به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، کمتجربه نبود و به واسطه فعالیت در تشکل های دانشجویی با این وقایع، احساس بیگانگی نمیکرد.
وقایعی که حدود 4 ماه بود بسیاری از نقاط کشور را در بر گرفته و فضای دانشگاهها نیز به عنوان بستری برای حضور قشر جوان و پرسشگر نیز از این فضا مستثنی نبود. هر چند عدهای پرسشگری یا اعتراض را به انحراف برده و در هر فضایی، از این وقایع سوءاستفاده کردند.
هشتگ نه به اعدام!
هشتگ نه به اعدام و عکس هایی از محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد، گوشه ای از سالن، روی تابلویی دستساخته، خودنمایی می کرد. تعدادی از دانشجویان گوشهای از سالن را که در چندان معرض دید نبود، انتخاب کرده بودند و به قول خودشان برای دو اغتشاشگر اعدام شده، یادبود برپا کردند! گوشه دیگر هشتگ زن زندگی آزادی، به چشم می خورد.
یکی از دانشجویان دوره کارشناسی ارشد، دو دانشجوی دیگر را صدا کرد و به سمت یکی از کلاسها فرا خواند. عماد به دو دوست دیگرش عارف و سروش گفت که خبر مهمی برای آنها دارد و باید در گوشه خلوتی با هم صحبت کنند.
عارف با تعجب پرسید: اینها که یادبود برای اعدام شده های مجرم برپا کردند، آیا مجوزی از حراست دانشگاه دارند!؟
و عماد در پاسخ گفت: خبر مهم تری از این یادبود من درآوردی دارم، بیایید تا با شما در میان بگذارم.
خبرگزاری فارس و هجمههای سایبری
هر سه به سمت یکی از کلاس ها که کسی در آن حضور نداشت، راهی شدند و در کلاس را بستند.
عماد گوشی خود را در روی میز قرار داد و گفت: بچهها ببینید عجب چیزی پیدا کردهام. سپس یک فایل صوتی را پخش کرد که در آن، دو نفر به مکالمه می پرداختند:
- موضوع فقط هک شدن سایت نیست، چرا که ما بارها با این هجمه سایبری مواجه بودهایم. اما این بار موضوع تا حدی پیچیدهتر است و مخاطبان نیز از بیرون، با این موضوع مواجه شدند. هرچند سایت حتی یک روز هم به طور کامل قطع نبوده و با قوت به کار خود ادامه داده است.
سه دانشجوی جوان، با دقت به مکالمات گوش سپردند. عارف پرسید: مکالمه کیست؟ از هک شدن کدام سایت صحبت میکنه؟ به نظر میرسد رسانهای باشند، نکند منظورش خبرگزاری فارس است؟
چشمان عماد برقی زد و گفت این فایلی است که بعد از هک شدن سایت خبرگزاری فارس به وسیله هکرها لو رفته است. به نظر می رسد فایل شورای سردبیری و مکالمه بین یک خبرنگار و سردبیر مجموعه باشد.
سروش گفت: این فایل را از کجا به دست آوردی؟ اما عماد که بیشتر به محتوای فایل اهمیت میداد، حرف سروش را نادیده گرفت و گفت: موضوع مهمتر از این سوالات، این است که خبرگزاری فارس با همه هجمههایی که علیه آن وجود دارد، یعنی دو بار تحریم و بارها حمله سایبری، همچنان با قوت به کار خود ادامه میدهد.
سروش با تعجب گفت: تا جایی که میدانم معمولاً عارف گرایش انقلابی داشته و در تشکلهای دانشجویی نقش موثری در جبهه انقلابی داشت اما تو همیشه خود را قشر خاکستری میدانستی و میگفتی من تا حقانیت چیزی برایم ثابت نشده به سمت آن نمی روم، چطور شده که الان از خبرگزاری فارس دفاع میکنی؟
تلاش براندازان برای نابودی فرهنگ ایرانی: از جنبش سبز تا زن، زندگی، آزادی
عماد: انتخابات ۸۸ را به یاد دارم که براندازان در مقابل دفتر مرکزی خبرگزاری فارس تجمع کرده و شیشه ها را شکستند و چه معرکه گیری کردند. آن زمان ، من یک دانش آموز بودم و طرفدار جنبش سبز .
صحبت عماد به اینجا که رسید، سروش میان حرفش پرید و کنایه زد که: میخوای بگویی که سال 88 نادان و ناپخته بودی و اشتباه میکردی.
