به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، برنامه نیم روزی شبکه خبر در گفتگویی با روح الله ایزدخواه، نماینده مجلس شورای اسلامی و صادق میرزاده مفرد، عضو شورای عالی جهاد سازندگی به بررسی نقش جهاد سازندگی در پیشرفت کشور پرداخت.
مقدمه: حتماً پدرها و پدربزرگ هاخاطرشان هست که در اوایل انقلاب و در زمان جنگ برای اینکه مشکلات مردم حل و فصل شود، نهادی مثل جهاد سازندگی روی کارآمد و کارها را شروع کرد، به چرایی پیدایش و اینکه چرا این نهاد انقلابی شکل گرفت و چرا اساساً در دولت شهید رئیسی احیا شد، میپردازیم.
سوال: به نظرتان چه شرایطی وجود داشته در ابتدای انقلاب که امام به این جمع بندی رسیدند و تصمیم گرفتند نهادی مثل جهاد سازندگی بیاید و شروع به کار بکند؟
ایزدخواه: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن معجزه بعدی انقلاب، راه اندازی جهاد سازندگی بود و اولین جهادی بود که شکل گرفت بعد از ان جهادهای دیگری هم داشتیم جهاد دانشگاهی، جهاد خودکفایی، نهضت سوادآموزی مسکن سازی و امثال اینها منتها پایهگذار این الگو جهاد سازندگی بود و یک پاسخ حاکمیتی بود به مسئله عقب ماندگی کشور یعنی حاکمیت و در راسش ولایت فقیه زمانی که مردم در طول این دو سه ماه بعد از پیروزی انقلاب میآمدند گله میکردند از وضعیت کشور از روستاها که آن زمان دو سوم جمعیت در روستاها بود هفتاد درصد در روستاها بود فقدان امکانات، زیر ساختها فقدان آموزش، بهداشت و امثال اینها امام در پاسخ به این نیاز حاکمیتی فرمود جهاد سازندگی، پس جهاد سازندگی یک امر حاشیهای، یک کار موقتی و کار اردویی نبود یک راه حل و یک راهبرد از جنس حکمرانی بود که رهبر معظم انقلاب در آن زمان فرمودند و تشکیل شد ماهیتش چه بود، ماهیتش قطعاً نهاد دولتی نبود نهاد خصوصی هم نبود یعنی نه مدل سرمایه داری و بخش خصوصی بود نه مدل دولتی و مدل مارکسیستی یک نهاد جدیدی بود که هیچ سابقهای نداشت هیچ تجربه قبلی در دنیا نداشت این را به اذعان تحقیقات خارجیها عرض میکنم، برآمده از متن مردم بود، اما با حضور هستههای جهادی و جهادگران و یک معجونی بود از نظر و عمل.
جهاد سازندگی توانست شکاف و عقب ماندگی در عرصههای مختلف در روستاها در عرصه بهداشت، فرهنگ وعرصههای عمرانی و حتی در دفاع مقدس در بخش تدارکات و پشتیبانی دفاع مقدس این شکافهای بزرگ و تاریخی را در عرض چند سال جبران کند این را باز به اذعان تحقیقات عرض میکنم خارجیها تحقیق کردند میگویند رشدی که که جهاد سازندگی ایران در بخش روستایی داد در هیچ جای دنیا تجربه نشده حتی در کشورهای صنعتی آن رشد شتابانی که اتفاق افتاد با حضور جهاد، پس یک حرکتی بود فراتر از یک نهاد و یک سازمان یک حرکت وسیع و فراگیری بود که حاکمیت به محوریت ولایت فقیه تشکیل داد و با متن مردم گره خورد با حضور مردم در صحنه و در میدان خود مردم عاملیت پیدا کردند در سازندگی و با آن میانداری حلقههای میانی آن زمان یعنی جهادگران توانست در این عرصهها ورود کند.
حدود سی کمیته مختلف در جهاد سازندگی شکل گرفت اینکه گاهی به صورت نوستالژی فکر میکنیم جهاد فقط بیل زدن بودو جاده کشیدن این طور نیست، سی کمیته در جهاد کار میکرده یکی کمیته راه بود، کمیته بهداشت، کمیته زنان، کمیته شوراها، کمیته بینالملل، کمیته کتابخانهها وکمیته ورزش داشته یعنی در همه عرصهها جهاد سازندگی ورود کرد محدود به روستا و کشاورزی فقط نبود اجحافی که در حق جهاد شد، در یک کلمه بگویم در سه دولت در طول حدود شانزده سال از سال ۱۳۶۲ که جهاد را وزارتخانه کردند که در ان زمان مقام معظم رهبری در آن زمان رئیس جمهور بودند ایشان مخالف وزارتخانه شدن بودند ولی دولت آقای میرحسین موسوی طرح را برد به مجلس گفت وگوها، مذاکراتش هست ان زمان آقای فیروزآبادی عضو شورای مرکزی جهاد بود در مذاکراتش در مجلس است که به شدت مخالف بود و جهاد وزارتخانه شد، اشتباه اول جهاد سازندگی یک امری فوق وزارتخانهها و بروکراسی اداری بود این را کردند وزارتخانه اولین ترمز جلوی جهاد که شیده شد خیلی از نیروهای داوطلب همان زمان رفتند گفتند ما دنبال کارمندی نبودیم اگرمیخواستیم کارمند باشیم اداره بود، آمدیم اینجا کار مردم راداوطلبانه انجام دهیم.
