تهران و واشینگتن در حالی پنجمین دور مذاکرات غیرمستقیم خود را برگزار کردند که ارزیابیها از نتایج این گفتوگوها همچنان ضدونقیض است.
*حرکت بهسوی توافق موقت
با طولانی شدن روند مذاکرات، نه ایران و نه آمریکا تمایلی به اعلام شکست رسمی گفتوگوها ندارند. دلیل این مسئله آن است که هر دو طرف، مسیر دیپلماتیک را گزینهای کمهزینهتر نسبت به درگیری نظامی یا افزایش تنش میدانند. با این حال، ادامه بیپایان این روند نیز ممکن نیست. در همین راستا، گمانهزنیهایی درباره شکلگیری یک توافق موقت به گوش میرسد؛ توافقی که نهتنها بهعنوان شکست مذاکرات تعبیر نشود، بلکه بتواند برای افکار عمومی داخلی دو کشور نیز دستاوردی حداقلی تلقی شود. این توافق میتواند بر پایه «توقف در برابر توقف» بنا شود؛ به این معنا که ایالات متحده از اعمال تحریمهای بیشتر خودداری کند و در مقابل، ایران نیز روند غنیسازی با غنای بالا را متوقف کند. در صورت تحقق این توافق اولیه، سطح تنش میان دو کشور کاهش یافته و زمینه برای شکلگیری مذاکرات فنی جهت نگارش متن توافق نهایی فراهم خواهد شد. در همین چارچوب، ایدههایی نیز درباره تشکیل یک کنسرسیوم منطقهای برای غنیسازی سوخت هستهای مطرح شده که حتی امکان مشارکت آمریکا نیز در آن وجود دارد. این طرح میتواند تا حدودی نگرانیهای غرب درباره ماهیت برنامه هستهای ایران را برطرف کند.
*اسرائیل، بازیگر مخالف توافق
در حالی که ایران و آمریکا تلاش دارند از طریق مسیر دیپلماتیک بحران را حل کنند، اسرائیل و شخص بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر این رژیم، در تلاشند تا هرگونه توافق میان تهران و واشینگتن را به شکست بکشانند. گرچه نتانیاهو مدعی است هدفش جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است، اما موضع واقعی او مخالفت کامل با هرگونه توافقی است که برنامه غنیسازی در ایران را به رسمیت بشناسد. او صراحتاً تأکید کرده که تنها راهحل قابل قبول، برچیدن کامل زیرساختهای هستهای ایران، مشابه مدل لیبی، است. طرحی که در دیدارهای گذشتهاش با دونالد ترامپ نیز مطرح شد و با استقبال تندروهای آمریکایی همراه بود
*تهدید نظامی؛ ابزار یا تاکتیک؟
در جریان تحولات اخیر، گاهبهگاه گزارشهایی از آمادگی اسرائیل برای حمله به تاسیسات هستهای ایران منتشر میشود. انتشار این اخبار از سوی منابع آمریکایی، این پرسش را بهوجود آورده که هدف واقعی واشینگتن از افشای این اطلاعات چیست؟ آیا این افشاگریها بهمنزله هشدار به ایران برای جدی گرفتن مذاکرات است، یا تلاشی برای مهار اسرائیل و جلوگیری از آغاز جنگی فراگیر در منطقه؟ دولت ترامپ در گذشته تهدید کرده بود که ایران یا باید به توافق بازگردد یا منتظر حملات نظامی اسرائیل باشد. اما این مساله با توجه به دو تجربه وعده صادق، آنقدرها که غربیها انتظار دارند موثر واقع نخواهد شد. هرچه باشد ایران نشان داده که در واکنش نشان دادن مصمم است و جز منافع ملی خود به چیزی نمیاندیشد. درست است که برخی محافل امنیتی در واشینگتن معتقدند تهدید اسرائیل میتواند بهعنوان اهرم فشار علیه تهران عمل کند، اما همانها خوب میدانند این راهبرد، در عین حال میتواند به پیامدهای پیچیدهای منجر شود که در آن ایران بازنده نخواهد بود.
*دیدگاه جان کری
در همین راستا، جان کری، وزیر خارجه پیشین آمریکا، اخیراً در اظهاراتی قابل توجه گفته است: «اسرائیل توانایی نابود کردن کامل تاسیسات هستهای ایران را ندارد. حمله به ایران میتواند منجر به شکلگیری تحولات بسیار خطرناکی شود». او تاکید کرد: «اسرائیل قادر به صدمه زدن به تأسیسات ایران هست، اما این اقدام روندی بسیار پرهزینه و بیثباتکننده در پی خواهد داشت. عقل سلیم باید حاکم باشد». کری همچنین با اشاره به تصمیم ترامپ برای خروج از برجام، آن را بحث برانگیز خواند، اما افزود: «اینکه ترامپ اکنون در حال مذاکره است، نشانه مثبتی است. امیدوارم او به توافقی مشابه برجام دست یابد».
* ضرورت اجتنابناپذیر
شرایط کنونی مذاکرات هستهای، گویای آن است که دو بازیگر اصلی، ایران و آمریکا، هنوز به نقطه توافق نهایی نرسیدهاند. در این میان، فشارهای اسرائیل و محافل تندرو در آمریکا مانعی جدی برای پیشرفت مذاکرات محسوب میشوند. با این حال، منافع مشترک، عقلانیت راهبردی و تجربههای گذشته میتواند طرفین را به توافقی –هرچند موقت– سوق دهد. در این معادله پیچیده، توافقی تدریجی که بتواند از تنشهای بیشتر جلوگیری کرده و در عین حال، اعتمادسازی گامبهگام را تسهیل کند، محتملترین سناریو بهنظر میرسد. اما این مسیر، نیازمند اراده سیاسی، حمایت منطقهای، و مهار مداخلهجویان بیرونی خواهد بود.