چه کسی دنبال اجرای نسخه صندوق بین المللی پول است؟ / واکنش معاون رئیس‌جمهور به پیامک‌های تذکر حجاب/ هشداری مهم درباره وزیر پیشنهادی اقتصاد

الف سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 - 21:00
هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند‌ ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

ذوق‌زدگی افراطی‌تان میز مذاکره را می‌سوزاند

روزنامه فرهیختگان نوشت:

«اثر شلیک بر مذاکرات»؛ تیتر روز گذشته روزنامه هم‌میهن است که موجی از انتقاد و جنجال را در فضای مجازی به راه انداخت. تیتر به نحوی انتخاب شده که گویی موشک یمنی، نه فرودگاه بن‌گوریون، بلکه میز مذاکرات را هدف قرار داده است.

اسرائیل، یکه‌تازه تنش‌آفرینی و دردسرسازی در منطقه، این روز‌ها در مقابله با یمنی‌ها، شکست‌های پی‌در‌پی را تجربه می‌کند. حمله یمن به تل‌آویو این شکست را ثابت کرد و حالا محاصره حریم هوایی اسرائیل نشان از تنگ‌تر شدن حلقه مبارزه یمنی‌ها با اسرائیل دارد. در این بین واکنش‌هایی در داخل کشور به این حمله و اثرات آن رخ داد، جریانی که به نظر می‌رسد هنوز دچار ذوق‌زدگی افراطی برای مذاکره با آمریکاست، این حمله و اثرات آن را به پرونده مذاکرات ایران و آمریکا گره‌ زده و به گونه‌ای موضع گرفته که گویی این حمله می‌تواند روی مذاکرات ایران با آمریکا اثر منفی بگذارد.

فارغ از آنکه دو موضوع مورد اشاره ارتباطی با یکدیگر ندارند و حمله یمن در قالب مبارزه با اسرائیل طبق روال یک سال گذشته صورت گرفته و ایران هم نقشی در آن نداشته، اما آنچه در اظهارنظر‌های این جریان فکری عجیب به نظر می‌رسد، این است که روزنامه هم‌میهن، در حالی این اقدام را مقدمه‌ای برای سوزاندن میز مذاکره می‌داند که گویی سهمی برای طرف دیگر مذاکره در سوزاندن میز مذاکره قائل نیست، درحالی‌که آمریکا در مدت مذاکرات علاوه بر اعمال تحریم علیه ایران، صراحتاً از آزاد گذاشتن اسرائیل برای خرابکاری با ایران گفته و مقامات مسئول آمریکا هم در اظهارنظر‌های متناقض اعلام کرده‌اند تعطیلی برنامه هسته‌ای ایران را دنبال می‌کنند. تصور اینکه حمله یمن به فرودگاه، میز مذاکره را می‌سوزاند، در سایه نادیده‌انگاری مجموع تهدید‌های آمریکا و اسرائیل علیه ایران و اثر آن بر مذاکرات، صورت می‌گیرد. آمریکا همزمان با شروع مذاکرات تاکنون دوبار تحریم‌های تازه علیه ایران اعمال کرد.

در این موقعیت که رئیس‌جمهور آمریکا با تمام ابزار‌های تهدید مقابل ایران قرار گرفته، تکرار دوباره خطای ساده‌سازی است اگر تصور کنیم اتفاقاتی مثل فرودگاه بن‌گوریون می‌توانند مذاکرات را به‌هم بزنند. نمی‌توان هراقدام موازنه‌ساز در منطقه را که جلوی تضعیف محور مقاومت و همچنین ایران که یکی از حامیان اصلی آن است را می‌گیرد، تهدیدی علیه مذاکرات دانست.

همان‌طور که تصور اینکه شعار نوشتن روی موشک‌ها می‌تواند مذاکرات با آمریکا را به‌هم بزند، نگاهی کوته‌بینانه و از موضع ضعف است، ادعای اینکه حمله یمن به اسرائیل می‌تواند میز مذاکره با ایران را هوا کند هم تحلیلی از موضع ضعف است.