درگیر بروکراسی اداری شد بودجه و برنامه و اینها دومین ترمز در دولت سازندگی در دولت مرحوم هاشمی کشیده شد که سازمانها و بازوهای جهاد را حذف کردند در راس آن سازمان پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد که دهها و صدها مرکز آموزشی تحقیقاتی، سازندگی، مهندسی بچههای جهاد درجنگ میساختند جنگ نمیکردند رزم نمیکردند میساختند، مهندسی میکردند پل، بیمارستان وماشینآلات میساختند خودرو میساختند اینها حذف شد که اینها میتوانست در خدمت سازندگی کشور باقی بماند البته نیروها از بین نرفتند این نیروهای توانمند جهادی پخش شدند در ادارات و سازمانها و بخش خصوصی و اغلب انها گل کاشتند.
ولی ان نهاد تنومندی که بود از بین رفت و ضربه سوم هم در دولت آقای خاتمی با ادغام جهاد در کشاورزی بود با اینکه جهاد اساساً فراتر از عرصه کشاورزی بود، درست است در روستا کار کشاورزی هم متولیاش بود، اما خیلی فراتر از کشاورزی بود و این را انجا ادغام کردند همه اینها را مرحوم شهید بهشتی پیش بینی کرده بود و گوشزد کرده بود در ابتدا نماینده امام در جهاد آقای شهید بهشتی بودند فرموده بود که مراقب باشید، شما را وزارتخانه نکنند و اگر روزی وزارتخانه شدید با کشاورزی ادغام نشوید به هر ترتیب این گذشته جهاد است، حالا در مورد امروز هم صحبت داریم، اما عرض میکنم که اتفاق بدی که افتاد این که این نهاد از بین رفت و ان شکل و شمایل سازمان یافته و تنومندی که داشت آن امر همه با هم که روح جهاد بود در آرم جهاد هم هست همه با هم جهادسازندگی و فرمان امام بود که باید همه پای کار بیایند، جهاد به هم رسانی عوامل میکرد همه عوامل از دولت گرفته تا مردم تا آن پیرزن روستایی تا آن مهندس تا آن محقق دانشگاهی را گرد هم میآورد برای امر سازندگی یا به تعبیر امروز پیشرفت، اما آن نهاد از ان شاکله نهادی خودش از بین رفت، اما بارقههای آن ماندند ادامه دادند فرهنگ جهادی کار خودش را کرد امروز بحمدالله دوباره دارد این امر زنده میشود.
سوال: این سوال را مجدد از شما آقای مفرد میپرسم، به نظرتان در آن برهه چه احتیاجی بود به اینکه اساساً جهاد سازندگی داشته باشیم، اگر نمیداشتیم در چه وضعیتی بودیم در آن زمان؟.
ميرزاده مفرد: سیر خوبی را آقای ایزدخواه اشاره کردند درباره شکلگیری جهاد سازندگی و روندی که در ان دوره طی شد، قدری تکمیل میکنم جهاد سازندگی تشکیلش نشانههایش در خود مردم بود در خود پیامی که حضرت امام دادند در چنین روزی اشاره میکند که کسانی، جوانها دانشجوها به خصوص در مناطق دورافتاده و دست خودشان روی مسائل اساسی مسائل حیاتی گزارش این جنس اتفاقات به حضرت امام میرسید و امام بعد از دیدن این آمادگی که در دل ملت وجود دارد و همه آمدند پای کار ان پیام تاریخی را میدهند پیام تاریخی هم خیلی پیام شفاف و زیبایی است انجا امام اشاره میکند ما بار دیگر با همین مردمی که انقلاب کردیم باید دوباره متوسل بشویم به مردم برای خرابیهایی که بار آمده ناشی از ان دورانی که دست شاه بود و خرابیهایی که در کشور ایجاد شده، میگوید این خرابیها باید به دست مردم باز بشود یکسری شاخصها دارد به نظرم شکلگیری جهاد سازندگی در ابتدای انقلاب، اولی توسل به مردم به عنوان متولی مسائل کشور، ما یک وقت است میخواهیم مشارکت مردم را بگیریم دولتهاو مجموعههای مختلف میآیند و ارائه میکنند، میگویند مردمان بیایند دراین طرحها مشارکت کنند نگاه حضرت امام در این پیام و بعدش خیلی شفاف است میگوید مسائل مال مردم است، کشور مال مردم است و آباد کردنش به دست مردم است.
اولیش اینکه صاحب مسئله خود مردم هستند چیزی که شاید در این سالها بعضا گفتند مثلاً در انتخاباتها در موقعیتهای مختلف گفتند شما فقط به ما رای بدهید و ما شروع میکنیم مسائل را حل کردن و مردم را به جای اینکه به قیام دعوت کنند به نشستن و مطالبه به نوعی دعوت کردند، نکته پررنگ دومی که از ابتدای شکلگیری جهاد رنگارنگ بودن جهاد و دعوت همه اقشار مردم خیلی پررنگ است مثلا امام در پیامشان میگویند زن، مرد، پیر و جوان، دانشجو وکارگر یعنی در سطوح مختلف همه اینها را درگیر میکند تا اینها بیایند پای کار اقداماتی انجام دهند، من چیزهایی که شنیدم از بزرگترهای خودم در جهادسازندگی که شاید نظام همین الان با توانمندی که دارد سالها طول بکشد بخواهد بردارد، این بارهای بزرگ به دست مردم درهمان سالهای نخست انقلاب برداشته شد یعنی بدون بروکراسی حاکم، بدون سازوکارهای دست و پاگیر و کاملاً خود جوش و در میدان به نوعی جهاد سازندگی از فرمان تا میدان هم کوتاه کرده بود یعنی همین که حضرت امام میگفت مثلاً بروید گندم بیاورید سریع جهاد گندم شکل میگرفت و یک برههای بودکه کشور دچار بحران گندم شد به امام میگویند گندم داریم ولی هزینه حمل و نقلش خیلی بالاست امام میگویند کامیون داران بروند آنجا گندم بیاورند، روز حمل و نقل الان به آن روز استیک صف عریض و طویلی از کامیون داران کشور میروند گندم میآوردند یعنی از زمانی که فرمان داده میشود تا زمانی که این مسئله حل بشود در میدان فاصله خیلی کوتاهی است.
