به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه خراسان نوشت:
اتفاقاتی که از پنج شنبه گذشته در کشور رخ داد، شاید تلخترین اتفاقات حداقل ۳ دهه گذشته ایران باشد. شهادت ناگهانی جمعی از فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان هستهای در کنار ریختن خون زنان و مردان و کودکان بیگناه براثر حملات عوامل رژیم صهیونیستی، صحنههای تلخ و هولناکی را برای ایران رقم زد.
درباره این اتفاقات و شوک تلخی که به مردم وارد شد، چند نکته محل تامل است؛
۱- از دست دادن چند فرمانده ارشد و موثر نظیر شهیدان باقری، حاجی زاده و سلامی و دیگر فرماندهان شهید، اگر پیش از اتفاقات تلخ سال گذشته رخ میداد، قطعا شوک جدی تر و تلخ تری بر افکار عمومی و نیز ساختار نظامی و امنیتی کشور بود. اما در یک سال اخیر، ساختار و توان نظامی ایران، سناریوهای مختلف دشمن را بررسی و برای هرکدام از آن ها، تدابیر مختلفی اندیشیده شده بود.
شوک ناشی از شهادت رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، فرمانده سپاه و فرمانده هوافضای سپاه سنگین بود اما به محض مشخص شدن جانشیان این شهدای گرانقدر، ساختار نظامی ایران به سرعت خود را بازیابی کرد و تا قبل از ۲۴ ساعت، هم توان پدافندی به خصوص در تهران احیا شد و هم عملیاتهای آفندی طبق نقشه به اجرا درامد. حتما فقدان فرماندهان ارشد بسیار سنگین است اما سازمان و ساختار دفاعی ایران چه در حوزه پدافند و چه آفند، مشابه ساختار هیچ گروه یا سازمان دیگری نیست و فرایندهای اجرایی آن آنقدر دقیق طراحی شده که میتواند به سرعت با بحرانها مقابله و خود را بازیابی کند.
۲- توان نظامی ایران بیش از هرچیز بر قدرت موشکی استوار است و همه طراحیهای نظامی ما مبتنی بر این قدرت انجام میشود اما فراموش نکنیم که طراحی عملیاتهای موشکی، پیچیدگیهای خاص خود را دارد.
اینگونه نیست که با فشردن یک دکمه موشکها شلیک شوند. حداقل ۴ حلقه پدافندی شامل پدافندهای برخی کشورهای عربی، آمریکا و برخی متحدان اروپایی، ناتو و سرانجام گنبد آهنین مقابل موشکهای ایران قرار دارد و عبور از همه این سامانههای پدافندی کار راحتی نیست و نیاز به طراحیهای فنی و عملیاتی پیچیده دارد.
طبیعی هم هست که برخی از موشکها توسط پدافند سرنگون میشوند اما مهم این است که طراحی عملیات به نحوی باشد که برایند موجهای مختلف موفقیت آمیز باشد. لذا نباید با سرنگونی یک موشک ناامید شد و تصور کرد همه چیز از دست رفته است. جنگ آن هم جنگ موشکی یک فرایند بسیار فنی، مهندسی و امنیتی است که نباید آن را ساده دید و تحلیلها درباره آن را ساده سازی کرد.
ایران تنها کشوری در دنیاست که عملیات موشکی موفق زمین به زمین آن هم با صدها فروند شلیک همزمان انجام داده است. بدانیم که قرار نیست در هر عملیات، حداکثر توان و قدرت موشکی را همیشه استفاده کنیم و باید اجازه دهیم فرماندهان ما، در فضایی آرام و منطقی بهترین تصمیم را برای ضربه زدن به دشمن بگیرند.
۳- برخلاف برخی تحلیلها که تلاش میکند این طور القا کند که جنگ ممکن است یکی دو روزه تمام شود، خوب است به صورت مستدل و منطقی برای مردم تببین شود که چرا این گزاره غلط و حتی خطرناک است. ما و اسرائیل در یک تونل جنگی هستیم که انتهای آن مشخص نیست. حتما به دنبال کش دادن جنگ نیستیم اما نباید با عادی سازی بیش از اندازه فضای کشور، این تصور را ایجاد کنیم که جنگ به سرعت تمام میشود.
ساختارهای نظامی و دفاعی ما در صورت نیاز برای چندین سال جنگ مدام با دشمن صهیونی آمادهاند و این آمادگی باید به مردم هم منتقل شود. البته در این زمینه دولت وظایف جدی در تامین مایحتاج ضروری و کالاهای اساسی دارد که باید به وظیفه خود به سرعت عمل کند. در این زمینه خوب است وزارتخانههای اقتصادی و حتی هیئت دولت یک ستاد اقتصادی خاص شرایط جنگی ایجاد کنند و اجازه ندهند تصمیم ها، طولانی و بی اثر شود.
۴- در حوزه رسانه و محتوای مربوط به اخبار جنگ، هیچ دستورالعمل و سیاستگذاری انجام نشده است. در مقابل طرف صهیونی بگیر و ببندهای سفت و سخت برای انتشار فیلمها و حتی تحلیلهای مربوط به جنگ دارد و در این همین دوسه روز تعدادی را در اراضی اشغالی به اتهام انتشار محتوای نادرست از جنگ، بازداشت کرده است. لذا لازم است به سرعت یک قرارگاه رسانهای ایجاد و مسئولیت آن به یک فرد آگاه و مسلط به امور رسانهای که بین گروههای و اقشار مختلف رسانه، مورد وثوق باشد سپرده شود تا شاهد نا به سامانیهایی در انتشار برخی تصاویری که این روزها در کانالهای و صفحات مجازی شاهدیم و گاهی کمک به بخش نظامی دشمن است نباشیم. مثلا مردم باید بدانند که چرا نباید هر تصویری را در فضای مجازی فوروارد کرد یا چرا نباید به هر سوالی پاسخ داد؟ یا چرا نباید هر ابهامی درباره نقاطی که هدف قرارگرفته را رفع کرد. اینها نیاز به دستورالعملهای دقیق و اقناعی دارد.
۵- مهم است که صداوسیما در این فضای جنگی بتواند به وظیفه اصلی خود یعنی ۱- ارتباط گیری با «همه» مردم و ۲- تبیین فشای واقعی جنگ عمل کند. لذا اولا هرگونه کار سیاسی و حزبی که باعث دلزدگی قشرهایی از مردم شود در ایام جنگ اکیدا ممنوع است و دستگاههای مرتبط باید به سرعت با آن برخورد کند.
ثانیا لازم است مجریان و کارشناسانی که در برنامههای مربوط به جنگ حاضر میشوند، از بیان حرفهای بی سند و تحلیلهای غیرواقع بینانه و هزینه ساز که نظام محاسباتی مخاطب را مختل میکند به شدت پرهیز و بر ارائه تحلیلهای دقیق مبتنی بر مبانی گفتمانی انقلاب اسلامی و نیز دادههای مستدل و منطقی تمرکز کنند. در این زمینه یکی از دم دستترین راهنماها که الزامی است فصل الخطاب همه باشد، بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز دوم جنگ است که نکات مهم و سیاستگذاریهای دقیقی در آن نهفته بود. هیچ رسانه و تحلیلگری نباید خارج از آن سیاستها عمل کند.
همگرایی و همراهی حداکثری «همه» مردم با نهادهای مختلف حکمرانی و فرماندهان نظامی در جنگ، یک اصل مهم برای مقاومت در برابر حملات دشمن و پیروزی در جنگ است و ان شاء ا... با اهتمام همه دست اندرکاران شاهد زمینه سازی برای این همگرایی حداکثری باشیم.