در شرایطی که غربی‌ها از تمام ابزار‌های تهدید همزمان با ادامه مذاکره با ایران استفاده می‌کنند، شاید تحلیل دقیق‌تر آن باشد که نوک پیکان حمله را متوجه طرف آمریکایی بدانیم که با اعمال فشار و تهدید به حمله جنگی، زمینه به‌هم زدن مذاکرات را فراهم می‌کند. در این موقعیت، حمایت ایران از اقداماتی که مقاومت را در منطقه تقویت می‌کند، حتی می‌تواند به ایران در مذاکره دست برتر را بدهد و اجازه زیاده‌خواهی به طرف آمریکایی ندهد.

******

هشداری مهم درباره وزیر پیشنهادی اقتصاد

یک کارشناس اقتصادی گفت: «در این چند ماه گذشته اسامی برای تصدی وزارت اقتصاد مطرح شد که در واقع یک بازی بود و از روز اول مدنی‌زاده به عنوان گزینه اصلی برای وزارت اقتصاد انتخاب شد و در واقع اسامی دیگری که مطرح می‌شدند برای رد گم‌کنی بودند».

حسین راغفر در گفت‌وگو با ایلنا درباره زمزمه‌های انتخاب «علی مدنی‌زاده» به عنوان وزیر اقتصاد کشور و حمایت جریان خاصی از اقتصاددان‌ها و فعالان اقتصادی از این شخص اظهار داشت: «باید بگویم که آقای «مدنی‌زاده» کاملا همسو با اقتصادی است که امروز بر جامعه ما حاکم شده که به تعبیر خودشان یک اقتصاد رهایی بوده که به اقتصاد رفاقتی غارتی دامن می‌زند و این تفکر را گسترش می‌دهد».

این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: «در ارزیابی عملکرد افراد برای وزارت اقتصاد، موضوع مهم تجربه اجرایی است و نباید تنها به صرف اینکه فردی ریاضی خوانده به عنوان وزیر انتخاب شود. این انتخاب نشان می‌دهد که چه کسانی پشت سیاست‌های اقتصادی کشور ایستاده‌اند. علی رغم اینکه افرادی مدعی بودند در اقتصاد ایران هیچ کاره‌اند اما شاگردان آنها امروز از گزینه‌های وزارت اقتصاد هستند و تمام این بازی گردانی‌ها را نئولیبرال‌ها در اقتصاد کشور انجام می‌دهند».

راغفر با بیان اینکه جریانی که امروز به دنبال تصدی وزارت اقتصاد هستند، اصلی‌ترین مانع افزایش دستمزد در کشور بوده‌اند و قویا هم از این تفکر دفاع می‌کنند، گفت: «همین جریان که امروز گزینه جدی وزارت اقتصاد هستند به بهانه اینکه افزایش دستمزد عامل افزایش تورم است، جلوی آن را گرفته‌اند، در حالیکه اساسا سهم دستمردها در کل تولید ناخالص داخلی کشور کمتر از 15 درصد و حدود 10 تا 12 درصد بوده و این حرف و استدلال بهانه‌ای بیش نبوده که افزایش دستمزد‌ها را سرکوب کنند. این در حالی است که امروز جمعیت قابل توجهی از کشور جزو دهک‌ها کم درآمد کشور محسوب می‌شوند و قدرت خرید خود را از دست داده‌اند».  

وی افزود: «این همان جریان اقتصاد رفاقتی غارتی است و همین جریان امروز اقتصاد را کنترل می‌کند و منافع این جریان حکم می کند که از این اقتصاد حمایت کنند. وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و وزارت صمت از نهادهای تصمیم‌گیر اقتصادی کشور محسوب می‌شوند که همگی در تسخیر منافع این جریان قرار دارند».