یا بحران یا حادثهای پیش میآمد قبل از این که مثلاً جهاد در شورای مرکزی اش اعلام بکند به آن استان و شهرستان آنها گزارشهای شان را ارسال میکردند یعنی در میدان حضور داشتند و این فضا را تا حد خوبی پیش میبردند این به نظرم، ویژگیهایی بود که جهاد را یک نهاد برخاسته از دل مردم و کاملاً از جنس مردم تبدیل کرده بود بعد از اینکه تبدیل به وزارتخانه شد کم کمخطاب شد به عنوان یک دستگاه متولی و مردم ازش فاصله گرفتند یعنی آغاز به نوعی شاید ذبح همچین نهاد انقلابی از انجایی شروع شد که رفت درگیر بروکراسی اداری شد خودش سازمانی شد و ذره ذره یک اتفاقاتی افتاد تا سال ۱۳۷۹ این سال سالی است که ادغام با وزارت کشاورزی اتفاق میافتد این تیکه یک مقداری کمتر روایت شده در سال هفتاد و نه که یک همچین سرمایهای دیگر بعد از همه تلاشها داشت به نوعی از بین میرفت حضرت آقا اولاً فرمانده وقت بسیج را دعوت میکنند، دوماً وزیر کشاورزی که داشت میشد وزارتخانه جهاد کشاورزی سوم مجموعه روستایی نهاد ریاست جمهوری این سه نفر را دعوت میکند صدا میکنند و میگویند بروید شما یک سازوکاری بیاورید بالا که بسیج مردم را سازماندهی کند و جوانها را بیاورد پای کار، دولت بگوید کدام عرصهها و کجاها نیاز به حضور جوانها هست و این زنجیره به هم نریزد بعد از ان دیگر مجموعه بسیج سازندگی شکل میگیرد و اتفاقات بعدی که در قالب گروههای جهادی اردوی جهادی و هستههای مردمی شاهد هستیم از آن سال ۷۹به نوعی این بار زمین نمیماند یعنی شاید بگویم سازمانش پاشید ولی گفتمانش، شبکهاش، مجموعه اش به حمدالله با قوت دارد پیش میرود.
سوال: آقای ایزدخواه، رسیدیم به اینجا وزارتخانه شد بعد همادغام شد، دلایل اینکه ادغام شد چی بود؟ دلایل اینکه وزارتخانه شد چی بود به نظر شما؟.
ایزدخواه: خیلی مهم است این را بحث کنیم سؤال دقیقی است از این جهت که، چون مسئله امروز ماست در ان زمان که داشت وزارتخانه میشد ایرادی که دولت وقت میرحسین موسوی داشت به جهاد اینکه جهاد در همه جا دارد دخالت میکند ما فرستادیمدر روستا در امر بهداشت میرود در فرهنگ میرود در راه میرود در دام میرود کشاورزی، یک جلسه خیلی تاریخی است که روز قبل از اینکه طرح بیاید در مجلس وقت بحث بشود جلسهای گذشته شد شورای مرکزی جهاد اعتراض میکند به وزارتخانه شدن جهاد، شخص مقام معظم رهبری آن زمان به عنوان رییس جمهور در آن جلسه هستند آقای بیژن زنگنه به عنوان نماینده دولت میرحسین در آن جلسه هست و شورای مرکزی در آن جلسه هستند انجا بحث میشود و بچههای جهاد میگویند آقا این ماهیتاً مردمی است اگر وزارت خانه اش بکنیند اصلاً روح مردمی را از دست میدهد و این حرکت و این وسعتی که تو کار هست از بین میرود و میشود یک دستگاه بوروکراتیک مثل سایر وزارتخانههای دیگر و باید صبر کند تا دستورش بیاید بخشنامه اش بیاید، سازمانش شکل بگیرد ماشین دولتی اش را بدهند، آذوقه اش را بدهند تا این کار کند، الان داریم با مردم کار را پیش میبریم آن موقع صبر کنیم تا دولت جیره و مواجب ما را برساند تا کار کنیم بحثهای زیادی میشود شخص آقا انجا میپذیرند به دولت میگویند راه چی هست، میگویند، چون طرح رفته درمجلس باید شخص نخست وزیر پس بگیرد طرح را که آقای بیژن زنگنه قول میدهد این را میبرم به میرحسین میگویم ولی پس گرفته نمیشود و طرح میآید در مجلس و پیگیری میشود، گفتند شما بیایید وزارتخانه و بودجهای مشخص داشته باشید بیایید وزارتخانه شوید سازوکار اداری مرتب، سازمان یافته داشته باشید بیاید وزارتخانه بشوید که دولت شما را ببیند و قدرت کارتان بیشتر بشود، همه اینها به ضد خودش تبدیل شد یعنی دستگاهی که داشت از تمام امکان مردم استفاده میکرد به صورت مویرگی تجمیع منابع میکرد از مردم، دولت چقدر مگر خزانه دولت پول دارد امکانات ومنابع دارد مردم چه قدر دارند جهاد دقیقاً داشت این شکاف منابع را پر میکرد مسئله امروز ما که کسری بودجه داریم کمبود منابع داریم ناترازی داریم.
