وقت‌کُشی در سریال‌سازی ایرانی

عصر ایران یکشنبه 18 خرداد 1404 - 17:24
  اپیزود بطری، ابزاری ارزشمند در جعبه‌ابزار سریال‌سازی است، اما باید با هوشمندی و احترام به مخاطب به کار رود. هدف آن باید تقویت درام و شخصیت‌پردازی باشد، نه صرفاً بالا بردن مدت زمان سریال یا صرفه‌جویی نابجا در هزینه‌ها که به ضرر کیفیت داستان تمام می‌شود.
 
   عصر ایران؛ محسن سلیمانی فاخر-  در دنیای تلویزیون و سریال‌سازی، اپیزود بطری  (Bottle Episode)  به‌عنوان یکی از تکنیک‌های اقتصادی شناخته می‌شود که هدف اصلی آن کاهش هزینه‌های تولید است. 
 
   این نوع اپیزودها معمولاً در میانه فصل‌های سریال قرار می‌گیرند و با محدود کردن لوکیشن‌ها و تعداد بازیگران، فشار مالی بر تولید را کاهش می‌دهند.
 
   در عین حال، اگر درست و خلاقانه اجرا شوند، می‌توانند فرصتی طلایی برای تمرکز روی شخصیت‌ها، تعمیق روابط و ایجاد کشش درام باشند.
  مشکل اما زمانی بروز می‌کند که اپیزود بطری صرفاً به ابزاری برای پرکردن زمان تبدیل شود، به‌ویژه در سریال‌های ایرانی که فشار ساخت فصل‌های طولانی و محدودیت‌های بودجه‌ای باعث می‌شود این تکنیک بیش از حد و نادرست به کار رود. 
 
  در قسمت هفدهم سریال «تاسیان»، بار دیگر با پدیده‌ای مواجه می‌شویم که به نظر می‌رسد بدل به قاعده‌ای نانوشته در بسیاری از سریال‌های ایرانی شده: وقت‌کُشی عامدانه، درجا زدن روایت، و پرهیز از هرگونه پیش‌روی معنادار در داستان. این اپیزود نه تنها فاقد درام مرکزی و کشش داستانی است، بلکه به شکلی گل‌درشت و بی‌پروایانه تلاش می‌کند با قدم زدن شخصیت‌ها، شوخی‌های بی‌مزه  و دیالوگ‌های تکراری زمان اپیزود را پر کند.
 
  در خدمت تماشا، نه روایت
 
  در این قسمت، شیرین و امیر به «بهشت موعود» می‌رسند؛ فضایی که می‌توانست بستری برای درگیری‌های تازه، تعلیق و یا حداقل تنش‌های درونی باشد. اما آن‌چه می‌بینیم، چیزی شبیه یک اپیزود بطری است که در بهترین حالت، می‌توانست در سه دقیقه خلاصه شود. نزدیک به یک‌سوم اپیزود در حال قدم‌زدن و نگاه‌کردن شخصیت‌ها به یکدیگر می‌گذرد، بدون هیچ کنش قابل توجهی. برای همین مضحکه‌ای به جای درام در روایت شکل می گیرد:
 
   شیرین: محال بذارم دخترم عاشق ساواکی بشه!
    امیر: منم اصلاً نمی‌ذارم!
 
   این دیالوگ، که ظاهراً قرار است جدی  و با منطق باشد، نه‌تنها فاقد بار احساسی یا کنایه‌ سیاسی است، بلکه با لحنی کهنه و بی‌رمق، بیشتر به طنز ناخواسته شبیه است. 
 
    شخصیت‌ها به‌جای واکاوی درونی، تحلیل موقعیت، یا حتی تلاش برای گره‌گشایی، صرفاً به تأکید مجدد مواضع می‌پردازند.
 
