در تابستان ۱۹۲۵، هنگامی که از تانگانیکا به لندن برگشت با مشاهده یک آگهی تبلیغی در روزنامه تایمز روال زندگیاش تغییر کرد. متن آگهی چنین بود:
« یک مرد جوان، ۲۲ تا ۲۸ ساله، دارای تحصیلات در مدرسه یا دانشگاه دولتی، برای خدمت در یک ایالت شرقی مورد نیاز است...»
بلگریو این موقعیت را دریافت و پس از مصاحبه با مقامات دولت بریتانیا (از جمله فرانسیس پرایدوکس، نماینده سیاسی بریتانیا در خلیج فارس) به او پیشنهاد شد که مشاور شیخ حامد بنعیسی آلخلیفه، حاکم بحرین شود. بلگریو قبل از عزیمت به بحرین، یک دوره سهماهه آموزش عربی را در مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی در لندن گذراند. در همان دوره با نامزدش ازدواج کرد. این زوج تازه در مارس ۱۹۲۶ به منامه رسیدند و ماه عسل خود را در آنجا برگزار کردند.
بلگریو نقش جدید خود را در زمانی پرتنش در بحرین آغاز کرد. شیخ عیسی بنعلی آلخلیفه مجبور به کنارهگیری شده بود و شیخ حامد، پسرش، توسط بریتانیا بهعنوان حاکم منصوب شده بود این موضوع منجر به کشمکش مداوم بین شیخ حامد و جناحهای مختلف در بحرین –از جمله اعضای خانواده خود او– که از پدر سالخوردهاش، عیسی حمایت میکردند، شد. بلگریو از سال۱۹۲۶ تا زمان مرگ حامد در سال۱۹۴۲ مشاور او بود.
اگرچه حکومت بحرین مستقل به نظر میرسید، اما بریتانیا از قرن نوزدهم سیاست خارجی آن را تعیین میکرد. بریتانیا در سال۱۹۰۰ قدرت خود را بر جزایر خلیجفارس تثبیت و پست نماینده سیاسی بریتانیا در بحرین را ایجاد کرد. اگرچه بلگریو کارمند شیخ بود و نه دولت بریتانیا، همانطور که روند استخدام او به وضوح نشان میدهد، موقعیت او بهشدت به اهداف استعماری بریتانیا در منطقه مرتبط بود. بلگریو به سرعت به یک شخصیت قدرتمند در بحرین تبدیل شد. اگرچه به سادگی بهعنوان «مشاور» شناخته میشد، اما او عملا دولت بحرین را اداره میکرد، رئیس نیروی پلیس آن بود و شخصا دادگاههای آن را اداره میکرد. بلگریو بر برنامهای برای مدرنسازی نظارت داشت که منجر به ایجاد یک سیستم آموزشی، نیروی پلیس، خدمات بهداشتی و شکلگیری مجموعهای وسیع از کارهای عمومی (از جمله جادهها، نیروگاهها، اسکلهها و فرودگاهها) شد.
این دوره انتقالی همچنین شاهد تمرکز قدرت و تحکیم موقعیت بریتانیا و خانواده آلخلیفه در بحرین بود. بلگریو همچنین نقش مهمی در حمایت از اکتشاف نفت در بحرین داشت که نخستین نقطه در منطقه بود که نفت را در سال۱۹۳۲ کشف کرد. بلگریو حضوری بسیار مشهود در سوابق نمایندگی سیاسی بحرین و سایر اسناد اداره هند که در کتابخانه بریتانیا نگهداری میشود، دارد و حجم بسیار زیادی از مکاتبات و سایر مدارک به نام او دیده میشود که نشانگر طیف گسترده مسائل تحت پوشش او و توجه زیادش به جزئیات اداری است. در مه۱۹۴۱، چارلز جفری پریور، نماینده سیاسی بریتانیا در خلیج فارس، به مقامات خود در هند نوشت که بلگریو «متمایل به اتلاف وقت بر روی مسائل پیش پا افتاده است». در همان نامه، پریور همچنین ادعا کرد که غفلت دیپلماتیک روزافزون بلگریو باعث کاهش محبوبیت او شده و اینکه «او و دیگر مقامات بحرین مدتهاست بدون هیچ نظارت، بازرسی یا کنترلی به کار خود ادامه دادهاند تا جایی که به جامعهای از تزارهای خود راضی تبدیل شدهاند.»
نگرانی پریور درست از آب در آمد. در دهه۱۹۵۰، بلگریو به شخصیتی نامحبوب در بحرین تبدیل شده بود؛ مردم بحرین از میزان قدرتی که در دستان او متمرکز شده بود، خشمگین شده بودند. بلگریو به نماد امپریالیسم بریتانیا در خاورمیانه تبدیل شده بود آن هم در دورانی که جنبشهای ملیگرایانه در میان اعراب شدت افزایش یافته و پس از بحران سوئز، موقعیت بریتانیا در منطقه به پایینترین حد خود رسیده بود. بسیاری از مردم بحرین بلگریو را مانعی برای گذار کشور به دموکراسی میدیدند. اسناد نشان میدهد که درخواستها برای خروج او از بحرین در صدر خواستههای معترضان آن زمان قرار داشت. سرانجام، در آوریل۱۹۵۷، بلگریو مجبور به ترک بحرین شد و هرگز دوباره پایش به آن سرزمین نرسید.
بلگریو پس از بازگشت به بریتانیا، خود زندگینامهای با عنوان Personal) Column) نوشت که طی آن چگونگی زندگیاش در بحرین و تلاش برای توسعه در آنجا را شرح میدهد. بنا به استدلال بلگریو اگر قرار است سیستم دولتی لیبرالتری در بحرین برقرار شود، باید تدریجی باشد و هرگونه تلاش برای «شتاب بخشیدن به این فرآیند»، «فاجعهآمیز» خواهد بود. نقش و تاثیر بلگریو در بحرین موضوعی است که مورخان تاریخ معاصر خاورمیانه ناگزیر از پرداختن به آن هستند.