حسن رحیمیروشن در گفتوگو با خبرنگار فارس در همدان با بیان اینکه سابقه جنبش دانشجویی در ایران با ۱۶ آذر ۱۳۳۲ گره خورده، گرچه ریشه جریانات اسلامی دانشگاهها و جنبشهای اسلامی دانشجویی به جریانات دهه ۲۰ خورشیدی برمیگردد اظهار کرد: جنبش دانشجویی در آن سالها ابتدا بین جریانات سیاسی چپ شکل گرفت، آنان با ادعای علمی بودن مارکسیسم بر این اعتقاد بودند مبارزه با امپریالیسم فقط از اندیشههای مارکسیستی برمیآید و مبانی اعتقادی غیر مارکسیستی غیر واقع گرایانه؛ غیر رئالیستی و ایدهآلیستی است
وی بیان کرد: با توجه به نفوذ اندیشههای چپ در بین مبارزان و دانشجویان برخی از مبارزان زمان مثل مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی و آیتالله سید محمود طالقانی مجموعهای پایهریزی کردند تا تفکرات و اندیشههای مبتنی بر فکر اسلامی را وارد دانشگاه کنند.
معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه بوعلی عنوان کرد: مذهبیون بر این اعتقاد بودند اولا ادعای علمی بودن مارکسیسم باطل است و در ثانی تعارضی بین دین به خصوص اسلام با علم وجود ندارد و اینکه گفته میشود دین عامل رخوت و رکود بوده، امری باطل است.
وی با بیان اینکه این جریان با این تفکر وارد مبارزات اجتماعی و سیاسی دانشگاه شدند و در نتیجه انجمنهای اسلامی در دانشگاهها شکل گرفت که فعالیتهای محدودی داشتند افزود: پس از کودتای ۲۸ مرداد، اختناق سیاسی شدیدی در کشور پدیدار شد، جریانات دانشجویی در چارچوب گروههای مختلف ملی، عقیدتی و مذهبی تلاش میکردند چراغ مبارزه را روشن نگه دارند.
رحیمیروشن با بیان اینکه چند ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد و در جریان سفر معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران دانشجویان دانشگاه تهران به اعتراض به این سفر پرداختند گفت: در جریان حمله نظامیان رژیم پهلوی به دانشگاه تهران سه نفر از دانشجویان به شهادت رسیدند.
وی با اشاره به اینکه این حرکت نقطه عطفی در روند جنبش دانشجویی عدالتخواه، آرمانخواه و استقلالخواه در ایران بود اظهار کرد: با نگاهی به اوضاع و احوال زمان حادثه، میتوان گفت این سه اصل در استبدادستیزی، استعمارستیزی و استقلالخواهی جنبش دانشجویی دهه ۴۰ و ۵۰ وجود دارد.
این عضو هیات علمی دانشگاه ادامه داد: این سه وجه در حرکت دانشجویان و شهادت سه تن از آنها در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ آن چنان بارز است که نیاز به بحث ندارد اما سخن این است که آیا گرامیداشت روز دانشجو در این سالها با واقعه روز ۱۶ آذر ۳۲ و آرمان شهدای آن روز دانشجو همسوست؟ به عبارت دیگر، آیا در چهل سال بعد از انقلاب جنبش دانشجویی توانسته مستقل آرمانهای خود را پیگیری کند یا ذیل جریانات سیاسی بیرون از دانشگاه قرار داشته است؟
وی تاکید کرد: به جرات میتوان گفت در دهه نخست انقلاب جریان دانشجویی همچنان بر اصالت خود باقی بود و هم ضد استبداد بود هم ضد استعمار، به نحوی که عمده نهادهای انقلابی مثل جهاد سازندگی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از دل جریان دانشجویان انقلابی زاده شدند.
وی با بیان اینکه البته در کنار جریان انقلابی دانشجویی جریانات چپی و غربگرا نیز فعال بودند و آنهایی که توانستند با این جریان مقابله کنند، خود دانشجوها بودند گفت: از سوی دیگر، جنبش دانشجویی در دهه اول انقلاب در راستای مبارزه با استعمار و تجاوز خارجی در جبهههای جنگ نیز حضور فعال داشت.
رحیمیروشن ادامه داد: ۱۵۰ نفر از دانشجویانی که در عملیات ۱۶ دی ماه سال ۵۹ در منطقه هویزه برای دفاع از وطن و دین حضور پیدا کردند و به شهادت رسیدند از این نمونه هستند.
وی با اشاره به اینکه پس از بازگشایی دانشگاهها در اوایل دهه ۶۰، جهاد دانشگاهی تشکیل شد که این صحنه نیز شاهد حضور فعال جنبش دانشجویی است افزود: یکی از حرکات تاریخی جنبش دانشجویی پس از انقلاب تصرف تاریخی لانه جاسوسی آمریکاست که یکی از مهمترین حرکات ضد استعماری این جریان است.
وی بیان کرد: امروز نیز ویژگیهایی که برای جنبش دانشجویی متصور است ضد استکباری، ضدفساد، ضد اشرافیگری، ضد گرایشهای انحرافی است و اگر غیر این باشد نوعی گم کردن هدف محسوب میشود.
معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه بوعلی با اشاره به اینکه تشکلهای دانشجویی نباید هدف خود را گم کنند گفت: هدفهای اصلی جنبش دانشجویی همان اصول استقلالطلبی، ضداستبدادی و ضداستعماری است که حرکت دانشجویی سال ۱۳۳۲ داشت.
وی گفت: امروزه میتوان آنها را به ضدیت با استکبار، کمک به پیشرفت کشور، کمک به اتحاد ملی، کمک به پیشرفت علم، شرکت در مبارزه و پیکار همگانیِ ملت ایران برای غلبه بر توطئهها و دشمنیها ترجمه کرد. اما به نظر میرسد در دو دهه اخیر غفلتی در این کارکردهای جنبش دانشجویی رخ داده است.
رحیمیروشن با بیان اینکه جنبش دانشجویی که باید حول محور سه اصل عدالتخواه، آرمانخواه و استقلالطلب گفتمانساز باشد، از این اصول فاصله گرفته است افزود: در سالهای اخیر مراسمهایی که به بهانه بزرگداشت روز ۱۶ آذر در دانشگاهها بر گزار میشد در برخی موارد، در ضدیت با اصول و گفتمانی است که دانشجویان سال ۳۲ برای آن به شهادت رسیدند.
وی با بیان اینکه در این مراسمها نه تنها صدای ضداستعماری به گوش نمیرسد بلکه به نوعی تئوریزه کردن سازش و تن دادن به نظام سلطه بدل شده است گفت: سخنرانان برخی از مراسمها کسانی بودند که گفتمان آنها در امتداد نظام سلطه بود که در سال ۳۲ دانشجویان در مبارزه با آن، به شهادت رسیدند.
این عضو هیات علمی دانشگاه با بیان اینکه معتقدم جنبش دانشجویی برای حرکت بر مدار راه شهدای سال ۳۲ به یک بازبینی در مبانی فکری و عملی خود نیازمند است خاطرنشان کرد: جنبش دانشجویی باید منادی عدالتخواهی، مبارزه با فساد، استکبارستیزی و پیشرفت علمی در کشور باشد.
وی گفت: غفلت جنبش دانشجویی مومن و متعهد از این مسئولیت بزرگ، موجب میشود برخی گفتمانهای سستبنیان و تکراری رقیب و حتی معارض، اهداف واقعی ۱۶ آذر را به محاق ببرند.
پایان پیام/89026