روابط بین ایالات متحده و عربستان سعودی در میان آغاز اولین دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۷ تا آغاز دوره دوم ریاستجمهوریاش در اوایل سال جاری، از آرامش تا تنش در نوسان بود. در طول این سالها شاهد جنگ بر سر قیمت نفت، برچسب زدن به رهبر بالفعل عربستان سعودی بهعنوان قاتل و توقف کامل تمام خطوط ارتباطی بین دو طرف بودیم.
به گزارش تجارت نیوز، با این حال، بعد از آنکه ترامپ و محمد بن سلمان (MBS) در ضیافت شام کاخ سفید کنار یکدیگر نشستند – و اولی دومی را بهعنوان «متحد اصلی غیر ناتو» معرفی کرد – همه تنشها به ناگاه به فراموش سپرده شد و همانطور که ال. پی. هارتلی گفت: «دو رهبر در کاخ سفید تصویر متفاوتی از روابط کشورهایشان را ترسیم کردند». بنابراین، آینده ابرقدرت برتر جهان و یکی از قدرتهای برتر هیدروکربنی در واشنگتن به شکلی برجسته متصور شد.
در اینجا باید توجه کرد که خطاب قرار دادن عربستان بهعنوان متحد غیر ناتو مسئلهای قابل تامل است. تنها ۱۹ کشور – آرژانتین، استرالیا، بحرین، برزیل، کلمبیا، مصر، اسرائیل، ژاپن، اردن، کنیا، کویت، مراکش، نیوزیلند، پاکستان، فیلیپین، قطر، کره جنوبی، تایلند و تونس – چنین جایگاهی را نزد واشنگتن دارند.
تایوان نیز با توجه به سیاست پیچیده «چین واحد» ایالات متحده، عملا همین عنوان را دارد، اما رسما از این برچسب برخوردار نیست.
به گفته وزارت امور خارجه آمریکا، وضعیت جدید عربستان سعودی مزایای اقتصادی و نظامی قابلتوجهی را در تعاملات این کشور با ایالات متحده و متحدانش فراهم میکند.
این مزایا شامل قرار گرفتن پادشاهی در فهرست کشورهایی است که واجد شرایط دریافت «وام مواد، لوازم یا تجهیزات برای اهداف مشترک تحقیق، توسعه، آزمایش یا ارزیابی» هستند.
افزون بر این، عربستان سعودی بهعنوان موقعیتی جغرافیایی مناسب برای استقرار ذخایر جنگی متعلق به ایالات متحده شناخته میشود.
عربستان سعودی اکنون میتواند برای آموزش نیروهای امنیتی خود به صورت دو جانبه یا چند جانبه با ایالات متحده قرارداد منعقد کند، چرا که واجد شرایط دریافت «اقلام دفاعی اضافی» (از جمله هواپیما یا هواپیما C-130 هرکولس، با هزینه کم یا صفر) و خرید مهمات اورانیوم ضعیف شده خواهد بود.
همچنین این کشور قادر است برای تحقق پروژههای تحقیق و توسعه در مورد تجهیزات و مهمات دفاعی و تهیه دستگاههای تشخیص مواد منفجره و سایر پروژههای ضد تروریسم، و بسیاری از مزایای دیگر، با وزارت دفاع ایالات متحده توافقنامههایی را منعقد کند.
به طور خلاصه، عربستان سعودی اکنون رسما توسط ایالات متحده و متحدانش – از جمله اعضای ناتو – بهعنوان «یکی از ما» در نظر گرفته میشود.
این اوصاف، این عنوان غیررسمی – و لقب رسمی «متحد اصلی غیر ناتو» – تعهدات خاص خود را برای عربستان سعودی به همراه دارد.
در نگاه کلان انتظار میرود که پادشاهی، صرف نظر از موضوع و صرف نظر از آنچه قبلا اتفاق افتاده، بیشتر در مسیر منافع ایالات متحده و متحدانش حرکت کند و کمتر به منافع بلوک چین و روسیه بپردازد.
انتظار میرود سالها نزدیکی به چین پس از تاثیر مالی مخرب جنگ نفت اعضای اوپک به رهبری عربستان سعودی در سالهای ۲۰۱۴-۲۰۱۶ با ایالات متحده و متحدانش – که به طور کامل در کتاب نظم جدید بازار جهانی نفت تجزیه و تحلیل شده – در آینده بیاهمیت باشد.
در چنین شرایطی انتظار میرود عربستان سعودی فارغ از گرایش پیشین خود به ساختارهای همکاری رسمی اقتصادی، سیاسی و امنیتی با محوریت چین و روسیه مواضع متفاوتتری در ارتباط با بلوک شرق اتخاذ کند.
