به گزارش خبرورزشی، شاهرخ بیانی بعد از سی و چهار، پنج سال راز ضیافت پنالتی های فینال اسفند ماه سال ۱۳۶۹ را بازگو کرد.
شاهرخ بیانی کاپیتان اسبق استقلال در گفتگو با خبرورزشی، در آستانه دیدار دوباره تیمهای ملوان بندر انزلی و استقلال تهران در فینال جام حذفی پس از ۳۴ سال و دو ماه از آخرین رویارویی درباره مسابقه اسفند ماه سال ۱۳۶۹ که در وقتهای قانونی و اضافه به تساوی بدون گل رسید و سرانجام تیمها در ضربات پنالتی رودرروی یکدیگر قرار گرفتند اظهاراتی را مطرح کرد.
شما در دیدار فینال سال ۶۹ زننده ششمین پنالتی استقلال بودید که آن را به تیر دروازه زدید و همان پنالتی باعث شد تا ملوان در ضربه ششم و باز کردن دروازه عابدزاده ۶ بر ۵ برنده شود و قهرمان جام حذفی لقب بگیرد. درباره آن روز تلخ برای استقلال و هوادارانش و پنالتی که تبدیل به گل نکردید چه صحبتی دارید؟
من در آن دوران در استقلال و تیم ملی پنالتی زن اول هر دو تیم بودم. به گواه دوستانم هم همه پنالتیهایم چه در تیم ملی و چه در استقلال و یا در پرسپولیس، در آن مدتی که آنجا توپ میزدم تبدیل به گل میشد. بله من در پرسپولیس هم پنالتی زن اول تیم بودم. اما آن روز به طور کلی حال خوبی نداشتم. حتی احساس میکردم که اگر پنالتی بزنم تبدیل به گل نمیشود. انگار یک نفر از قبل به من گفته بود.

چرا در ۱۲۰ دقیقه نتوانستید ملوان را شکست بدهید و دروازهاش را باز کنید؟
واقعا تصور نمیکردیم بازی به وقتهای اضافه بکشد. همه ایران میدانستند آن استقلال قویترین تیم ایران بود. نصف بیشتر تیم ملی استقلالی بودند. اصلاً باورمان نمیشد که نمیتوانستیم به ملوان گل بزنیم.
چه شد که تصمیم گرفتید پنالتی ششم را شما بزنید؟
وقتی بازی به ضربات پنالتی رسید پرویز مظلومی که داشت نفرات پنالتی زن را جور میکرد قبل از همه به سراغ من آمد و گفت "شاهرخ تو پنالتی اول را میزنی یا پنجم؟ " که من گفتم "من اصلاً امروز نمیخواهم پنالتی بزنم چون روحیه خوبی ندارم". مظلومی هم به سراغ بقیه رفت و پنالتی زنان را مشخص کرد. وقتی هر پنج پنالتی دو تیم گل شد و کار به ضربات بعدی رسید دوباره پرویزخان به سراغ من آمد و گفت پشت توپ بروم و پنالتی بزنم.
شما چه گفتید؟
من گفتم نمیزنم! اما پرویز خان به من گفت هیچ یک از بازیکنان تیم پشت توپ نمیروند و تو باید بروی. باز هم اصرار کردم و گفتم "من اگر بروم توپ را میزنم به اوت" ولی مظلومی گفت "نمیشود باید بروی و بزنی"! خودش شاهد است. اگر میخواهید از او سوال کنید. من هم پشت ضربه ایستادم و توپم به تیر عمودی دروازه خورد و گل نشد.
نمیتوانستید اصلاً قبول نکنید و پنالتی نزنید؟
خیر! به هر حال زور آقای مظلومی به من رسید و من هم در رودربایستی گیر کردم. او گفت "چون تو کاپیتانی اگر نروی پنالتی بزنی بقیه هم جرات نمیکنند بزنند". از طرفی چون به من هم اطمینان داشت فکر میکرد پنالتی ام گل میشود. اما مسابقهای که ما باید راحت در جریان بازی برنده میشدیم را با آن پنالتی باختیم و جام را به ملوان دادیم. خودمان هم باورمان نمیشد.
بعد از مسابقه و در مسیر منزل یا زمانی که به خانه برگشتید چه حالی داشتید و چه صحبتی با اطرافیان تان میکردید؟
به همه همین حرفها را میزدم و میگفتم که به زور مرا پشت توپ قرار دادند. به هر حال قسمت ملوانیها شد که آن جام را بگیرند. اما یک مربی باید حواسش باشد بازیکنی که از لحاظ روحی شرایط پنالتی زدن ندارد را پشت توپ نفرستد.