آن عکس اسکناس بیست تومانی یادتان باشد پشتش یه جادهای را دارند آن عکس واقعی است یعنی عکس بوده تبدیل به نقاشی میکنند روی اسکناس، ان دستگاه تراکتور هم که انجا هست و من بعداً رفتم در کنج یک موزهای در حاشیه مشهد پیدا کردم آن تراکتور هم الان هست در آن عکس حدود هفت نفر دارند کار میکنند دو نفر از انها نیروی کادری جهاد هستند پنج نفر نیروی آن روستا هستند، صبح آمدند اینجا کمک بدون هیچگونه ماموریتی، حکمی و پولی شب هم میروند خانه شان دو به پنج بوده مثال بزنیم در همین عکس.
در پل بعثت که ساخته شد در جنگ برای عملیات فاو مرحوم مهندس عظیمی از مهندسان آن پل برای ما تعریف میکرد میگفت نیروی کادری مان در آن ساختمان پل بعثت که شاهکار مهندسی جنگ است و در دنیا به عنوان یک شاهکار مهندسی تدریس میشود تجربهاش میگفت پانزده درصد بیست درصد نیروی کادر ما بوده بقیه هم نیروهای داوطلبی که سی روز اومدند درجنگ و برمیگردند خانه شان و کم آمدند، ما داشتیم منابع را با شبکه مویرگی از کل مردم جمع میکردیم در جهاد این را بهانه بودجه از بین بردیم بیا بودجه به شما بدهیم، حرف مان این است مسائل کشور همه اش معطل بودجه نیست چرا ما در هر جای کشور در هر بخش مشکلی داریم صبر کنید تا اعتبارش بیاید، صبر کنید تا برویم بودجه را تصویب کنیم در دولت،
چرا کشور را معطل بودجه میکنید مگر بودجه چقدر است الان با این تحریمها و فروش نفت و ... چقدر مگر بودجه داریم اصلاً مسئله پیشرفت کشور با بودجه چندرغاز دولت حل نمیشود، ما نیاز به احیای منابع داریم منابع را باید مردمی کنیم یعنی مردم بیایند و انحصارات برداریم اجازه بدهیم مردم زمین بدهیم منابع بدهیم راه بدهیم هر چهمردم میتوانند احیا بکنند در اختیارشان قرار دهیم جهاد داشت این فرمول را پیاده میکرد.
رهبری فرمودند که ما فرمول به میدان آوردن مردم را نداریم به این مضمون این را داشت جهاد با الگوی حرکت مردمی تامین میکرد به بهانه اینکه بیا بودجه به شمابدهیم، بخشنامه و دستورالعمل بدهیم جهاد اصلاً مزاحم دولت نبود در ان زمان داشت کار دولت را تکمیل میکرد بچههای جهاد میگویند میرفتیم مثلاً پیش اداره برق میگفتیم آقا شما چند روستا قرار است امسال برقرسانی کنید و چقدر بودجه برایش گذاشتید، آن بودجه را بدهید ما دو برابر تعداد روستا به شما برق رسانی میکنیم میدهیم، کمک ادارات بود جهاد چقدر مدرسه میخواهی بسازی همان امکانات محدودی که دولت دارد را میگرفتند و دو برابر سه برابر آن را تحویل میدادند، چون مردم امده بودند پای کار فرهنگ جهادی حاکم شده بود کار برای خدا، امام فرمود آجر روی آجر میگذارید بسمالله بگویید یک حرکت عظیم امروز برای شما بخواهم مثال ملموس عینی بزنم همین حرکت اربعین را ببینید بیست سی میلیون جمعیت در یک بازه زمانی مثلاً یک ماه کمتر میروند در یک فاصله جغرافیایی صد کیلومتری اینها تامین غذای شان، بهداشت شان خواب شان، استراحت، زیارت شان تامین است چه جوری؟ با مردم تمام سلولهای های این مسیر را مردم تامین کردند خود مردم امدند پای کار میبینید یک حرکت حماسی در دنیا خلق میشود دنیا متعجب است که چگونه در یک کشوری که از لحاظ امکانات ضعیف است این اتفاق دارد میافتد.
در جهاد داشت این اتفاق میافتاد به اسم بروکراسی وتأمین بودجه دولتی به اسم بخشنامه، بعد از جنگ سازمان مهندسی جنگ که در جهاد بود و داشت پل وجاده وخودرو میساخت را تعطیل کردیم حالا فراخوان زدیم پیمانکاران بیایید به صف شوید به شما کار بدهیم، از دولت با بودجههای آن چنانی پروژه بگیرید امروز ۳۰ ـ ۴۰ هزار پروژه نیمه تمام در کشور داریم در حالی که آن نهاد عمرانی و مهندسی برای بازسازی خرمشهر باز مرحوم عظیمی تعریف میکرد که چگونه با حضور مردم ما روستاها را یک به یک داشتیم کار میکردیم احیای اراضی میکردیم کشاورزی را احیا میکردیم البته کمک دولت هم بود همان کمک محدود، اما بخش اعظم کار را مردم تأمین میکردند و البته عادلانه نکته مهم این است که در الگوی مردمی مهم است که رانت ایجاد نشود مردم ایمان داشته باشند به سلامت کار بدانند که کسی اینجا سوء استفاده نمیکنند و مردم هم میآیند پای کار، جهاد دقیقا یک الگوی حکمرانی ضد فساد بود یعنی در حین مردمی سازی هم عدالت را مستقر میکرد تبعیض را هم از بین میبرد و انحصارات را برمی داشت در قضیه تنظیم بازار مرغ بچههای جهاد مشهد یک زمانی دلالها مرغ را گران کردند در بازار و بازار را به صورت مصنوعی تلاطم دادن بچههای جهاد رفتند یک بازارچه کوچکی را جلوی پارک ملت مشهد گذاشتند تولیدکنندههای مرغ آمدند عرضه مستقیم تنظیم بازار شد با کمک خود مردم بدون اینکه دولت بخواهد یارانه نقدی بدهد بخواهد از منابع از جیب بگذارد به صورت مردمی بازار را تنظیم کردند بدون اینکه بخواهد در ساختار دولت اتفاق خاصی بیفتد.
