به معنای دیگر تکنولوژی مواجههبردار نیست و ایجاد دوگانه داخلی- خارجی نه تنها به نفع مدل داخلی تمام نمیشود، بلکه مقاوتهایی را در نوع استفاده شهروندان هم ایجاد میکند. نمونه مشهور این اتفاق را در مسدود کردن پیامرسان تلگرام و ادامه استقبال مردم از آن شاهد بودیم؛ جایی که پیامرسانهای داخلی با حمایتهای میلیاردی هم قادر به جلبنظر کاربران نشدند. نمونههای دیگری از این دوگانهسازی در حوزه ارتباطات به موضوعات دیگر هم امتداد داده شده و اتفاقا بر عکس خود عمل کرده است. شبکه ملی اطلاعات اگر بنا بر تعریف زیرساخت ارتباطی داخلی کارآ و امن باشد، قاعدتا نباید مخالفی داشته باشد؛ اما وقتی در یک دوگانهسازی در برابر اینترنت قرار داده میشود، ناخودآگاه مقاومت و مخالفت کاربران را به همراه دارد. هرچند مسوولان مرتبا تاکید کنند که توسعه شبکه ملی اطلاعات به معنی قطع از شبکه جهانی نیست، اما تاکید بر سیاستهایی چون کاهش پهنای باند خارجی (دوگانهسازی دیگر) در ازای تقویت پهنای باند داخلی یا همین مورد اخیر تقابل با اینترنت ماهوارهای در جهت حفاظت از شبکه ملی اطلاعات تاکید بر این دوگانهسازی است. اینترنت ماهوارهای صرفا یک مسیر ارتباطی سادهتر برای دسترسی شهروندان به شبکه است. تجربه نشان داده مسدود کردن یک مسیر راه حل درست و موفقی نیست و شهروندان در تشخیص بد و خوب استفاده از یک مسیر اساسا توصیهپذیر نیستند. سالها بعد این مسیر تکنولوژی مثل خطوط دایال آپ یا دستگاه فکس یا... یک راه عادی برای ارتباط به شمار خواهد آمد که مقاومت در برابر آن ممکن است در آن زمان خندهدار به نظر برسد.
باید در نظر داشت بسترهای ارتباطی فضای مناسبی برای رشد هستند؛ چنانچه امروزه نمونههای موفقی از بانکداری الکترونیکی تا توسعه کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال به واسطه مهیا بودن ارتباطات پرسرعت برای شهروندان فراهم شده است. آنچه دولتها میتوانند در این مسیر انجام دهند، فراهم کردن زیرساختهای مناسب برای رشد آزادانه کسب وکارهاست.