انتخابات فرانسه؛ شکاف های اجتماعی میان طبقات دارا و ندار

الف چهارشنبه 24 فروردین 1401 - 15:13
پایگاه خبری "اسپکتِیتور" در گزارشی می نویسد: «باید توجه داشته باشیم که هر فردی پیروز انتخابات ریاست جمهوری فرانسه شود، عملا باید کشوری را مدیریت کند که چند تکه شده و غرق در تنش است و هر آن نیز احتمالِ وقوع شورش و ناآرامی در یکچنین کشوری می رود. این وضعیت به نحو قابل ملاحظه ای برای فرانسه خطرناک است.»
انتخابات فرانسه؛ شکاف های اجتماعی میان طبقات دارا و ندار

به گزارش الف؛ پایگاه خبری "اسپکتِیتور" در گزارشی، به انتخابات ریاست جمهوری فرانسه و کشیده شدنِ این انتخابات به دور دوم و رقابت تنگاتنگ میان "امانوئل مکرون" رئیس جمهور کنونی فرانسه و "مارین لوپن" از جبهه ملی فرانسه پرداخته است. این پایگاه خبری، انتخابات جاری در فرانسه را حساس ارزیابی کرده و معتقد است که این انتخابات به محلی برای عیان شدنِ شکاف های عمیق اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی جامعه فرانسه تبدیل شده است. شکاف هایی که می توانند جامعه فرانسه را به بحرانی تمام عیار وارد کنند و عملا شعله های ناآرامی های اجتماعی در این کشور را که پیشتر در قالب جنبش‌هایی نظیر "جلیقه زردها" برافروخته شده اند، بیش از پیش در فرانسه گسترش بخشند.
 
پایگاه خبری اسپکتِیتور در این رابطه می نویسد:

«بار دیگر "امانوئل مکرون" و "مارین لوپن" در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه به یکدیگر رسیدند. اتفاقی که حداقل برای میلیون ها فرانسوی چیزی جز یک چشم اندازِ ناراحت‌کننده نیست. در این راستا، اندکی پس از اعلام نتیجه دور اول انتخابات فرانسه، این کشور  به ویژه در شهر "رِن" (واقع در منطقه برتاین)، شاهد اوج گیری تظاهرات خشونت بارِ معترضانی بود که خشم خود را علیه آنچه "فاشیسم" و "سرمایه داری" می خواندند(نسبت هایی که به مکرون و لوپن می دادند)، نشان دادند. بسیاری از مردم فرانسه از اینکه بار دیگر مجبورند میان مارین لوپن و امانول مکرون یکی را برگزینند، ابراز ناامیدی می کنند. 

با این حال باید توجه داشته باشیم که همین افراد هستند که قرار است نتیحه نهایی انتخابات ریاست جمهوری فرانسه را رقم بزنند. "ژان لوک ملانشون" دیگر کاندیدای مطرح انتخابات فرانسه، 21.9 درصد آرا را به خود اختصاص داد(حدودا 7.6 میلیون نفر از رای دهندگان). رای دهندگانی که اکثریت آن ها در بازه سنی 18 تا 34 سال بوده اند. این در حالی است که مارین لوپن درمیان افراد گوناگون با بازه سنی 35 تا 64 سال، آرا قابل توجهی را کسب کرد(وی پس از ملانشون در گروه سنی 25 تا 34 سال، نفر دوم شد). تنها گروه سنی که به صورت قاطع به مکرون رای داده اند، افراد بالای 65 سال بوده اند. گروه سنی که مکرون با اختلاف بالا در میان آن ها از محبوبیت برخوردار بوده است. 

باید توجه داشته باشیم که هر فردی پیروز انتخابات ریاست جمهوری فرانسه شود، عملا باید کشوری را مدیریت کند که چند تکه شده و غرق در تنش است و هر آن نیز احتمال وقوعِ شورش و ناآرامی های گسترده در آن میرود. این وضعیت به نحو قابل ملاحظه ای برای فرانسه خطرناک است. 

آنهایی که عمرِکاریشان به پایان رسیده و آنهایی که به طور کلی از حقوق مستمریِ خوبی برخوردارند و زیر فشار وام هایی نظیر وام مسکن نیستند، به شدت از امانوئل مکرون رئیس جمهورکنونی فرانسه راضی هستند. اینها همچنین همان گروه های جمعیتی هستند که بیشترین رضایت را از سیاست های سخت‌گیرانه دولت مکرون جهت مقابله با بحران شیوع ویروس کرونا، موضوعات مهاجرتی و پاسپورت، استفاده از ماسک و رعایت دیگر پروتکل‌های بهداشتی، و همچنین سرکوب جامعه از سوی دولت مکرون دارند. این نسل، سال ها قبل در جامعه فرانسه گروه هایی انقلابی را تشکیل می دادند با ین حال اکنون از این تفکرات فاصله گرفته اند و بیش از همه طرفدارانِ رئیس جمهور کنونی فرانسه هستند که به زعم بسیاری، رئیس جمهورِ ثروتمندان این کشور است.