سؤال: آقای مفرد، آقای ایزدخواه گفتند که این فرهنگ هست الآن هم به آن نیاز داریم و باید احیا بشود، به نظر شما برای اینکه این فرهنگ احیا بشود، چون بخشی از برنامه ما هم بررسی عملکرد شورای عالی جهاد سازندگی است که در دولت شهید رئیسی مجددا شروع به کار کرد، برای این احیا باید چه کار کرد و چه کاری انجام شد تا الآن بیست و یکی دو ماه تقریبا گذشت از جلسه اول شورای عالی جهاد سازندگی؟
ميرزاده مفرد: یک مقدمه بگویم از جهت اینکه واژه احیا را بر گفتمان جهادی شاید واژه درستی نباشد، گفتمان جهادی در این سالها زنده وپویا بوده و رشد کرده و آن بخشی که شاید بگویم ظرفیتهای مردمی بیاید پای کار در انواع و اقسام گروهها و هویتهای مختلفی که در کشور شکل گرفته در این سالها بوده، می توانیم در ارتباط با فراگیر شدن گفتمان جهادی، عمومی شدن گفتمان جهادی و اینکه دولت و عموم مردم بیشتر درگیر این حوزه بشوند صحبت میکنیم ولی شاید واژه احیا، واژه خیلی مناسبی بر گفتمان جهاد و حرکت جهادی شاید مثلا در این برهه نباشد حاج آقای رئیسی یک سابقهای دارند ایشان تقریبا از آن سالی که حضرت آقا در جمعی از بچههای جهادی که سال ۹۸ خدمت حضرت آقا رفته بودند و آنجا به نوعی دستور این کار را دادند که این گفتمان جهادی باید فراگیر شود در کشور، آنجا آقا اشارهای به آن جمع بچههای جهادی میکنند میگویند شماها همه جمع شدید برای محرومین دارید کار میکنید یک عده زیادی از کشور محرومند که در جمع شما بچههای جهادی باشند یعنی آقا میگویند اصل محرومیتی که الآن باید برطرف بشود در کشور این تکه است آن را رسیدگی به روستاها، رفع خیلی از مسائل و اینها در نهایت برهههای مختلف بوده و هست اینکه کشور یکپارچه جهادی بشود همه بیایند پای کار حل گرههای کشور و مردم با آن حال و هوای اول انقلاب به معنای ورودشان در عرصههای مختلف ورود پیدا بکنند این خودش موضوعیت دارد.
شهید رئیسی ابتدا از ظرفیتی که داشتند در آستان قدس رضوی استفاده کردند موقعی که تولیت آستان را به عهده گرفتند ایشان گفتند این ارادتی که مردم به امام رضا (ع) دارند و دوست دارند خادم امام رضا (ع) بشوند این را میتوانیم از آن استفاده بکنیم هر کسی در هر روستا و منطقه محرومی دارد یک خدمتی بدهد پزشک است، معلم است و آن را به نیابت از امام رضا (ع) انجام بدهد به نوعی خادم امام رضا (ع) بشود در روستا و شهر و محله و حاشیه نشین هر جا که هست، یک ریل گذاری در مجمع آستان قدس کردند که همچنان آن مجمع خادم یاران رضوی و کاری که بنیانگذاری کردند سر جایش مانده بعدکه ایشان آمدند در قوه قضاییه دوباره مسیر فعالیت بچههای جهادی را در قوه قضاییه هم فراهم کردند از آن سیستم سوت زنی بگیرید تا اینکه برای ما عجیب بود پای بچههای جهادی و گروههای جهادی را به داخل زندانها هم باز کردند که بروید به اینها خدمات بدهید و اینها را ببرید در مسیر رشدی من تک و توک کسانی را سراغ دارم که از دل خدمات گرفتن از بچههای جهادی در زندانها بعد از اینکه آزاد شدند به جمع این بچههای جهادی اضافه شدند اولین بار مزه اش را در زندان چشیدند که این بچهها آمدند مثلا کار خدمات درمانی به آنان دادند هر کاری این جوری.
بعد از اینکه آمدند در قوه مجریه، دولت سیزدهم اولین دولت است بیانیه گام دوم است پس از بیانیه گام دوم دولتی که از آن انتظار میرود آن بار سنگینی که حضرت آقا در بیانیه اشاره میکنند بار دیگر جوانها بیایند پای کار، زمینه این کار را بتواند فراهم بکند آقای رئیسی با آن جمعی که دارد به نوعی دورشان جمع شده بودند روی شعار دولت اول کار کردند و رسیدند به دولت مردمی ایران قوی بعد گفتند این دولت مردمی را ما در درون دولت چه سازوکاری برای آن ببینیم چه بستری میتوانیم فراهم بکنیم که این مردمیها کار خودشان را بکنند دولتی نشوند بار دیگر مثل آن اتفاقی که برای جهاد سازندگی اول انقلاب اتفاق افتاد آن اتفاق تکرار نشود، ولی دولت هم تمام قد بیاییم پای کار این ظرفیتی که در کشور وجود دارد یک رفت و آمدهایی که میکنند میرسند به مدل شورای عالی، همان اوایل مثلا وزیر کشاورزی وقت آمد مصاحبه زودهنگامی کرد گفت ما میخواهیم جهاد سازندگی را احیا کنیم، بچههای جهادی سریع اعتراض کردیم و گفتیم بعد از ۴۰ و اندی سال الآن ذیل وزارت کشاورزی دوباره احیای جهاد سازندگی این اصلا لطمه زدن مجدد به قصه جهاد سازندگی است بگذارید یاد و خاطره آن بماند اینجوری دوباره در که حاج آقای رئیسی رفت و آمدی که با پیشکسوتان جهاد کردند با بچههای فعلی جهادی کردند نهایتا رسیدند که یک شورایی تشکیل بدهند این شورا نوپاست الآن تقریبا ۲۰ و دو سه ماه که از این موضوع گذشته.
