به گزارش فارس، در روزهای نمایشگاه، دیدار با نویسندگان بزرگ از جمله اتفاقات مثبت است؛ پر از حس خوب و تعامل. دیدار با مرتضی سرهنگی، پر از همین حسهاست؛ کسی که درون سینه و ذهنش سراسر خاطرات ناگفته است و محبت و لبخند ملیح از چهرهاش نمیرود. برای رونمایی و جشن امضای کتاب تازهاش به نمایشگاه آمده بود؛ سرش شلوغ و خسته بود اما با این حال دعوتمان برای گفتوگویی کوتاه را رد نکرد. از کتاب تازهاش به ما گفت؛ از «قاسم» : این کتاب یک زندگینامه درمورد زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی، از طفولیت و کودکیشان تا آن شب سرد دیماه است. این زندگینامه گاه به روستای حاج قاسم میرود؛ ما با همبازیهایشان صحبت کردیم. به آن زمانی سفر کردیم که ایشان سیزده ساله بودند و متوجه میشوند پدرشان به دلیل بدهی به بانک کشاورزی قرار است به زندان برود. حاج قاسم برای پرداخت بدهی پدرشان درس را رها کرده، به کرمان رفته و کار میکنند تا پول درآورد و بدهی پدر را پرداخت کند.
نفسی میگیرد و با قاطعیت ادامه میدهد: به نظر من، شهید سلیمانی همانجا که تصمیم میگیرند به کرمان بروند، در واقع در همان سیزده سالگی بزرگ میشوند. او به کتابهای زیادی که درمورد حاج قاسم نوشته شده اشاره کرد و گفت: کتابهای زیادی در مورد این شهید در قالبهای مستند و داستانی مختلف ایجاد شده است. اگر نه همهشان، ولی بر اساس همان منابع ما شروع به نوشتن کردیم و جلو رفتیم. بعد که مقداری پیش رفتیم، احساس کردیم که به چیزی بیشتر از اینها احتیاج داریم. به همین جهت کتاب «قاسم» تقریباً بعد از ۵ سال متولد شد.
این استاد تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری برای جوانترهای این حوزه یک توصیه داشت: به کسانی که کار تاریخ شفاهی و خاطره نگاری انجام میدهند توصیه میکنم کتاب بخوانند تا دستشان پر شود و بتوانند بنویسند.
با وجود کتابهای بسیاری که سرهنگی در حوزه دفاع مقدس نوشته است عقیده دارد که چندان کاری نکرده است: ما کار زیادی برای بیان خاطرات جنگ نکردهایم؛ هنوز اول راهیم و بعد از ما انشاءالله بسیاری از افراد کار خواهند کرد و خواهند نوشت.او در پایان صحبتش گفت که پروژه تازهای برای نوشتن دارد اما فعلا از آن چیزی نمیگوید.