بهتازگی منتشر شده و خودش آن را «مهمترین کتابی که تا به حال نوشتهام» میداند. این کتاب کوچک که میتوان آن را فقط در یک ساعت خواند، ترکیبی است از توصیههای صمیمی، روایتهای کوتاه و نقلقولهایی از تجربیات پدران مختلف. پترسون با لحنی شوخ، مهربان و دور از نصیحتگری، تلاش کرده است به مردانی کمک کند که شاید بلد نیستند چگونه درباره پدر بودن حرف بزنند، اما نیاز دارند دربارهاش فکر کنند و بهتر عمل کنند.
پترسون با نگاهی شخصی و صادقانه، از پدر خودش میگوید که تنها یکبار در آغوشش گرفت؛ آن هم در بستر مرگ. او با روایت این فاصله عاطفی، میکوشد در کتابش نسل جدیدی از پدرها را به سمت صمیمیت، حضور واقعی، و پذیرش نقش تازهشان دعوت کند. در فصول مختلف کتاب، توصیههایی چون «بغل کردن را یاد بگیر» و «گوشی را زمین بگذار» به چشم میخورد؛ دعوتهایی ساده اما موثر برای پدرهایی که میخواهند
در دنیای امروز معنای تازهای از پدربودن بسازند. پترسون که خود پدر جک ۲۷ساله است، میگوید: «این کتاب را برای پول ننوشتهام. حتی طوری ساختارش دادم که ازش درآمدی نداشته باشم. فقط میخواستم کمکی کرده باشم.» او امید دارد که این کتاب هدیهای شود از طرف همسران و دختران به پدرها، یا حتی برادران کلهشق. پترسون در مقدمه کتابش با یک جمله از همه مردان دعوت کرده پدر متفاوتی باشند: «فقط یک ساعت… توی یه ساعت نمیتونی بهترین ورزشکار گلف بشی، ولی شاید پدر بهتری شوی!»