کلیاتی از آن خدمتتان عرض کنم ساختار این ساختاری است که ما الآن تقریبا۲۴ ـ ۲۳ دستگاه اصلی داریم که در روستاها و مناطق محروم دارند فعالیت میکنند منتهی اینها کاملا بخشی دارند مدیریت میشوند جهاد سازندگی وقتی جمع شد اتفاقی که افتاد این بود که روستاها یتیم شدند یعنی همه قبلا هم کار میکردند ولی بالاخره یک متولی به نام جهاد سازندگی در روستا بود که پای درد و غصه مردم بنشیند ظرفیت شان را درگیر بکند و دستگاهها و نهادهای را ظرفیت شان را بیاورد پای کار بعد از این همه سال این دستگاهها همه متفرق شدند همین الآن که اینکه میگویم بخشی از آن حل شده و بخشی از آن مانده همین الآن در روستاها وزارت کشور یک طرحی دارد طرح تکامل، بنیاد مسکن یک طرحی دارد طرح منظومهها دارد مجموعه مختلفی که دارند کار میکنند بعدمی بینید طرحها را که کنار هم میگذاریم میبینیم مثلا یک درصد قابل توجهی از آن هیچ گاه با همدیگر هم افزایی و همراهی هم ندارد، یعنی مجموعههای مختلف دارند کار میکنند شهید رئیسی آمد اولا دستگاههای دولتی مرتبط دوما نهادهای حاکمیتی مثل بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام، کمیته امداد امام خمینی، مجموعههای نظامی که دارند کار میکنند سپاه پاسداران، مجموعه فراجا و مجموعه مدلی و جمعی از اعضای حقیقی در آن شورا دیدم به نمایندگی از مجموعه مردمی که ۷ نفر هم عضو حقیقی به این شورا اضافه شدند شد یک ترکیبی که این ترکیب بیاید آن انسجام و سازماندهی را فراهم بکند؛ بعد از آن اولین جلسهای که برگزار شد من یک در حاشیه جلسه به حاج آقا گفتم که فرمان جهاد دادند در شئون ولی است اینکه شما آمدید از عنوان جهاد استفاده میکنید این رفت و آمد، چون خیلی حاشیه دارد اصلا نزدیک شدن به احیای جهاد در این سالها معمولا طرحش مطرح شده ولی همیشه حاشیه برانگیز بوده، گفتم با حضرت آقا رفت و آمدی روی این موضوع داشتید؟ ایشان گفتند بله حضرت آقا اصلا خودشان هم در سومین تشرفی که ایشان بعد از انتخاب شدن انتخاب ریاست جمهوری خدمت حضرت آقا رسیدم، گفتنداین مسئله احیای جهاد هم بارها مطرح شده به آن هم فکر بکنید که ایشان میگویند طرح شورایی را بردیم حضرت آقا این موضوع را پسندیدند.
سؤال: آقای مفرد چه اتفاقاتی افتاد اگر بخواهیم یک جمع بندی بکنیم فعالیت این ۳ ـ ۲۲ ماهی که گذشته از همین اولین جلسهای که بخشی از آن را شنیدیم تا الآن چه ثمره مثبتی داشت این شورای عالی جهاد سازندگی؟.
ميرزاده مفرد: جهاد سازندگی دو بار را برداشته الآن یعنی دو دسته کار را به نوعی ورود پیدا کرده یک دسته از آن از جنس سیاستگذاری، تنظیم گری و هماهنگ کردن دستگاهها و نهادها و رسیدگی به روستاها، مناطق محروم، حاشیه شهرها و این اتفاقاتی که در کشور یعنی به نوعی نخ تسبیح بشود طرحهای یکپارچه دربیاورد مجموعه مردمی هم مشارکت بگیرد و اینها را بیاورد پای کار، برای اینکه این اتفاق بیفتد آمدیم اولا خود ظرفیتهای مجموعه مردمی فعالین جهادی که در عرصه مختلف داشتند کار میکردند حدود ۴۰۰ نفر را کمیته بندی کردیم الآن ۲۵ کمیته تخصصی تشکیل شده دوباره بالادست این کمیتههای مردمی که شکل گرفته چهار تا، پنجمین هم در آستانه شکل گیری است کمیسیون تخصصی که دستگاههای مرتبط با آن حوزه هستند آنها آمدند پای کار نهایتا بگویم یعنی شروع کردند به سمت اینکه مسائل و مشکلاتی که این جنس مجموعه مردمی دارند برای حل مشکلات مناطق محروم بیایند برای آنان ریل گذاری بکنند و مسائل شان را همراه بکنند هشت چرخش راهبردی در حوزه فرهنگ واقتصاد روستاها، در حوزه حکمرانی مردمی، در حوزههای مختلف تنظیم شد از دل آن ۸ چرخش راهبردی ۲۴ مصوبه مصوب شد و این مصوبات شاید بگویم ۶۰، ۷۰ درصدش پیش رفته این مجموعه اتفاقاتی که از جنس شاید بگویم تقنینی داشت پیش میرفت و همین الآن در آستانه اصلاح آیین نامه تشکلهای مردمی در آستانه ابلاغ آیین نامهای که مجموع سازمان برنامه بتواند پروژهها و کارهایش را به مجموعه مردم نهاد اولا اینها را به رسمیت بشناسد و بتواند کار را بسپارد در آستانه این موضوع هستیم یکی هم میشود در حوزهای که اقدامات و فعالیتهای فراگیر مردمی است که در آن حوزه خیلی مختصر بگویم اولا ۵۳ منطقه را در کشور الآن مورد توافق هم دستگاههای دولتی و هم مجموعه مردمی قرار گرفته به عنوان نقطههایی که بشود به عنوان الگوی پیشرفت روی آن کار بکنیم نقاطی که همه دستگاهها همین دستگاههایی که عرض کردم و آن ور هم ظرفیت مردمی و ۴۳ مسئله این مسائل هم ما از ۲۳ هزار نفر از فعالین این حوزه جمع آوری کردیم رسیدیم به ۴۳ مسئله جدی که در این مناطق وجود دارد که بتوانیم بر آنها به عنوان مسائل هدف بتوانیم فعالیت بکنیم.
