در شرایطی که بازار مسکن در ایران با شتابی نگرانکننده از دسترس عموم مردم فاصله میگیرد و خانهدار شدن به رؤیایی دوردست تبدیل شده، بسیاری از کارشناسان معتقدند ریشه این بحران تنها در نوسانات اقتصادی یا تورم افسارگسیخته خلاصه نمیشود.
آنگونه که تحلیلها نشان میدهد، بحران مسکن محصول انباشتشدهی دههها سیاستگذاری ناکارآمد، نگرش سوداگری بر فرآیند شهرسازی و نادیدهگرفتن پیوستهای اجتماعی و فرهنگی در توسعه شهری است. از سوی دیگر، گسستی عمیق میان نیازهای واقعی جامعه و الگوهای رایج ساختوساز بهوجود آمده که نهتنها به نابرابری فضایی دامن زده، بلکه کیفیت زندگی در بسیاری از مناطق شهری را نیز بهطور جدی تهدید کرده است. در نتیجه، آنچه امروز به عنوان «بحران مسکن» شناخته میشود، در واقع بازتاب یک نارسایی ساختاری و چندلایه در مدیریت و نگاه کلان به شهر و زندگی شهری است.
محسن بیات، متخصص مدیریت شهری، با اشاره به کاهش شدید قدرت خرید مسکن در میان مردم، میگوید: «امروز نه تنها خرید مسکن، بلکه حتی اجارهنشینی نیز دیگر تضمینی برای داشتن سرپناه نیست.» او تأکید دارد که عملکرد تقنینی و اجرایی دهههای اخیر در حوزه مسکن ناکارآمد بوده است: «اگر سیاستهای کارآمدی وجود داشت، دستکم ساکنان شهرهای کوچک میتوانستند خانهدار شوند؛ اما برنامهها همواره به سمت گرانسازی حرکت کردهاند.»
بیات افزود: «ما در قالب انبوهسازی، مردم را در فضاهایی شبیه قوطی کبریت جای دادهایم و شهرسازی نیز متأثر از همین نگاه است. بسیاری از شهرهای اقماری همچون پردیس و پرند، صرفاً سکونتگاههایی بدون هویت شهریاند که فاقد زیرساختهای لازم برای زیست انسانیاند.»
بررسیهای میدانی اکوایران نشان میدهد قیمت مسکن در پردیس بهطور متوسط بین ۲ میلیارد و ۳۵۰ تا ۲ میلیارد و ۴۸۰ میلیون تومان برای آپارتمانهایی با متراژ ۸۴ تا ۸۵ متر و امکاناتی نظیر پارکینگ، آسانسور و انباری است.