فکر کنم از اروپا آمده‌ای!

خبرگزاری ایسنا شنبه 20 دی 1399 - 13:24
هر وقت از احترام به قانون صحبت می‌کنم و از کسی می‌خواهم که قانون را رعایت کند این جمله را می‌شنوم «فکر کنم از اروپا آمده‌ای! اینجا اروپا نیست» این در حالی است که کشور ما برای هر موضوعی قانونی وضع کرده است و در هر حوزه‌ای قوانین صریحی وجود دارد اما گاهی فکر می‌کنم این‌همه قانون که اجرایی نمی‌شود کدام درد ما را درمان می‌کند و چرا احترام به قانون در کشور ما جدی گرفته نمی‌شود.
فکر کنم از اروپا آمده‌ای!

در خانه ما همه‌چیز از پیش تعیین‌شده و رفتار و حرکات ما بر اساس آن شکل می‌گیرد، مثلاً ساعت ۹ شب باید تلویزیون را خاموش‌کنیم، ساعت ۱۰ وقت مطالعه تمام و ساعت ۱۰ و نیم ساعت خاموشی است؛ این‌ها تنها قوانین کوچکی است که هرروز آن را در خانه رعایت می‌کنیم. برخی از قوانین هم نانوشته هستند و همه می‌دانیم که بعد از استفاده از وسایل باید آن را در محل مخصوص خودش قرار دهیم، اما این قوانین برای من سخت است و همیشه باید از زیر آن در بروم گاهی مجازات سختی در پیش دارم و گاهی نیز از قانون‌گریزی‌ام چشم‌پوشی می‌شود.

مادرم می‌گوید قانون‌گریزی نشانه بی‌مسئولیتی و احترام به قوانین نشان‌دهنده مسئولیت‌پذیری افراد است، به این فکر می‌کردم که چند نفر از آدم‌ها هستند که به قوانین احترام می‌گذارند و چند درصد افراد مانند من گاهی به قوانین پایبند هستند؛ تصمیم گرفتم امروز وقتی از خانه خارج می‌شوم تمام قوانینی که می‌بینم را در ذهنم ثبت کنم، به دنبال افرادی بودم که شبیه من قانون‌گریز باشند، من هرچه در خانه قانون‌گریز هستم اما در بیرون از خانه نمی‌توانم نسبت به قوانین بی‌اهمیت باشم.

خودت را اذیت نکن اینجا پلیسی نیست!

همیشه در خیابان‌ها از محل خط‌کشی عابران عبور می‌کنم اما بسیاری از عابران بدون توجه به محل‌های خط‌کشی، مقررات را زیر پا گذاشته و از محلی غیر از محل تعیین‌شده عبور می‌کنند، برخی از افراد نیز در خیابان‌های پرتردد و شلوغ پل هوایی را نادیده می‌گیرند و به‌رغم مکانیزه بودن پل‌های عابر پیاده و راحتی استفاده از آن، ترجیح می‌دهند از عرض خیابان عبور کنند، برخی عابران بدون توجه به چراغ‌قرمز از خیابان می‌گذرند و علاوه بر اینکه در تردد منظم خودروها اختلال به وجود می‌آورند، ممکن است دچار حادثه شوند، این بی‌نظمی‌ها و توجه نکردن به قانون گاهی ترافیک سنگینی ایجاد می‌کند و همه افرادی که قانون را زیر پا گذاشتند تنها یک دلیل دارند که عجله دارند و فرصت ندارند ثانیه‌ای از وقتشان را به بطالت بگذرانند و این قوانین را جدی نمی‌گیرند.

در همان حال که به احترام به قانون فکر می‌کنم، سوار تاکسی شدم راننده تاکسی که خودش کمربند ایمنی‌اش را نبسته است در واکنش به من که در حال بستن کمربند ایمنی هستم می‌گوید «نمی‌خواهد خودت را اذیت کنی، اینجا پلیسی نیست»، فکر می‌کنم که برخی از مردم قانون را رعایت نمی‌کنند چراکه عوامل بازدارنده آن را احساس نمی‌کنند و حتماً باید یک عامل بازدارنده برای آن‌ها وجود داشته باشد.

وقتی به راننده می‌گویم بستن کمربند ایمنی قانون است، راننده که پیرمرد است می‌خندد و می‌گوید «این چیزها را چه کسی رعایت می‌کنند دختر جان فکر کردی اینجا کجاست، ایران که این چیزها را ندارد»؛ مرد میان‌سالی که پیش از آن در حال مکالمه با تلفن بود متوجه صحبت ما می‌شود و می‌گوید: وقتی به ما می‌رسد همه‌چیز قانونی می‌شود و از سندی می‌گوید که موردپذیرش واقع نشده است درحالی‌که پدرش با دستان خودش مطلب را نوشته است و حالا قانون می‌گوید موردقبول نیست.