راغفر با اشاره به عدم اجرای وعده‌های رییس جمهور در انتخاب افراد شایسته در کابینه دولت اظهار داشت: «اصلی‌ترین عامل تاسف مردم همین مساله است که رییس جمهور در زمان انتخابات چیزی گفت و پس از انتخابات کار دیگری کرد که نمونه آن را در انتخاب افراد می‌توان دید. بنابراین از این جریان هم انتظار بهبود را نمی‌توان داشت و آنچه که برای اقتصاد رخ می‌دهد تاسف‌بار است».

******

چه کسی دنبال اجرای نسخه صندوق بین المللی پول است؟ 

روزنامه کیهان نوشت:

دولت به دنبال دریافت کمک فنی از صندوق بین‌المللی پول برای هدفمندسازی انرژی است؛ اقدامی که یادآور تجربه تلخ آبان 98 است. اخیراً بانک مرکزی از صندوق بین‌المللی پول(IMF) درخواست کمک فنی در هدفمندسازی انرژی کرده و این نهاد ظاهراً بین‌المللی که تحت اراده آمریکاست با درخواست بانک مرکزی موافقت کرده است. صندوق بین‌المللی پول اعلام آمادگی کرده که در بازه زمانی هفتم تا 21 خرداد این کمک فنی را با برگزاری جلسات حضوری در یکی از مراکز صندوق (اتریش یا سنگاپور) ارائه کند. این در حالی است که اجرای سیاست‌های پیشنهادی این صندوق، موسوم به «اصلاحات ساختاری»، در بسیاری از کشورها نه‌تنها به بهبود شرایط منجر نشده، بلکه گاه بحران‌ها را تشدید کرده است.

سیاست‌های پیشنهادی صندوق بین‌المللی پول معمولاً شامل کاهش یا حذف یارانه‌ها، آزادسازی قیمت‌ها، انضباط مالی، خصوصی‌سازی، و کاهش دخالت دولت در اقتصاد است. این سیاست‌ها عمدتاً بر پایه نظریه‌های اقتصادی کلاسیک و نئولیبرال طراحی شده‌ و هدف اعلامی آن‌، کارآمدتر کردن اقتصاد و کاهش فشار بر بودجه دولت است اما عملاً عکس آن رخ داده و کشورها را در چرخه بی‌پایان تورم، افزایش هزینه‌ها و افزایش کسری بودجه قرار می‌دهد. علاوه‌بر آن، اعمال مشاوره‌های صندوق به ناآرامی و قربانی شدن عده‌ای منجر شده؛ نظیر آنچه در آبان 1398 در ایران رخ داد.

یکی از بارزترین نمونه‌های پیروی از توصیه‌های صندوق در ایران، افزایش یکباره قیمت بنزین در سال 1398 بود. در تاریخ 11 اردیبهشت 1398 هیئتی از صندوق بین‌المللی پول وارد کشور شد. هدف این سفر ارائه مشاوره‌هایی برای «اصلاح ساختار بودجه» بود. چند ماه بعد، در آبان 1398، دولت ایران به‌طور ناگهانی و بدون اطلاع قبلی، قیمت بنزین را تا سه برابر افزایش داد. این تصمیم به سرعت منجر به اعتراضات گسترده در بیش از 100 شهر و کشته شدن صدها نفر شد. 

بررسی‌ها نشان می‌دهد بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول در دو دهه گذشته از برخی سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی کلان در ایران حمایت کرده‌اند که پیامدهای آن امروز بیش از هر زمان دیگری خود را نشان می‌دهد.

******

واکنش معاون رئیس‌جمهور به ارسال پیامک‌های تذکر حجاب در تهران

معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده به پیامک‌های ارسالی تذکر حجاب از سوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان تهران به شهروندان واکنش نشان داد.