البته بر اساس آمارهای دور اول انتخابات فرانسه، تعداد زیادی از سالمندان فرانسوی به مکرون رای نداده اند. مساله‌ای که مخصوصوا بین زنان و مردانِ طبقه کارگر این گروه جمعیتی به وضوح قابل مشاهده است. این موضوع نمایش دهنده گسل و شکافِ شومی است که در پنج سال گذشته در عرصه معادلات سیاسی و اجتماعی فرانسه ظاهر شده است. در این راستا به طور خاص، تحلیلگران فرانسوی نیز از تقابلِ فزاینده دو بلوک و گروه فرهنگی و اجتماعی در این کشور خبر می دهند. گروه اول حامیان مکرون هستند. افرادی که به طور خاص به طبقات اجتماعی و فرهنگی رده بالای فرانسه تعلق دارند(نظیر بازنشستگانی که از حقوق مکفیِ بازنشستگی برخوردارند)، و حامیان مارین لوپن که عمدتا از میان افرادی هستند که حقوق کمی دارند، هنوز کار می کنند و مشکلات فراوانی با قشر مرفه جامعه و بازنشستگانِ فرانسوی دارند. مجموع این مسائل موجب شده اند که برخی ناظران و تحلیلگرانِ مسائل فرانسه به این موضوع تاکید داشته باشند که شکافِ جاری در جامعه فرانسه، میان گروه های سیاسی و اجتماعی چپ و راست نیست بلکه نقطه اصلی این شکاف را باید میان "داراها و ندارها" در این جامعه دانست. 

باید توجه داشت که "جنبش جلیقه زردهای فرانسوی"، نمود و تجلی عینی این شکاف هایِ جدید در جامعه فرانسه است. جنبشی که از افرادی تشکل می شود که خود را "فراموش شدگان" در چهارچوب جامعه فرانسه ارزیابی می کنند. البته که ناهمگونی های فراوانی در جامعه فرانسه، بویژه در سال قبل که هزاران فرانسوی جهت اعتراض به ایده "پاسپورت کرونا" به خیابان های فرانسه ریختند و دست به اعتراض زدند نیز مشاهده می شود. 

در این راستا، بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر اثر تجارب عینی خودی می گویند که نَه در اعتراضات جنش جلیقه زردها و نَه در اعتراضات مرتبط با ایده پاسپورت کرونا، هیچیک از معترضان، شعارهای حمایت از مارین لوپن و یا ملانشون را سر نداده اند(حداقل اگر خود را مخالفِ سیاست های مکرون می دانند). آن ها تنها یک جمله را به صراحت به زبان آورده اند: "مکرون، استعفا بده!" بسیاری از فرانسوی های معترض در طی ماه های اخیر این شعار را در حین اعتراضات خود در خیابان های شهرهای مختلف فرانسه فریاد زده اند. 

این در حالی است که امانوئل مکرون توجهی به این اعتراضات نداشته و قویا سعی دارد که در انتخابات ریاست جمهوری جدید فارنسه نیز پیروز انتخابات شود. هر چند که شواهد و قرائن از رقابت تنگاتنگ و نزدیک وی با مارین لوپن حکایت دارند. با این همه، باید توجه داشته باشیم که برنده انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، بایستی بر یک کشورِ چند تکه که هر لحظه امکان دارد وارد فاز آشوب و ناآرامی های اجتماعی شود، حکومت کند. مساله‌ای که موضوعی بسیار خطرناک و پُر ریسک است. 

سال گذشته میلادی، گروهی از افسران بازنشسته ارتش فرانسه یک نامه سرگشاده را منتشر کردند و نسبت به احتمال وقوع جنگ داخلی در جامعه فرانسه هشدار دادند. اکنون می فهمیم که اقدامِ آن ها در علنی کردن نگرانیشان تا چه اندازه درست بوده است. اگرچه که اقدام آن ها در حمله به اسلام گرایی در جامعه فرانسه و معرفی آن به مثابه یکی از مهمترین دشمنان داخلی این کشور، حرکتی اشتباه بود. اسلام گرایان در داخل فرانسه ایجاد آشوب و تنش نمی کنند. تنش اصلیِ داخلی در فرانسه از سوی طبقات اجتماعیِ دارا و ندار ایجاد خواهد شد. نبرد اصلی میان "جهان گرایان" و آن هایی خواهد بود که تفکرات ملی‌گرایانه و محلی دارند. همان گروهی که امانوئل مکرون آن ها را قویا مسخره می کند. در پایان باید بگوییم که فرانسه پیشتر نیز در چنین وضعیتی قرار داشته است. با این حال، سرانجام و پایانِ یکچنین وضعیتی در گذشته هم برای این کشور چندان خوب نبوده است.»

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.