سوال : سال ۵۸ وقتی تسخیر سفارت را طراحی می کردید، فکر میکردید که ارتباط دو کشور بعد از ۴۵ سال به این جا برسد؟
پاسخ : نه اصلا. قبل از شروع صحبت میخواهم بابت حادثهای که در بندرعباس رخ داده است و افکار عمومی را جریحه دار کرده است ابراز تاسف کنم. این {رخداد} صحنهای را نشان میدهد که – چه بر اساس سهل انگاری یا خطاکاری و چه بر اساس نقشه و خرابکاری - حوادث چقدر میتواند به زیرساختهای یک کشور ضربه بزند.
وی در ادامه گفت : آن زمان شرایط این گونه نبود. ایران در مدار جاذبه آمریکا قرار داشت. یک جهان دوقطبی وجود داشت. طبعا شرایط آن زمان قابل تحلیل نیست. اما ما تصور نمیکردیم که یک اقدام دانشجویی، روی منافع ملی کشور سایه بیندازد و به یک جریان هویتی تبدیل شود که دائما یک دشمن خارجی وجود داشته باشد و به تبع آن در داخل عوامل داخلی را دشمن نامگذاری کنیم.
شرایط وخیمی در حوزههای مختلف اقتصادی و اجتماعی رخ داد. تا جنبش مهسا که یک زلزله ۱۰ ریشتری بود و نشان داد بخش بزرگی از جامعه ایران، این رفتار را نمیپذیرند. همه اینها در دولت سیزدهم رخ داد. فرمول آن دولت این بود که سیاست داخلی را به سیاست خارجی پیوند بزند. یعنی سیاست خارجی ما که بر پایه مقاومت در منطقه و رسیدن به مرزهای اسرائیل و شعار نابودی اسرائیل بود، باعث میشد که در داخل هم دست به تسویه بزند و کسانی که مخالف این نوع نگاه بودند، از مناصب کنار گذاشته شوند.
گزینشها و محدودیتها باعث شد که جامعه بسیار نحیف و ضعیف شود، افکار ناکارآمد رشد کند و به آن دولت عمیق و یا هسته سخت نزدیکتر شود. این باعث شد که حکمرانی در طول دوره آقای رئیسی، ضعیف و غیرشفاف شد. این دولت از بسیاری موانع قانونی عبور کرد و مورد اعتماد بخشی از مردم نبود. اتفاقی که در کشور رخ داد بسیار سنگین بود.
حاکمیت پیش از آمدن پزشکیان اراده مذاکره کرد
سوال : فکر میکنید به خاطر آمدن پزشکیان بود که حاکمیت برای مذاکره اراده کرد یا این اراده را داشت و آمدن پزشکیان این مساله را تسهیل کرد؟
پاسخ : به نظرم دومی است. حکومت متوجه شد که دولت سیزدهم [به کشور آسیب میرساند.] یکی دو نمونه هم دیدیم؛ مثلا اینکه رهبری گفتند برخی گزارشها مهمل بود. ناکارآمدی دولت آقای رئیسی فوقالعاده به کشور آسیب رساند. تمام شاخصهای کلان اقتصادی منفی شد. بیاعتمادی عمومی گسترش پیدا کرد. شکاف طبقاتی گسترش پیدا کرد. وضعیت ما در دنیا، انزوای کشور و تحریم بود.
یا در ماجرای طوفان الاقصی اشکال این بود که بلافاصله تلاش شد که پای ایران به این درگیری کشیده شود. این اشتباه ما بود. اسرائیل بسیار از اینکه پای ایران را به میان بکشاند برد کرد. پای حزب الله وارد قضیه شد و بعد مساله پیجرها فوق العاده به ضرر ما شد. متاسفانه از میان برداشتن زنجیرهای از مدیریت حزب الله و اتفاقاتی که در منطقه رخ داد و بهخصوص سقوط دولت بشار اسد که زمانی ایران هزینه سنگینی را برای نگهداری او پرداخت کرده بود، همه نشان میدهد که ما داریم مسیر را اشتباه میرویم.
هسته اصلی قدرت به موقع برای تغییر رفتار تصمیم گرفت
وی افزود : به نظرم هسته اصلی قدرت به موقع تصمیم گرفت که باید یک تغییر نرم و تغییر منطقی در رفتار حکومت و دولت رخ دهد. مراحل بعدی برای تایید آقای پزشکیان و کابینه او و سپس همکاری نیروهای نظامی امنیتی با دولت در مساله قانون عفاف و حجاب و یا شبیه آن نشان میدهد که حکومت تصمیم گرفته است که ولو با گامهای اندک اما مسیر گذشته خود را اصلاح کند.
البته هنوز مقاومتی در داخل شکل میگیرد. مطمئنا اگر مذاکرات شکست بخورد، دوباره آن نیروهای رادیکال و افراطی دست بالا را خواهند گرفت. اینها هنوز هستند و در نهادها لانه کردهاند. این طور نیست که اینها به گوشهای رانده شده باشند و همه بگویند کشور روی چرخ اقتصاد و توسعه میافتد، نرخ رشد اقتصادی بالا میرود و با دنیا رابطه برقرار میکند.