فکر می‌کنم که گاهی بی‌قانونی‌ها و تمرد از قانون به خاطر عدم اطلاع از قانون است درحالی‌که در قانون به‌صراحت تأکید شده است که اسناد و دست‌نوشته‌های عادی قابل‌انکار و تردید هستند؛ لذا برای انجام معاملات و تنظیم سند، در مرحله اثبات اصالت، بسیار خطاپذیرند. با توجه به این‌که موارد بسیاری ازاین‌گونه نوشته‌ها، جعل می‌شود، اثبات اصالت نوشته عادی توسط کارشناسان بسیار مشکل است. لازم است افراد از دست‌نوشته اجتناب کنند و جایی که دسترسی به دفاتر اسناد رسمی نباشد، در تنظیم سند عادی حتماً دو نفر شاهد بگیرند.

کارشناسی دست‌نوشته‌های عادی در دادگاه نیازمند زمان است، اگر احراز اصالت دست‌نوشته صورت نگیرد، سند جعلی محسوب می‌شود و در صورت شکایت فرد ذی‌نفع، پرونده جزایی دیگری با عنوان «جعل» و «استفاده از سند مجعول» قابل‌طرح خواهد بود که مجازات هرکدام از آن‌ها حداقل شش ماه حبس است اما هنوز هم عده‌ای به علت عدم اطلاع از قانون همچنان از دست‌نوشته استفاده می‌کنند.

زن جوانی که داخل تاکسی است نیز از زمینی می‌گوید که به‌صورت دستی معامله کرده و پول هنگفتی داده است اما هنگام ثبت متوجه شده است زمین بارها به افراد مختلف فروخته‌شده است و حالا نه زمین دارد نه پول، درحالی‌که در قانون صراحتاً آمده است که افراد زمانی که می‌خواهند ملک یا زمینی را معامله کنند، لازم است در مورد ملک و مستغلات از اداره ثبت‌اسناد استعلام کرده و پس‌ازآن اقدام به امضای قولنامه و تبادل وجه معامله کنند. در موارد بسیاری اتفاق می‌افتد که ملک به علل قانونی در توقیف یا رهن بوده و گاهی نیز فرد فروشنده اجازه معامله ندارد؛ لذا استعلام و تخصیص کد رهگیری مانع مراجعات قضایی می‌شود و از طرفی اگر ما به قانون احترام بگذاریم و بر اساس آن عمل کنیم دیگر فرد نمی‌تواند یک زمین را به چندین نفر بفروشد.

من حرفه‌ای هستم نگران نباش!

همان‌طور که مسافران تاکسی در حال بحث در خصوص قانونی که سخت است و هیچ‌کس اجرایش نمی‌کند، هستند به محل موردنظرم می‌رسم و از تاکسی پیاده می‌شوم، امروز با یکی از آرایشگران سرشناس شهر قرار ملاقات داشتم هنگام ورود به آرایشگاه تخت اپیلاسیون و میز تتو و انجام بوتاکس توجهم را جلب می‌کند، به آرایشگر می‌گویم طبق قانون شما که نمی‌توانید این اقدامات را انجام دهید، با خنده‌ای بر لب می‌گوید «عزیزم من این کارها را به‌صورت حرفه‌ای انجام می‌دهم و جایی برای نگرانی وجود ندارد».

خانم آرایشگر با اعتمادبه‌نفسی مثال‌زدنی مدعی رعایت تمام قوانین است و می‌گوید جواز کسب دارد، اما خبری از استفاده از حوله یک‌بارمصرف برای مشتریان، ضدعفونی کردن وسایل و لوازم مورداستفاده از موارد بهداشتی و نصب نرخ نامه و پروانه کسب (جواز) در محل وجود ندارد.

وقتی از آرایشگر می‌پرسم که برای ارائه خدمات، فاکتور به مشتریانش می‌دهد، با خنده‌ای بلند می‌گوید «عزیزم شما قبلاً مگه کجا زندگی کردی اینجا ایرانه و از این خبرا نیست» درحالی‌که قانون نظام صنفی تعریف مشخصی از فاکتور معتبر ارائه کرده است که بر اساس این تعریف فاکتور باید دارای نام واحد صنفی، آدرس و شماره تماس، نوع خدمات ارائه‌شده و قیمت آن و همچنین امضا یا مهر آرایشگاه باشد و آرایشگران باید بر اساس نرخ مصوبی خدمات ارائه دهند.

همچنین بر اساس بخشنامه‌ای که در سال ۹۰ صادرشده، آرایشگاه‌ها اجازه کاشت ناخن و انجام تاتو را در سالن‌های آرایشی ندارند و این درحالی‌که است که خلاف این موضوع در آرایشگاه اتفاق می‌افتاد و آرایشگر نیز در خصوص این قوانین اظهار بی‌اطلاعی می‌کند و می‌گوید «بعد از ۱۲ سال کار اولین بار است که این حرف‌ها را می‌شنوم»، زنان حاضر در آرایشگاه نیز من را به عدم رعایت قانون تشویق می‌کنند و می‌گویند این‌ها همه نوشته روی کاغذ است خودت را درگیر این قانون‌های الکی نکن، حاضرین نه‌تنها از قوانین اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند بلکه خود را ملزم به رعایت قانون نمی‌دانند.

