فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی
گذر به کوی فلان کن در آن زمان که تو دانی
تو پیک خلوت رازی و دیده بر سر راهت
به مردمی نه به فرمان چنان بران که تو دانی
بگو که جان عزیزم ز دست رفت خدا را
ز لعل روح فزایش ببخش آن که تو دانی
من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی
خیال تیغ تو با ما حدیث تشنه و آب است
اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی
امید در کمر زرکشت چگونه ببندم
دقیقهایست نگارا در آن میان که تو دانی
یکیست ترکی و تازی در این معامله حافظ
حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی
شرح لغت: غیر:یگانه
۱- حضرت حافظ در بیت آخر میفرماید:
در مساله عشق، زبان ترکی و عربی یکسان است. تو هم سخن عشق را به هر زبان که نکو میدانی، بازگو کن.
پس دوست عزیز شما باید او را با هر زبانی که میتوانی متوجه نیت خود سازید، زیرا او خیلی از مسائل را نمیداند و اگر مرتکب عملی بر خلاف میل شما میشود، بطور ناخواسته و غیر عمد میباشد. چون از، چون و چرای عشق آگاهی کامل ندارد. اگر چه ظاهراً ادعای فراوان دارد.
۲- گره این مشکل با زور و مادیات قابل حل نیست. بلکه با خوش رویی و مهر و محبت، به سادگی انجام میگیرد و جای هیچ گونه نگرانی نمیباشد. ناراحتی شما برخواسته از وسواس و تردیدتان میباشد. پس به یکی از مشاهد متبرکه بروید و نذر خود را ادا کنید که گشایش بسیار حاصل میشود.
راز دل خود را چنان با او در میان بگذار که به گوش نامحرمان و بیگانگان نرسد و به خاطر داشته باش ناامیدی جرم بزرگی است. همیشه امیدی برای ادامه دادن هست، از آن غافل مشو و با او همزبان و همدل باش تا به مقصود خود برسی.