سؤال: آقای ایزدخواه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری هستیم فکر میکنید در دولت آینده چگونه باید این نقش جهادگری تکمیل بشود حالا در همین مدل شورای عالی جهاد سازندگی و مدل دیگری که راجع به فرهنگ و مدیریت جهادی صحبت کردیم.
ایزدخواه: یاد شهید رئیسی عزیز را گرامی میداریم ایشان میشود گفت شعار متمایزشان با دولتهای قبل همین بحث احیای جهاد بود اگر بگوییم هر دولتی میآید یک شعار متمایز دارد با روال گذشته شهید رئیسی اصل شعار دولت شان همین بحث جهاد بوده که البته شروع کردند و قطعا همان طور که یک گذشته تلخی بر جهاد گذشته برای آینده هم یک مسیر طول و درازی را داریم که بتوانیم این را برگردانیم و چندین برابر آن حماسه بتوانیم ایجاد بکنیم یک اسم آن را میگذاریم آواربرداری از فرهنگ و مدیریت جهادی باید رخ بدهد چه بسا قوانینی که این سالها گذاشته شده و دست و پای مردم را بست و کار جهادی را سخت کرده و بروکراتیک کرده آنها باید برداشته بشود از مجلس از خود مجلس، روالهای دولتی که مقررات دست و پاگیری که گذاشته شده و امروز یکی میخواهد برای کشور برای خدمت به مردم کار بکند فرض کنید مثلا مناقصات همین آیین نامه مناقصات اگر یکی آمد گفت میخواهم مجانی یک مشکلی را حل بکنم اصلا نمیخواهم بروم در کاسبی نمیخواهم (شهید شهریاری به اذعان سازمان هستهای آمد مشکل غنی سازی ۲۰ درصد را فرمولش را داد و حل کرد و میتوانست چندین میلیارد بگیرد و حقش بود نگرفت) میخواهم برای دلم برای کمک به مردم این کار را بکنم الآن اگر در مسئله آب، در مسئله انرژی، در خودرو و ۱۰ها مشکل روزمره مردم این همه شرکت دانش بنیان داریم معتقدم خیلی از اینها دارند جهادی کار میکنند، چون همین الآن آن ور آب برای آنان کلی مشتری هست که نمیروند و در این فضای بروکراتیک دست و پا گیر ماندند که دانش شان را نوآوری شان را در خدمت مردم این جهاد است، کسی که تولید کننده امروز جهادگر فی سبیل الله است این جمله شخص آقاست تولید کننده امروز جهادگر فی سبیل الله است کسی که ۴ ـ ۵ کارخانه اش را نفروخته ویلا وطلا کند برود کانادا باغ بگیرد و اینجا دارد تولید و اشتغال ایجاد میکند این تولید کننده جهادگر است.
ببینید عناصر جهادی ما امروز خیلی وسیعتر از دهه ۶۰ میتوانیم به آنان نگاه کنیم عوامل جهادی فراوانی داریم عرصههای جهادی هم داریم امروز معتقدم عرصه جهاد خیلی فراتر از روستا و مناطق محروم است بله همچنان ما در روستا مشکلات داریم قطعا باید روستاها احیا بشوند مسئله حاشیه نشینی اصلا در احیای روستا رقم میخورد، اما عرصه فناوری داریم عرصه صنعت داریم عرصه صادرات داریم حالا اقتصادی هایش را بیشتر مثال میزنم دانش بنیانها را داریم همه اینها عرصههای امروز کشور ماست بحث مسکن را داریم بحث تورمی ریشه کنی تورم امروز یک امری است که باید با یک رویکرد جهادی به سمتش برویم، امام بارها در فرمان و پیامهایی که به جهاد در طول ۱۰ سال عمر شریفشان دادند این جمع آوری شده ببینید دائم میگویند دولت به تنهایی نمیتواند دائما تکرار میکنند این را یک قشر به تنهایی نمیتواند سپاه وروحانیت به تنهایی نمیتواند دائما در عرصه پیشرفت این را گوشزد میکنند که همه با هم باید جمع شوید امروز دنیا رسیده به تازه بعد از ۳۰۰ سال حالا مدرنیته دارند یک شمهای از این حرف را میزنند میگویند مشارکت، ما ۴۰ سال پیش گفتیم همه با هم گفتیم توسل به مردم عاملیت مردم، این را بعضا دوستان حتی انقلابی گاهی با شک و تردید به آن نگاه میکنند، مگر مردم میتوانند؟ مگر مردم دانش دارند؟ مردم مدیریت دارند؟ اینها هنوز آن فرمول جهاد و جعبه سیاه کار جهادی را درک نکردند دوستان که چگونه مردم میتوانند بیایند در صحنه و در میدان، مردم که میگوییم فقط آن پیرزن و پیرمرد ما نیست که بگوییم مردم یعنی همین ها، مهندس ودانشمند هم مردم است، مخترع وبنا و نقاش و اینها همه مردم است کارآفرین هم مردم است وقتی میگوییم مردمی سازی اقتصاد یعنی دولت شما عقل کل نیستی اجازه بدهید آن مشکلی که امروز پیش پای کشور قرار دارد مردم در آن عاملیت داشته باشند.