عماد: بگذار برایت واقعیت را بازگو کنم. اتفاقاً من همان موقع به این نتیجه رسیدم که اشتباه می کنم پس از انتخابات ۸۸، به اغتشاشگران حق می دانم و آنها را برای درگیری خیابانی محقق می دانستم، تا اوایل دیماه که براندازان در روز عاشورا به امام حسین بی حرمتی کردند و عکس های امامخمینی و قرآن را آتش زدند، با خودم گفتم قرار نیست به هر قیمتی و با بازی گرفتن اعتقاداتمان، از این قماش افراد حمایت کنیم. پس از آن که به سخنرانی رهبرمان من با دقت گوش فرا دادم و حضور پرشور مردم را روز ۹ دی در راهپیمایی دیدم، از جنبش سبز برائت جستم.
به اینجا که رسید، عارف با تاکید گفت: عماد آن روزها سال آخر دبیرستان بود و خود را برای ورود به دانشگاه آماده میکرد. البته بین دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد ما، چند سالی فاصله افتاد. در اصل بصیرت برای عماد، به صورت قلبی حاصل شده است، نه اتفاقی یا شعاری و این بصیرت ماندگارتر است.
عماد بار دیگر فایل صوتی تحریریه خبرگزاری فارس را پخش کرد:
سکاندار رسانهای جریان انقلاب
صدای سردبیر: ما قرار نیست با هر اتفاق ریز و درشتی از مواضع انقلابی خبرگزاری کوتاه بیاییم و اتفاقاً این حمله های سایبری ما را فولاد آب دیده کرده است.
خیال خام گروه هکر
عارف گفت: گروه هکری، به خیال خود خبرگزاری فارس را زمین زده است اما برعکس در هر حمله سایبری، دستاندرکاران این مجموعه مقاوم تر از قبل، از جا برخاستهاند و سکاندار جریان انقلابی بودهاند.
باز هم صدای سردبیر پخش شد و این بار به آسیبهایی که تعدادی از خبرنگاران فارس در کف میدان آن مواجه هستند اشاره کرد، مثل پرتاب سنگ به سمت خبرنگار تهران: خبر درگیری اغتشاشگران با خبرنگارمان، تنظیم شد؟ لطفا سریعتر جزییات و دادههای موضوع را بررسی و خبر برای انتشار آماده شود.
سه دانشجوی جوان، لحظاتی به هم خیره میشوند. یکی با تاسف، دیگری تعجب و سومی ناباورانه، همچنان مکالمه سردبیر و خبرنگار فارس را دنبال می کنند.
فایل صوتی بار دیگر پخش میشود: صدای متفاوتی به گوش میرسد. یکی از خبرنگاران به سردبیر اطلاع میدهد که خبرنگار-عکاس آباده از توابع استان فارس در اغتشاشاتی که با حضور لیدرهای غیربومی در آباده ایجاد شده بود چاقو خورده و اکنون در بیمارستان بستری است.
سردبیر : استان فارس از ابتدای اغتشاشات اخیر تاکنون دو شهید امنیت در بیرم و یک شهید امنیت در شیراز داشت، همچنین یک راننده از مجموعهای اجرایی که توسط اغتشاشگران به شهادت رسید.
و بدترین حادثه ممکن حادثه تروریستی حرم شاهچراغ نیز، خانوادههایی را داغدار کرد و دل بسیاری از هموطنان را دردآلود کرد.
شهدای امنیت در کرج، تهران و مشهد و... شهرهای دیگر که بیشتر از طیف بسیجی یا طلبه بودند، و شکل فجیع به شهادت رساندن این شهیدان در شهرهای مختلف، همچنین جنایات براندازان در سیستان و بلوچستان، کردستان، خوزستان و... ما را مصمم تر می کند که به عنوان رسانه میداندار جریان انقلابی، در مقابل براندازان که اعتقادات و فرهنگ دینی و بومی مردم را نشانه رفتهاند، تمام قد بایستیم و در هر شرایطی مقاوم و استوار باشیم.
فایل صوتی به انتهای خود نزدیک شد، عارف و سروش هر کدام تحلیلهای متفاوتی از حوادث اخیر و موضع خبرگزاری فارس در مقابله با اغتشاشات داشتند و در نهایت این سروش بود که به فکر فرو رفته و در پایان دست عماد را به گرمی فشرد و با نگاه و حرکت سر، سخنان او را تایید کرد.
پایان پیام/