زهرا بهروز آذر در این‌باره به خبرگزاری ایلنا گفت: «ما در حال حاضر در پی آن هستیم تا بدانیم دقیقاً کدام نهاد این کار را انجام می‌دهد و من هنوز پاسخی ندارم. دنبال این هستیم که مشخص شود مبدا این پیامک‌ها کجاست و با چه هدفی ارسال می‌شوند و ذیل کدام قانون است. چون هنوز این اطلاعات دقیق جمع‌آوری نشده، من نمی‌توانم گزارش دهم».

وی خاطرنشان کرد: «اما یک نکته‌ای را می‌توانم به شما بگویم: من در جلسات مختلفی در این ۹ ماه شرکت کردم و تقریباً می‌توانم به جرأت بگویم که در هیچ‌کدام از نهادهای مسئول نگاهی وجود ندارد که بخواهد کرامت زنان را حفظ نکند یا دنبال ایجاد تنش باشد، یا به دنبال دو قطبی‌سازی باشد».

بهروز آذر افزود: «تقریباً همه مجموعه مسئولان و کسانی که دغدغه‌مند این حوزه هستند، قائل به این هستند که باید با رعایت این ملاک‌ها، فرهنگ‌سازی کرد. اما راجع به این که برای حل این مساله چه راهکاری باید اتخاذ شود و چقدر ایجابی و چقدر سلبی باشد و نظر مردم چطور تامین شود که همه شهروندان از این قانون احساس رضایت داشته باشند، اختلاف نظرهایی وجود دارد». 

معاون رئیس جمهور با تأکید بر اینکه در شرایط حاضر بیشتر از همه چیز در ایران امروز احتیاج به وحدت داریم، افزود: «نیاز داریم که مردم ایران همه کنار هم باشند، همه همدیگر را دوست داشته باشند و بتوانیم از ظرفیت همه مردم استفاده کنیم. تلاش همه دغدغه مندان در دولت بر این است که به راهکاری موثر برسند که بتواند رضایت همه طرفین را جلب کند و منجر به ایجاد دوقطبی و یا تنش در جامعه نشود». 

******

هم دولت اشتباه کرد، هم مجلس

سایت جهان‌نیوز نوشت:

دولت پزشکیان در ماه دهم فعالیت به سر می‌برد و اکنون در آستانه یک سالگی قرار دارد. اما عملکرد کابینه پزشکیان همان طور که قابل پیش بینی بود، مورد رضایت و مطلوب مردم نیست. حالا  موضوع ترمیم کابینه مدتی است توسط برخی موافقان و مخالف دولت مطرح می‌شود. ظاهراً جریان‌های سیاسی مختلف در کشور به این اشتراک نظر رسیده‌اند که پزشکیان باید درمورد برخی از وزرای دولت تجدیدنظر کند.

محمدجواد آذری‌جهرمی، عنصر اصلی کمپین انتخاباتی پزشکیان در کانال خود نوشت: «پیشنهاد من به دکتر پزشکیان اینه: بدون رودربایستی، خودتون پیش‌قدم بشید برای اصلاح و ترمیم کابینه. شما جراح ماهر و دلسوز این ملتید، نه اونایی که تو مجلس فقط صداشون بلنده. مشکل اداره کشور با شمشیر اونها حل نمیشه، نیاز به تیغ جراح ماهر داره».

جهرمی در همین یادداشت تلگرامی خود به نوعی به ناتوانی و عدم آمادگی دولت اشاره کرد: «اتفاقات سنگین سیاسی تو منطقه، ناترازی‌های انرژی که حسابی مردم رو کلافه کرده و البته ناآمادگی دولت برای مدیریت این بحران‌ها، روزگار سختی رو برای ملت امیدوار به دولت جدید رقم زد. حالا اما، رئیس‌جمهور کم‌کم داره به معادلات سیاسی و اقتصادی کشور و منطقه مسلط می‌شه و شناخت بهتری هم از تیمش پیدا کرده». پیشنهاد جهرمی باعث شد تا تیتر «ترمیم کابینه» به صفحه نخست روزنامه اصلاح طلب آرمان هم بیاید.