قسمت هفدهم تاسیان بیش از آنکه در خدمت پیش‌برد داستان باشد، در خدمت پرکردن زمان است. شخصیت‌ها نه تحول می‌یابند، نه انتخاب می‌کنند، و نه حتی با بحران مواجه می‌شوند. این اپیزود، یک نمونه روشن از سریال‌سازی "درجا" است که نه به جذابیت روایی می‌اندیشد، نه به همراهی مخاطب.
 
  تکرار مکررات، زبان تصویری تهی
 
  از منظر زبان بصری نیز، این قسمت چیزی جز بازتولید نماهای آشنا نیست: شات‌های پی‌درپی از شخصیت‌هایی که یا در حال قدم زدن‌اند، یا روی نیمکتی نشسته‌اند و به افق نگاه می‌کنند و دیالوگ های بی محتوا می گویند. اگر قرار باشد چنین میزانسن‌هایی حامل معنا باشند، باید با زیرمتن‌های روان‌شناختی، تعلیق روایی، یا نشانه‌گذاری دقیق همراه شوند، که در اینجا کاملاً غایب‌اند.
 
  سریال‌سازی به مثابه انباشت زمان
 
   پدیده‌ی «انباشت زمان»  (Temporal Padding) یکی از تکنیک‌هایی است که سریال‌سازان برای بالا بردن تعداد قسمت‌ها بدون توسعه‌ی واقعی داستان به‌کار می‌برند. این تکنیک در ایران، به‌ویژه در آثار نمایش خانگی، با شدت و حدت بیشتری خود را نشان می‌دهد. نمونه‌هایی دیگر از این دست:
 
* یاغی (میانه سریال): دقایق زیادی سکوت، قدم‌زدن یا تعقیب‌های بی‌هدف برای تزریق کش‌دادگی.
* خسوف: گفتگوهای بی‌پایان در کافه‌ها که عملاً هیچ تغییری در مسیر داستان ایجاد نمی‌کنند.
* آکتور (برخی اپیزودها): روایت به شکل چشم‌گیر درجا می‌زند تا تنها در قسمت‌های پایانی حرکت کند.
 
اپیزود بطری: وقت‌کشی به جای خلق درام
 
• تمرکز بر درون‌مایه‌ها: وقتی فضا محدود است، نویسنده مجبور است به جای اکشن، روی روانشناسی شخصیت‌ها و دیالوگ‌های هوشمندانه تمرکز کند.
• کاهش هزینه‌ها: حذف لوکیشن‌های متعدد، جلوه‌های ویژه و صحنه‌های پرخرج.
• افزایش انسجام دراماتیک: تعمیق درگیری‌های ذهنی و عاطفی شخصیت‌ها، که در شرایط عادی ممکن است در زیر روایت‌های فرعی گم شود.
نمونه بارز این سوءاستفاده را می‌توان در اپیزود ۱۷ سریال «تاسیان» دید. این قسمت به جای استفاده خلاقانه از محدودیت‌های لوکیشن و تعداد بازیگران، به طور عمده صرف قدم‌زدن بی‌هدف، دیالوگ‌های تکراری و سطحی و عدم پیشرفت در داستان شده است. در نتیجه: ریتم سریال کند می‌شود؛ مخاطب خسته و بی‌انگیزه می‌شود و کلیت روایت به سمت کسالت پیش می‌رود.
 
  اپیزود بطری، ابزاری ارزشمند در جعبه‌ابزار سریال‌سازی است، اما باید با هوشمندی و احترام به مخاطب به کار رود. هدف آن باید تقویت درام و شخصیت‌پردازی باشد، نه صرفاً بالا بردن مدت زمان سریال یا صرفه‌جویی نابجا در هزینه‌ها که به ضرر کیفیت داستان تمام می‌شود.
 
  سازندگان ایرانی، به ویژه در دوران ساخت سریال‌های نمایش خانگی که رقابت برای جذب مخاطب بالا است، باید به این نکته توجه کنند که: کیفیت روایت و کشش داستان، همیشه بر کمیت و زمان تکراری ارجح است.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.