سؤال: مثل چی، مثلا اگر بخواهیم مصداقی صحبت کنیم یک مقدار؟.
ایزدخواه: در عرصه دانش بنیان امروز مطمئن هستم بحث خام فروشی که الآن دچار آن هستیم سالهای سال است نفت میفروشیم معادن و محصولات کشاورزی را خام میفروشیم، بسپاریم به همین دانش بنیانها ۹ هزار شرکت دانش بنیان اینها تکنولوژی و فناوری را فهمیدند نوآوری را فهمیدند خلق ارزش از بطن منابع طبیعی را اینها بلد هستند بسپارید به اینها، زمینه را برای اینها باز بکنیم یک مثالی میزنم خیلی عینی ۶۰ درصد واحدهای صنعتی راکد یا نیمه راکدند، بیایید بگویید دانش بنیانها بیایند هر هسته دانش بنیانی که بتواند یک واحد تولیدی را احیا بکند و ظرفیتش را تکمیل بکند تولیدش را کل ظرفیت برساند آقا ۲۰ درصد از سهم این کارخانه برای خودش، یک قانون و مقرراتی بگذاریم مثلا اینها بیایند کمک حالا آن کسی که میخواهد جهادی و مردمی کار کند فی سبیل الله کار کند آنی هم که خیر میخواهد بیاید، رفتم سراغ کارخانههای راکد گاهی این را همین طوری مطرح کردم آقا حاضرید کسی احیا کرد کارخانه شمارا، یک درصدی میگوید حاضرم، اگر منابع مردم را پای کار نیازهای مردم بیاوریم در زنجیرههای تولید مسئله دیگری که در اقتصاد مقاومتی امروز داریم، انبوه زنجیرههای تولید در کشور داریم از محصولات کشاورزی مثل خرما و اینها گرفته تا محصولات صنعتی، قطعه سازی و ... این زنجیره هاست یعنی حلقه هایش در کشور وجود دارد کشور فقیر وناتوانی نیستیم صنعت داریم سرمایه گذار داریم زیرساخت داریم، اما این حلقهها این زنجیرهها توانمند نشده بتواند در بازارهای جهانی وارد بشود بتواند برای کشور خلق ارزش پایدار بکند بتواند مسئله بیکاری ومسئله تورم را حل کند چگونه باید این زنجیرهها را؟ با تصدی گری دولت قطعا نمیتواند، با یکه تازی سرمایه داری سوداگر هم نمیتوانیم، بسپاریم به بازار آزاد مثلا بگوییم بازار آزاد خودش میآید یک دست ناپنهانی میآید همه چیز را درست میکند در دنیا غرب درست نکرده در کشور ما هم درست نخواهد کرد، باید بدهید اینها را این زنجیرهها را خانواده صنعت را، تشکلهای صنعتی، اتحادیه ها، انجمنها را بیاییم به آنها عاملیت بدهیم به همین انجمنهای صنعتی عاملیت بدهید برای ورود به بازارهای جهانی، بگویید هر کشوری که میتوانید ما الآن چه کار میکنیم میگوییم خیر یک رایزن تجاری دولتی، کارمند دولت با حقوق دلاری دولتی با امکانات دولتی میفرستیم در آن کشور هدف تا آن برود تازه شروع کند بازار را برای کشور ما باز کند بدهید دست خود مردم، بدهید دست انجمن ها، شرکتهای برتر، توانمند، اینها بروند و بازار مثالهای متعددی وجود دارد عرصههای بیش از این را بگویم تمام بیش از ۱۰ عرصه امروز ما در جهاد میتوانیم در جهاد پیشرفت میتوانیم داشته باشیم که یکی از آن عرصهها مناطق محروم است و ده ها عرصه دیگر هم میشود برای آن تصور کرد.
سؤال: آقای مفرد جمع بندی شما را داشته باشیم که در دولت چهاردهم به نظر شما مسیر شورای عالی جهاد سازندگی باید به چه نحوی پیش برود؟.
ميرزاده مفرد: فقط یک نکتهای بگویم جمعی از این بچههای جهاد سازندگی خدمت حضرت آقا رسیدیم بر موضوع جهاد سازندگی الآن مسئله ما خیلی آن جهاد اول انقلاب نیست مسئله جهاد گام دوم با همین عرصههایی که آقای ایزدخواه هم اشاره کردند و مسئله رفع گرهها به دست پای کار آوردن عموم مردم است شهید رئیسی صرفا قیام نکرد اقامه کرد یعنی زمینه حضور را با دستیاران مردمی با شورای عالی جهاد سازندگی و بسترهای دیگر فراهم کرد کسانی باید ادامه این دولت بیایند که دوباره این زمینه را تقویتش بکنند.