روزنامه سازندگی نیز پای «اتابک» و «فرزانه صادق» را به روزنامه خود باز کرد تا وزرای صمت و راه و شهرسازی را در مقابل آتش سوزی بندر شهد رجایی قرار دهد. همین روزنامه یک ماه بعد از شروع به کار کابینه، عنوان «وزیر ناکارآمد» را برای وزیر ارتباطات پزشکیان انتخاب کرده بود. البته جریان سیاسی حامی دولت مخالف جدی استیضاح همتی بود، این درحالی است که وزارت اقتصاد، بیشترین تاثیر را در بهبود یا وخیم تر شدن اوضاع اقتصادی کشور دارد. مجلس 12 اسفند سال گذشته در اقدامی به جا همتی را از کابینه جدا کرد تا کمک شایانی به دولت کرده باشد.

باتوجه به وضعیت فوق تنها گزاره مطلقی که می‌توان بیان کرد این است که جریان‌های سیاسی داخلی اعم از موافق و مخالف، بر عدم توفیق دولت تا امروز اذعان دارند، لذا راهکار برون رفت از وضعیت ناکارآمدی را، در تغییر برخی دیگر از وزرا جستجو می‌کنند.

این موضوع مهمی است؛ در حالی که دولت در ماه دهم خود به سر می‌برد بحث تغییر چند وزیر از سوی موافق و مخالف دولت مطرح می شود؛ این یعنی هم دولت در معرفی برخی وزرا اشتباه کرده و هم مجلس با رویکرد وفاق وظیفه خود را انجام نداد. طرح جابجایی در یک مدت کوتاه یعنی در مدت گذشته پیشرفت و توفیق خاصی صورت نگرفته و صرفا زمان به ضرر کشور سپری شده است. فارغ از این موضوعات در 10 ماه گذشته چندین بار از سوی رسانه های حامی دولت بحث شایعه استعفای خود رئیس جمهور هم منتشر شد.

لازم به ذکر است مجلس هم اکنون در حال تدارک برای استیضاح سه وزیر است که «فرزانه صادق» در اولویت آن قرار دارد.

******

اگر مبانی انقلاب را کنار بگذاریم، لیبی یا سوریه خواهیم شد

در نشست تخصصی «دفاع از حقوق اقتصادی ایران در سطوح بین المللی» جمعی از اساتید حقوق بین الملل و اقتصاد به سخنرانی پرداختند.

الیاس نادران، اقتصاددان و نماینده سابق مجلس در این نشست گفت: «بسیار ساده است که بگوییم تحریمها برای تجارت بین الملل خوب هستند یا مضرند، پاسخ به این دغدغه دشوار نیست. اما به خاطر دارم زمانی که در مجلس حضور داشتم، حتی در کتاب مبانی نظری برنامه چهارم، مقاله ای در بحث توسعه یافتگی در قرن بیستم وجود داشت و موانع آن را بررسی می کرد. این مقاله نیز اذعان کرده بود اساسی ترین حرف این است اگر تعارضاتمان با آمریکا حل نشود، ورود به تجارت جهانی و حذف تحریمها غیرممکن است».

وی ادامه داد: «بخشهایی از این گزارش عنوان می کند تا زمانی که ایران برای دفاع از خود موشک می سازد و بر روی مواضع خود نسبت به حقوق هسته ای اش ایستاده است، مسائل ما با آمریکا حل نمی شود. تعریف آمریکا منهای اسرائیل بی معنا است. حل مساله ما با آمریکا، به معنای حل مساله فقط با آمریکا نیست، در واقع حل مساله منطقه ای ما با اسرائیل است. این یعنی ایجاد یک دوگانه که ما مبانی انقلاب و حرفهایی را که در این سالها، روی آن ایستاده ایم را کنار بگذاریم و اگر این مبانی را کنار بگذاریم، تبدیل به لیبی یا سوریه خواهیم شد. بهتر از آن که نمی شویم. با ما مانند عربستان یا حتی عراق که برخورد نمی کنند».

