«همه موجودات پیش از ظهور در عالم خارج، در عالم علم الهی حاضر بوده و در آن حضرت، اعیان ثابته نام گرفته اند. با تجلی فیض مقدس، اعیان ثابته بر اساس استعداد و اقتضای ذاتی خود، لباس وجود خارجی پوشیده و به عالم عیون خارجی قدم نهاده اند!»
دیشب به توصیه یکی از دوستان عزیز و بعد دو هفته ای که درگیر تایپ و ویرایش بودم و نیازمند فراغت ذهنی، به تماشای انیمیشن Soul نشستم. انیمیشن «روح»، علاوه از جذابیت های بصری و داستانی اش، راوی ایده و سوژه ای انتزاعی و حیرت انگیز است. حیرت انگیز از این باب که ایده اصلی فیلم، تقریبا منطبق بر تعریف «اعیان ثابته» از منظر ابن عربی شکل گرفته است. هنر بزرگ فیلمساز این بوده که خواسته یا ناخواسته، مفهوم انتزاعی «اعیان ثابته» را به زیبایی تجسم بخشیده و در قالب تصویر و حرکت، به عالم حواس بیننده انتقال می دهد. برایم جالب بود خواندن نظرات برخی از مخاطبان فیلم در فیلیمو که چقدر از ایده فیلم متاثر شده بودند و به قول خودشان توانسته بودند عالم هستی را به گونه ای دیگر هم تماشا کنند.
رمز سیطره علم، فرهنگ و هنر غرب و پرمخاطب بودن محصولات سینماییشان، همین نکته است که هر معنا و مفهوم انتزاعی را ساده و خرد کرده و آن را عینی و تجربه پذیر می کنند، درست برخلاف ما که میراث فرهنگ و ادب مان، گویی طبقه بندی «محرمانه» خورده و لابلای مقالات دانشگاهی دور از متن جامعه، مدفون مانده است!
در این یکی دو سال که با متون قدیم ادب و عرفان بیشتر می چرخم، مدام درگیر این سئوال هستم که چرا ما نمی توانیم از ادبیات خیال انگیز و فرهنگ مملو از ایده های بکر و انتزاعی مان، سوژههای محسوس و قابل تجربه استخراج کنیم و برای نسل تصویر زده امروز، روایت کنیم؟! چرا نمی توانیم ایده های خیال انگیز و انتزاعی را رام کنیم و از آنها سواری بگیریم؟!
این که همه جا از کلاسهای «موفقیت» و کتابهای «خوشبختی» پر شده، موید توانمندی غرب در عینیت بخشی و محسوس سازی مفاهیم کاملا ذهنی و درونی چون «احساس خوشبختی» است و الا مضحک است که این اقبال عمومی به سینما، روان شناسی و فلسفه غرب را صرفا معلول تهاجم فرهنگی و شبکههای ماهواره ای بدانیم!
گشودن مسیر «عینیت بخشی و ساده سازی مفاهیم» و عمومی کردن فهم ادبیات، فرهنگ و حتی عرفان در جامعه ما مصایب و ظرایفی دارد که اول آنها در افتادن با منتقدان و متعصبان است. اما اگر از اینها به سلامت بگذریم، فرهنگ و هنر ما علاوه از خودمان مشتریان دیگر هم خواهد داشت، همانطور که داستانسرایی «پائولو کوئلیو» و «الیف شافاک» از روایت های هزار و یک شب و عشق شمس و مولانا، مخاطبان انبوه جهانی یافته است!