محفل شعر «شهدای خدمت» در بوشهر برگزار شد

خبرگزاری مهر پنج شنبه 01 خرداد 1404 - 17:56
بوشهر- محفل شعر «شهدای خدمت»، یادبود اولین سالگرد شهادت شهید سید ابراهیم رئیسی و همراهانش در بوشهر برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، محفل شعر «شهدای خدمت» یادبود اولین سالگرد شهادت شهید سید ابراهیم رئیسی و همراهانش با حضور شاعران و اهالی اندیشه و قلم استان بوشهر به همت اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان بوشهر و به همت کانون ادبی دانشگاه خلیج فارس و محفل ادبی شعر و آفتاب در سالن فردوسی دانشگاه خلیج فارس بوشهر برگزار شد.

در این نشست که دبیری آن بر عهده عقیل نجار بود، جمعی از شاعران مطرح استان بوشهر به بیان اشعار خود در وصف شهید جمهور و همراهانش پرداختند که در ادامه ۲ اثر این شاعران تقدیم می‌شود:

محفل شعر «شهدای خدمت» در بوشهر برگزار شد



«شهید شب»
ذهن سکوت و بی خبرم را برید شب
بغضی گرفت راه عبور امید شب
ساعت به وقت تک تک شادی دلش شکست
آنجا که طعم تلخ جدایی چشید شب
همراه خواب گرم درختان بی‌قرار
در خون سبز سید سرخی تپید شب
خود را اسیر حادثه‌ای ناگوار دید
وقتی سکوت ناله‌ی شب را شنید شب
بر دوش بوم قصه‌ی پرواز، ابتدا
نقش غروب بخت شما را کشید شب
بعدش درون جنگل و آتش میان مه
دنبال هق هق و غم باران دوید شب
شب درمیان این همه سرما چه می‌کشی؟
شب در میان این همه شب‌ها چه دید شب!
آقا دلش برای غروب ستاره سوخت
با او دلش به آخر دنیا رسید شب
بازار افتخار زمانه چه می‌کند
کالای بی بهای زمان را خرید شب
با راهتان به راه امن الهی قدم زدید
اینجا مسیر سخت شما را ندید شب
سر را به سجده داد و کسی را خبر نکرد
مردی به یک نظر به شبی شد شهید شب


شاعر: محمد مرادی، روستای چهله شهرستان دشتی


در کوهِ مه‌ای! بگو کجایی، سید؟
انگشتر در دست خدایی، سید
در قاب دلم تو را به دیوار زدم
مابین بهشتی و رجایی، سید!
آنجا که تو رفته‌ای دل سیر بمان
در رفتن و آمدن نباش و نگران
هی طعنه شنیدی و فقط لب بستی
آسوده شدی از این همه زخم زبان
بر شانه‌ی رود شانه می‌زد دریا
می‌خواند تو را سِ-رود، رودی به خدا
آن جنگل مه کفن شد و پوشانید
بوران بوران نگاه سبزت را آقا...
تو جمله‌ی ناتمام نابی سید
فرزند خدیجه و ربابی سید
می‌دید خدا که خسته‌ای پابرجا
پایان تو شد که تا بخوابی سید
آل علی و سلاله‌ی پیغمبر
بیداری و جان پناه‌مان ای سرور
هی داغ به روی داغ، قربان دلت
صد شکر که تو سلامتی‌ای رهبر!
یک سمت شکوه و جنب و جوش مردم
تابوت سکوت روی دوش مردم
مشهد شده بود سیلی از باران‌ها
امروز شده سیل خروش مردم
شعری به سپیدی بلند غزلی
تو بنده آن خدای خیر العملی
ای کاش که دیپلماسیت حک گردد
بر سردر سازمان بین المللی


شاعر: عقیل نجار

منبع خبر "خبرگزاری مهر" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.