متاسفانه تندروها هم در داخل ایران و هم در آمریکا حضور دارند. به همین دلیل فکر میکنم باتوجه به وضعیت موجود، باید به رفتار حکومت، مثبت نگاه کنیم. ولی واقعیت این است که حکومت ایران هم محتاج اصلاحات ساختاری است برای اینکه یک حکمرانی شفاف داشته باشد و کاری کند که در داخل، جامعه در اداره کشور مداخله و مشارکت کند.
در خود سیاست خارجی و داخلی، همراهی مردم با حکومت بسیار مهم است؛ چیزی که در این سالها از دست رفته بود. بازگشت این اعتماد و بازگشت این آشتی ملی، محتاج این است که حکومت گامهای بزرگتری را بردارد.
قضیه بابک زنجانی خیلی مشکوک است
اصغر زاده در ادامه گفت : حوادث مختلفی و بسیار زیادی نسبت به کشورهای منطقه داشتهایم. از ساختمان پلاسکو گرفته تا انفجاری که در نیشابور رخ داد، ساختمان متروپل آبادان و حوادث مختلف همیشه به نام اینکه مساله امنیتی است پرده پوشی میشود و جامعه نامحرم تلقی میشود.
اینها روی هم سوار میشود و باعث میشود که بیاعتمادی مردم تبدیل به شایعات میشود. وقتی هم شایعه پخش میشود، مرجعیت خود را از بیرون کشور میگیرد و دیگر نهادهای رسانههای داخلی، ارزش و اعتبار لازم را ندارند. این همه هزینه برای شبکههای مختلف و پرسنل صدا و سیما می کنیم اما ارزش کاری صدا و سیما به اندازه یک شبکه ساده که در منطقه با ۳۰۰-۴۰۰ نفر اداره میشود نیست.
بخش بزرگی از مردم ایران سعی میکنند مرجعیت خبری خود را از بیرون یا نهادهای غیر رسمی بگیرند. رسانه ملی رفتارهای غلط زیادی از خود نشان داده است. این ناکارآمدی در همه حوزههای دیگر هم هست. به نظرم همه باید اصلاح شود. در غیر این صورت، این سوء تفاهم و سوء تعبیر بین مردم ایجاد میشود و این شکافی که بین مردم و حکومت هست، ادامه پیدا خواهد کرد.
اگر الان گشایش اقتصادی هم رخ دهد اما این اصلاحات صورت نگیرد، متاسفانه دوبال هالیگارشها و مافیا سود بیشتری خواهند برد. قضیه بابک زنجانی خیلی مشکوک است. برای مردم سوال است. ولی هیچ تلاشی برای روشن کردن این نشد که آیا سرمایهای که برای این قرارداد گذاشته میشود از طرف کسی است که باید در زندان باشد؟
آیا بخش خصوصی میتواند مشارکت کند؟ فکر میکنم در آینده هم برای اینکه بتوانیم سرمایه اجتماعی خود را ارتقا دهیم، باید روی شفافسازی و قانونگرایی و بخصوص انصاف و عدالت در استفاده همه اقشار از فرصتهای اقتصادی کار کنیم. اگر این گشایش باعث تقویت بخش خصوصی شود و طبقه متوسط رشد کند، باعث ثبات سیاسی و اجتماعی و بقای نظام خواهد شد.
چرا نباید به دنیا ثابت کنیم که برای دفاع از خود داریم قربانی میشویم؟
اما الان اینطور نیست. ورق برگشته است. بسیاری از کشورهای منطقه نگران امنیت خود هستند. کشورهای دنیا هم همینطور. در مجموع، ما با این خطر روبرو هستیم که حرف ترامپ یعنی اینکه من صلح را با زور به ایران تحمیل کردهام جا بیفتد. او میخواهد بگوید که این همه ناو و امکانات نظامی که به منطقه آوردهام برای صلح است و دنیا هم باور کند. این پاشنه آشیل ما است. ما چرا نباید به دنیا ثابت کنیم که برای دفاع از خود و حق و حقیقت، داریم قربانی میشویم؟
کاری کردهایم که دنیا این را باور نمیکند و میگوید شما دروغ میگویید و حرف شما قابل اعتماد نیست. به همین دلیل است که در حوزههای مختلف، از مسائل حقوق بشر گرفته تا رفتار با همسایگانمان، نتوانسته ایم رفتار صحیحی داشته باشیم. همین الان رادیو تلویزیون ما علیه عربستان صحبت میکند.
من خودم مدتی در روزنامه کیهان بودهام. اما الان کیهان پارازیت میفرستد. پارازیت انداختن در چنین شرایطی جز مزاحمت برای تصمیم گیریهای اصلی، کار دیگری نخواهد داشت. اینها باید جمع شود. به نظرم اینها را بیرون بریزند و گوشهای زندگی خود را کنند و اجازه دهند مملکت دوباره روی خوش توسعه و اقتصاد را پیدا کند. اگر کشور ایران به شرایط ثبات و رشد اقتصادی برسد، به نظرم بسیاری از این فاصلهها و شکاف بین مردم و حکومت رفع خواهد شد.