به گزارش ایسنا، باید بپذیریم که جامعه امروز ما از حیث احترام به قانون و رعایت حقوق یکدیگر آسیب‌پذیر شده، به‌طوری‌که رعایت و احترام به حقوق از چالش‌های جدی جامعه امروز ما تلقی می‌شود و قانون فقط بر سر زبان‌ها و در کتاب‌ها بیشتر دیده می‌شود نه در زندگی اجتماعی مردم، ما هرروز شاهد تصویب یک قانون جدید در یک زمینه هستیم؛ اما شاهد تأثیر محسوس و ملموس آن در اجتماع نیستیم مثلاً قانون فروش سیگار و دخانیات سال‌ها است که تصویب‌شده است اما هنوز تأثیر و کارایی آن را در اجتماع ندیده‌ایم.

درمتن صریح قانون آمده است که محل‌های عرضه خرده‌فروشی سیگار باید حداقل ۱۰۰ متر با مراکز مذهبی و فرهنگی مثل مساجد، دبستان‌ها، دبیرستان‌ها و یا مواردی از این قبیل فاصله داشته باشند، چون در غیر این صورت حتی در صورت داشتن پروانه کسب، حق فروش سیگار را ندارند، حتی آن‌هایی که سیگار می‌فروشند نباید سیگار را در معرض دید قرار دهند یا باید حتماً کاوری روی آن بکشند اما هم‌چین چیزی وجود ندارد و اولین چیزی که بعد از ورود به سوپرمارکت‌ها توجه را جلب می‌کند همان ویترین پر زرق‌وبرق سوپرمارکت‌ها است.

صاحب یک سوپرمارکتی در واکنش به این قانون می‌گوید «من که این‌ها را نشنیدم فکر می‌کنم شما اهل این کشور نیستید وگرنه چند سال است که ما این ویترین سیگار را داریم اما کسی به ما چیزی نگفته است».

علاوه بر فروش سیگار در این سوپرمارکت نحوه استفاده از کارت‌خوان هم رعایت نمی‌شود به‌کارگیری دستگاه‌های کارت‌خوان در واحدهای صنفی از الزامات اجرای ماده ۷۱ قانون نظام صنفی است، درحالی‌که باید بعضی قواعد از سوی فروشنده رعایت شود که رعایت نکردن آن‌ها تخلف صریح قانونی است فروشنده باید دستگاه کارت‌خوان را در اختیار مشتری قرار دهد تا وی کارت را در دستگاه بکشد و مبلغ خرید و رمز را خودش وارد کند اما همین حداقل‌ها هم رعایت نمی‌شود و وقتی آن را مطالبه می‌کنم با تمسخر می‌گوید «نکند می‌ترسی رمز کارتت را بفهمم و کارتت را خالی کنم».

به گزارش ایسنا، مصرف دخانیات در مکان‌های عمومی هم هیچ تغییری نکرده است، استعمال سیگار چنان عادی و عام است که اعتراض به مصرف سیگار در مجامع عمومی انگار جرم است و وقتی اعتراض می‌کنی فقط این جمله را می‌شنوی «فکر کنم از اروپا آمده‌ای! اینجا اروپا نیست» این جمله قانون‌شکنی‌های زیادی را در برمی‌گیرد.

قانون‌شکنی مختص یک حرفه خاص نیست، برای مثال سال گذشته مسئله کارت‌خوان پزشکان مطرح شد که عده‌ای معتقد بودند برخی از پزشکان برای فرار مالیاتی از دستگاه کارت‌خوان استفاده نمی‌کردند و بیماران مجبور بودند پول نقد همراه داشته باشند یا برای تهیه پول نقد به بیرون از مطب هدایت می‌شدند و هنوز هم برخی از پزشکان همین روند را ادامه می‌دهند.

می‌توانم بگویم اگر نگاهی به اطراف خودمان بیندازیم قانون‌شکنی‌ها و قانون‌گریزی‌ها بی‌نهایت زیاد است؛ اما پیگیری و مجازات توسط ناظران بر حسن اجرای قوانین اندک است و گاه این قوانین ساده توسط قانون‌گذار و مجری قانون نیز بی‌اهمیت شمرده می‌شود، تا زمانی که قانون از متن کاغذ به متن زندگی اجتماع نیاید، بودونبودش یکسان است و بی‌احترامی به قانون به‌قدری رواج پیدا می‌کند که رعایت کردن آن به‌مثابه این است که از اروپا آمده‌ای!

انتهای پیام

منبع خبر "خبرگزاری ایسنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.