نادران خاطرنشان کرد: «آمریکا حتی با طالبان کنار آمد و قدرت را به طور یکپارچه به آنها تقدیم کرد؛ چرا که اصل اول، منافع خودشان است. برای آنها منافع ملی شان اصل اول است و ترامپ هم صادقانه تر از دیگر روسای جمهورشان، این موضوع را مطرح می کند».

******

توقف موقت مذاکرات نگران‌کننده نیست، ادامه می‌یابد

سید محمد صدر، دیپلمات سابق و عضو کنونی مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت و گو با سایت عصر ایران، پیرامون مذاکرات ایران و آمریکا و توقف آن صحبت کرده که بخش‌هایی از این مصاحبه به شرح زیر است:

کار مثبتی انجام گرفت و ایران وارد مذاکره شد. صحبت‌هایی را ترامپ مطرح کرد مبنی بر اینکه «من فقط می‌خواهم ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا نکند»؛ در حالی که دست‌یابی به سلاح هسته‌ای اصلاً جزو استراتژی دفاعی جمهوری اسلامی ایران نبوده است. بنابراین طبیعی بود که بتوان مذاکرات را آغاز کرد. بر خلاف مذاکرات قبلی که نزدیک به یک سال و هشت ماه طول کشید و می‌توانست با سرعت بیشتری پیش برود، این بار مذاکرات با سرعت بیشتری اجرا شد. از آن‌سو، آن‌ها می‌گویند ایران نباید به سلاح هسته‌ای دست یابد، که این مسئله عملاً حاصل است؛ و از این‌سو، ایران خواهان رفع تحریم‌هاست. یعنی، معادله‌ای به وجود آمده از تحریم در مقابل عدم دستیابی به سلاح هسته‌ای.

* واقعیت این است که تغییر مواضع آمریکا، نشان‌دهنده اختلافات جدی میان همکاران ترامپ است. شاهد تغییر و تحولاتی در آنجا هستیم، از جمله برکناری مشاور امنیت ملی ترامپ که فردی بسیار تندرو بود و گفته می‌شود از نزدیکان نتانیاهو و اسرائیل بوده است. با توجه به اینکه موضع اسرائیل نسبت به ایران کاملاً مشخص است و به‌طور جدی به دنبال جنگ و حمله نظامی به ایران است، چنین تحولاتی تا حدی مثبت ارزیابی می‌شود. اما باید دید در نهایت چه خواهد شد.

* در مذاکرات این قاعده مطرح است که دیپلماسی معادله‌ای سینوسی، زیگزاگی یا همراه با فراز و فرود است؛ بنابراین نباید از این توقف موقت نگران بود. من فکر می‌کنم که مذاکرات مجدداً ادامه پیدا خواهد کرد.

* مشکل اصلی در حال حاضر آمریکا است. مشکل اصلی ایران نیست، بلکه ترامپ است که می‌خواهد در رقابت‌های داخلی خودشان مطرح کند که من در مذاکرات چیزی بیشتر از بایدن و برجام گرفتم؛ چون خودش بوده که آن پیمان و موافقت‌نامه را بر هم زده و گفت آن موافقت‌نامه به نفع آمریکا نبوده و به نفع ایران بوده است.

* ترامپ اکنون به دنبال این است که آن حرف را جا بیندازد و بگوید که من امتیازات بیشتری می‌گیرم. در واقع این همان تضادی است که در خود ترامپ وجود دارد؛ یعنی از یک طرف می‌گوید هدف اصلی‌اش این است که ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا نکند و از طرف دیگر می‌خواهد امتیازات بیشتری بگیرد. این دو خواسته در کنار هم ایجاد مشکل می‌کنند. بنابراین، مشکل در طرف ایران نبوده و در طرف آمریکاست.

