آمدهای خانوادگی را برقرار و معاشرتهای اجتماعی خود را شروع کنید و زندگی عادی را برگردانید.
۲.صحبت با کودک: با زبان کودکی به صحبت با وی درباره اتفاقاتی که رخ داده بپردازید و سعی کنید از بزرگی و ویرانی آنچه گذشته، بکاهید. این اتفاقات را زودگذر و کماهمیت جلوه دهید و به کودک اطمینان دهید که علیرغم این حوادث، شما مواظب وی هستید و نمی گذارید برای وی اتفاقی بیفتد.
۳.گوش دادن فعال: احساساتی همانند ترسیدن کودک در این شرایط را درک کنید و بجای اینکه بگویید «تو دیگه بزرگ شدی و نباید بترسی»، بگویید «میفهمم که میترسی و این هم طبیعی هست ولی ما حواسمان بهت هست». سعی کنید به احساسات کودک در این شرایط اعتباربخشی کنید تا از داشتن این احساسات، خجالت نکشد.
۴.فضای امن: ساخت یک فضای امن در قسمتی از خانه یا اتاق کودک، با چادر بازی یا زیر میز (با پتو و بالشت) به عنوان پناهگاه نمادین، که کودک در آنجا از آسیب در امان هست، نیز در کاهش استرس کودک تاثیر دارد. میتوانید در این مکان یک جعبه امن نیز که شامل عکسهای خانوادگی، عروسکها و آدمکهای مورد علاقه، اشیایی که کودک به آنها دلبسته هست و... بگذارید تا کودک در کنار آنها احساس آرامش کند.
۵.سیستم حمایتی: در صورت امکان یک سیستم حمایتی را از طریق معاشرت با کودکان اقوام، دوستان یا همسایگان برای کودک خود تشکیل دهید تا با فعالیتهای بازی گروهی، هنری یا ورزشی روابط اجتماعی کودک را بازسازی کنید. مهم این است که کودک در این مرحله دچار انزوا نشده و با تنهایی، احساساتش را درون خود پنهان نکند.
۶.تقویت امیدواری: تمرکز بر داستانها یا کارتونها و یا فیلمهای مناسب کودکان که در آن امیدواری و سوژههای انسان دوستانه مثل کمک به دیگران، در آنها برجسته شده است و یا مشارکت کودک در کمک به دیگران (همانند تهیه غذا برای مستمندان)، نیز باعث ایجاد احساس خوب و مفید بودن به کودکان میشود.
۷.تغذیه کودک: ضروری است به تغذیه و تقویت جسمی کودک در این مواقع توجه کنید.
چنانچه بعد از گذشت یک ماه، نشانههای علائم استرس پس از جنگ در کودک شما رفع نشد و شاهد تداوم این علائم بودید، یا اگر کودک دچار کابوسهای تکراری، شب ادراری، ترسهای غیرعادی یا اختلال در غذا و خواب شد، ضروری است به روانپزشک یا روانشناس کودک مراجعه و بطور تخصصی کار درمان وی را انجام دهید.