این امر به ویژه در مورد سازمان همکاری شانگهای (SCO) که عربستان سعودی مارس 2023 بهعنوان «شریک» به آن پیوست، صدق میکند. علاوه بر این، انتظار میرود واشنگتن مانع از مشارکت یا حضور پر رنگ عربستان در طرح کمربند و جاده چین شود.
این امر به طور مشابه در معاملات آرامکوی سعودی با چین نیز صدق میکند، تعاملی که توسط امین ناصر، مدیر اجرایی، بدین شکل توصیف شده: «تضمین امنیت مداوم نیازهای انرژی چین همچنان بالاترین اولویت ما است – نه فقط برای پنج سال آینده، بلکه برای 50 سال آینده و پس از آن.»
واشنگتن از عربستان سعودی انتظار دارد که به جای موضع چینمحور ، در راستای اجرای متغیرهای حاکم بر چشمانداز ترامپ برای خاورمیانه، موضع مثبت و فعالی اتخاذ کند.
درست مانند دوره اول ریاستجمهوری او، این موضعگیری شامل پیوستن به توافق «عادیسازی روابط» بین بازیگران کلیدی عربی و متحد اصلی دیرینه ایالات متحده در منطقه (اسرائیل) نیز میشد.
ابتکار «توافق ابراهیم» در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ با موفقیتهایی روبهرو شده و امارات و بحرین از امضاکنندگان برجسته این ابتکار عمل بودند، تا اینکه دوره ریاستجمهوری ترامپ با شکست او در برابر جو بایدن در نوامبر 2020 کوتاه شد.
با این حال، حتی در آن بازه زمانی نیز نشانههایی از سوی محمد بن سلمان دیده شد؛ نشانههایی دال بر اینکه او ممکن است به امضای چنین توافقی ، البته در مقطعی پس از مرگ ملک سلمان، روی آورد.
حال با توجه به موضع دیپلماتیک و میانجیگرایانه عربستان سعودی در جریان حملات اخیر اسرائیل به حماس و ایران – واشنگتن کاملا مطمئن است که در آینده نزدیک «توافق ابراهیم» با هر نامی بین عربستان سعودی و اسرائیل منعقد خواهد شد.
در واقع، طبق گزارشها، پادشاهی (در کنار قطر – یکی دیگر از «متحدان اصلی غیر ناتو» و عمان) پیامهایی را بین تهران و میانجیگران آمریکایی مخابره کرده و به شکلگیری شرایط آتشبس کمک کردهاند.
بخش نهایی تعهدات عربستان سعودی در برابر ایالات متحده، همکاری کامل در مورد قیمت نفت خواهد بود. به طور خاص، واشنگتن انتظار دارد که پادشاهی در بازارهای نفت و برای حفظ قیمت نفت در «محدوده قیمت نفت مورد نظر ترامپ» فعال باشد.
این محدوده قیمت تقریبا بین کف بهای برنت ۴۰ تا ۴۵ دلار آمریکا بهازای هر بشکه و سقف قیمت ۷۵ تا ۸۰ دلار آمریکا بهازای هر بشکه قرار میگیرد – و از دیدگاه اقتصادی و سیاسی برای ترامپ بسیار با اهمیت است.
در مورد اول، دادههای تاریخی نشان میدهد که هر ۱۰ دلار آمریکا بهازای هر بشکه تغییر در قیمت نفت خام منجر به حدود ۲۵ تا ۳۰ سنت تغییر در قیمت هر گالن بنزین میشود و بهازای هر ۱ سنتی که میانگین قیمت هر گالن بنزین افزایش مییابد، بیش از ۱ میلیارد دلار آمریکا در سال از هزینههای مصرفکننده کاسته خواهد شد.
مورد دوم از این منظر با اهمیت است که در تاریخ معاصر آمریکا روسای جمهوری که با رکود اقتصادی وارد مبارزات انتخاباتی مجدد شدند، تنها یک بار از هفت مورد پیروز شدند.
همین الگو در مورد شانس انتخاب مجدد نامزدهای حزب رئیس جمهور فعلی در انتخابات میان دورهای ایالات متحده نیز صدق میکند. ترامپ ممکن است راهی برای نامزدی مجدد برای ریاستجمهوری پیدا کند، اما حتی اگر این گزینه را انتخاب نکند، حزب جمهوری خواه میخواهد شانس خود را برای یکی دیگر از اعضای خود جهت تصدی پستهای ارشد بهینه کند.