******

فرزندرئیس‌جمهور در رفتار خود تجدیدنظر کند

سایت مشرق‌نیوز نوشت:

هفته گذشته تیم تراکتور تبریز با برتری مقابل شمس‌آذر در قزوین، برای اولین‌بار قهرمانی خود در لیگ برتر را قطعی کرد. اشتیاق و هیجان این پیروزی چنان بود که هواداران تاب بازگشت بازیکنان از اردوی قزوین را نداشتند و عصر همان روز دوازدهم اردیبهشت، خیابان‌های تبریز را به صحنه جشن باشکوه قهرمانی تبدیل کردند.

در جریان جشن باشکوه مردم تبریز عده‌ای هم بودند که از این وضعیت هیجانی سوءاستفاده کرده و با شیطنت‌های مسبوق‌به‌سابقه، این مراسم مردمی را به حاشیه کشاندند. هم‌زمان تصاویری از حضور تعدادی هوادارنما در بین مردم تبریز منتشر شد که نشان می‌داد پرچم‌های ترکیه و جمهوری آذربایجان روی دوش گرفته و شعارهای تجزیه‌طلبانه سر داده‌اند. انتشار این تصاویر حتی سبب شد سوءاستفاده جریانات تجزیه‌طلبی و ضدانقلاب علیه ایران نیز شد. کانال‌های تلگرامی منافقین با انتشار تصاویری از این اقدامات تحریک‌آمیز، مطالبی در ارتباط با «شورش» یا «براندازی» منتشر کردند.

در حالی شاهد این حواشی هستیم که در مقایسه با مردم آذربایجان شرقی و غربی در حد انگشت‌شمار بوده و توسط اتاقک‌های مجازی ضدایرانی و تجزیه‌طلب بزرگ‌نمایی شده است. هواداران تراکتور بارها در ورزشگاه تصاویر قهرمانان ملی نظیر شهیدان باکری، آل‌هاشم، شهید رحمتی و ستارخان را به اهتزاز درآورده و یا به‌دور از هیجانات شیطنت‌آمیز، تیم محبوب خود را تشویق کرده‌اند.

این اتفاقات تلخ یاعث شد تا یوسف پزشکیان، فرزند رئیس‌جمهور، طی یک توییت نسنجیده کلیت حواشی جشن تبریز را از دیدگاه روان‌شناسی بررسی کرده و این اقدامات را فارغ از روحیات تجزیه‌طلبانه توصیف کند! توئیت آقای یوسف پزشکیان در فضای مجازی با انتقاد کاربران و کارشناسان مواجه شد. کاربران در پاسخ به او تاکید کردند که برخی از رفتارها نظیر علامت‌های معنادار دست، نمادها و شعارهایی نظیر «خلیج ع.ر.ب.ی»، به طور واضح از اهداف و نیات شوم تجزیه‌طلبی نشات گرفته و باید محکوم شود.همچنین برخی رسانه‌ها و فعالان نیز از دیدگاه روان‌شانسی نیز این موضوع را بررسی که و به یوسف پزشکیان پاسخ دادند که هرگونه توجیه و جابجایی مفاهیم در این رابطه، به جهش در چرخه‌ خشونت و تنش در استادیوم‌ها منجر خواهد شد.

به نظر، فرزندآقای پزشکیان به جای ورود به مباحثی که در ظاهر رنگ و بوی انتخاباتی داشته اما در باطن آب به آسیاب تجزیه‌طلبان می‌ریزد باید تجدید نظر اساسی کند. به‌ویژه در شهرهای قومیتی که رقابت‌های هویتی از قبل وجود داشته و بهانه‌هایی نظیر قهرمانی، به آن قوت می‌بخشد. همچنین استفاده مداوم از این مکانیسم‌های حساس و همسو با تجزیه‌طلبی، مانع از آن می‌شود که افراد یا گروه‌ها، رفتار و روش‌های سالم را برای مدیریت و تخلیه احساساتشان پیدا کنند و موجب می‌شود که به طور ناخواسته در گرداب تعصب‌های تحریف‌شده گرفتار شوند.

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

بیشتر بخوانید