منصورخان (پورحیدری سرمربی وقت استقلال) چه گفت؟
آن بنده خدا هم میگفت "وقتی شاهرخ گفته پنالتی نمیزند چرا به او اصرار کردید". ولی به هر حال کاری بود که انجام شد. اما از آن زمان به بعد این موضوع برای من درس عبرتی شد تا در دوران مربیگری ام هر زمان بازیکنی گفته من روحیه پنالتی زدن ندارم نگذاشتم ضربه بزند. پنالتی زدن کار خیلی سختی است. به نظر میرسد که دروازه ۷ متری و فاصله کم توپ شرایط گل زدن را راحت میکند، در حالی که جلوی آن همه تماشاگر و در شرایطی که همه منتظر ضربه زدن شما هستند اصلاً کار آسانی نیست. نمونهاش همین پنالتی زن تیم صنعت نفت.
طالب ریکانی؟
بله شما ببینید الان آن بازیکن چه حالی دارد. من آن روز کاملاً او را درک میکردم. این بچه تا آخر عمرش آن پنالتی را فراموش نمیکند. شما نمیدانید بازیکن وقتی در آن شرایط قرار میگیرد زیر چه مقدار فشار روانی قرار میگیرد. همین شرایط سخت باعث شده که او برود و در داخل رختکن به خودش آسیب بزند. پنالتی زدن کاملاً یک کار روحی روانی است و هیچ چیز دیگری در آن دخیل نیست. فکر میکنید چرا خارجیها راحتتر پنالتی میزنند؟ چون با جو کشور ما آشنا نیستند، زبان نمیفهمند و خیلی راحت بدون استرس پشت توپ میایستند و توپ را به آنجایی که میخواهند میزنند و اکثراً هم گل میشود.

حالا و پس از این ۳۴ سال فکر میکنید این استقلال بتواند این بار در فینال انتقام آن مسابقه شما و هم تیمیهایتان را از ملوان بگیرد؟
ملوان تیم گردن کلفتی است. پر از بازیکن جوان و دونده که همگی با انگیزه هستند. اکثرشان سربازند و دوست دارند در چنین مسابقاتی روبروی استقلال یا پرسپولیس خودشان را نشان بدهند. سقف قرارداد این بازیکنان در تیم نظامی ملوان نهایتاً ۳ تا ۴ میلیارد تومان است اما آنها میدانند اگر در این بازیها بدرخشند بعد از تمام شدن خدمت سربازی شان با اعداد و ارقام ۴۰ تا ۶۰ میلیارد تومان میتوانند برای فصل بعدشان تیم انتخاب کنند. فاصله زیاد بین ۳ تا ۶۰ میلیارد، هر فوتبالیستی را به اندازه سوپرمن تقویت می کند و به این فکر میاندازد که به جای هر کاری مقابل استقلال با تمام جانش مسابقه بدهد. همین عمری بازیکن پرسپولیس و خیلیهای دیگر که در ملوان حضور دارند دوست دارند در این مسابقات بدرخشند و آیندهشان را در چنین مسابقاتی بسازند.
با این حساب شما امیدی به برد استقلال دارید؟
من به استقلال و بچههای تیم به ویژه مجتبی جباری هشدار میدهم که بازی سختی در پیش است. البته این سختی برای هر دو تیم است. شاید روی کاغذ استقلال از نظر نفری و شرایط بهتر باشد اما نباید فراموش کنیم که این تیم ملوان گردن کلفت تیمهای بزرگی را در این فصل فوتبالی شکست داده یا متوقف کرده. آنها صنعت نفت دسته یکی نیستند. البته استقلال شانس آورده که دفاع وسط خوب ملوان محروم است و استحکام خط دفاعی آنها تا حدی کم خواهد شد اما قطعاً سایر نفرات تیمشان اینقدر انگیزه دارند که استقلال را به دردسر بیندازند. امیدوارم در نهایت تیم برنده نامش استقلال باشد تا بعد از یک سال خون جگر خوردن هواداران شادی قهرمانی در جام حذفی تلخیهای این سال را بشورد و ببرد.
در همین رابطه بخوانید: خدا کند قصد و غرضی پشت ماجرای فینال استقلال نباشد!