او (در کنار ایلانماسک و ریدهافمن) همبنیانگذار Paypal و سهامدار بسیاری از شرکتهای بزرگ تکنولوژی فعلی از جمله فیسبوک و اسپیسایکس است. اخیرا یک کتاب بیوگرافی با نام The Contrarian (ناسازگار) توسط یک روزنامهنگار بهنام MaxChafkin نوشته و منتشر شده که مجله تایم بههمین مناسبت گفتوگویی را با وی درباره پیتر تیل انجام داده که میخوانید:
من تصور میکنم پیترتیل بهشکل مرموزی مهمترین شخصیت در سیلیکونولی است. او یک شخصیت پشتپرده تحولات مهمی است که طی دو دهه گذشته در این عرصه رخ داده است. بهطور مشخص بسیاری معتقدند فیسبوک که یکی از بزرگترین شرکتها است که تاثیر نامناسبی روی جهان گذاشته است. بسیاری هم نسبت به مارک زاکربرگ مدیرعامل این شرکت مشکوکند. پیتر تیل پشت فیسبوک قرار دارد، او کسی است که مارک زاکربرگ را به این جایگاه ارتقا داد و او را بهامپراتوری مدیرعاملی این شرکت رساند که در حالحاضر قدرت آن از بسیاری از رهبران جهانی هم بیشتر است. امروزه بسیاری از مردم نسبت به ارزمرزها هیجانزدهاند و شما حالا میدانید که بسیاری آغاز رمزارزها را به Paypal ارتباط میدهند؛ این شرکتی است که پیتر تیل در اواخر دهه ۹۰ میلادی با اتکا بهاصول اخلاقی آزادیخواهانه پایه گذاشت. در حالحاضر این ویژگی - اعتقاد بهاصول آزادیخواهانه - در جهان رمزارزها طرفداران بسیاری دارد و بسیاری از اینکه قدرت (مالی) از موسسات مالی و حکومتها سلب شود احساس رضایت میکنند. این چیزی است که پیتر تیل و دوستان طرفدار این تفکر در شرکت Paypal پایه گذاشتند و چیزی نیست که بهصورت تصادفی (در جهان رمزارزها) اتفاق بیفتد.
این خیلی مهم است که ما ایدئولوژی سیلیکونولی را درک کنیم. امروزه از ۱۰شرکت بزرگ جهان پنج شرکت تکنولوژی هستند. شرکتهایی که تاثیرات عظیم فرهنگی و اقتصادی بر زندگی ما میگذارند. این شرکتها در گفتن یک داستان در دنیا موفق بودهاند، اینکه: ما فقط سعی داریم دنیا را بهمکانی بهتر تبدیل کنیم. پیتر تیل اما با دیدگاه کاملا متفاوتی در این عرصه حضور دارد. او از دل رسانههای محافظهکار بیرون آمده و بسیار مهم است که ما ایدئولوژی او را کشف کنیم.
وقتی شروع بهکنار زدن پوستههای رویی دیدگاههای او میکنید، چیزی که پدیدار میشود فلسفه سیاسی و اقتصادی اوست که بهنظر من کمی ترسناک است.
نزدیک بودن بهفاشیسم. او این دیدگاه را بهکلاسهایش در استنفورد و از آنجا بهکتابش Zero to One برد. او در آنجا از این صحبت میکند که شرکتها از حکومتها ساختار بهتری برای ادارهکردن دارند و دلیل آن هم این است که یک تصمیمساز دارند؛ در واقع یک دیکتاتور. او مخالف ایده دموکراسی است. این خیلی ترسناکتر میشود وقتی نقش او را در شرکتهایی که در بزرگکردن آنها سهم داشته در نظر میگیرید مثلا فیسبوک که من معتقدم موثرترین نهاد رسانهای در نهاد بشریت است اما فیسبوک تنها نمونه نیست، او سهم حداکثری در بسیاری از پیمانکاران دفاعی دولت آمریکا دارد از جمله در اسپیسایکس.
اگر بهسخنرانی حمایتی او در انتخابات نگاه کنید- که بهنظرم سخنرانی خوبی است - او از ترامپ بهعنوان شخصی صحبت میکند که قصد دارد همهچیز را تغییر دهد، پس من فکر میکنم این بخشی از (فلسفه سیاسی - اقتصادی) اوست. نکته دیگر این است که تیل بسیار متعهد بهاین است که بتواند چیز غیرمعمولی بگوید و این غیرمعمول بودن همان چیزی است که ترامپ هم بود. من فکر میکنم که پیتر تیل یک سرمایهگذار واقعا باهوش است و بهدرستی تشخیص داد که ترامپ (در انتخابات دور اول ریاستجمهوری) شانس خوبی برای برندهشدن دارد و شخص مناسبی برای شکست دادن او در رقابت وجود ندارد و از او حمایت کرد. در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰ او بهطور رسمی از ترامپ حمایت نکرد اما اگر بهافرادی که او (در حالحاضر) از آنها حمایت میکند، نگاه کنید میبینید یکی J.D. Vance است که یک ترامپیست بهشمار میآید و برای کرسی سنا از ایالت Ohio رقابت میکند. کسی قبلا یکی از کارمندان پیتر تیل بوده است. Vance اخیرا گفته که اشتباه کرده در سال ۲۰۱۶ مخالف ترامپ بوده و ۱۰ میلیون دلار از سوی تیل برای انتخابات کمک مالی دریافت کرده است. کاندیدای دیگری که پیتر تیل از او حمایت کرده Blake Masters است که بهمعنای واقعی کارمند تیل بوده و در واقع رئیس بنیاد تیل است.
یک تخمین ۶ میلیارد دلاری وجود دارد اما من با افرادی صحبت کردهام که تصور میکنند کمی از آن بالاتر است. یک دلیل این موضوع این بوده که او بهطور باورنکردنی دنبال راههای هوشمندانه برای دور زدن سیستم مالیاتی بوده است.
سرمایهگذاری او در فیسبوک یا در Palantir (استارتآپ جنجالی در حوزه دادهها که مشتریان معدودی در دولت و سیستمهای اطلاعاتی دیگر کشورها دارد و گفته میشود نرمافزار ردیاب آن توانست مخفیگاه بنلادن را شناسایی کند) یا در Roth IRA (نوعی حساب بازنشستگی انفرادی است که معافیت مالیاتی دارد) بهشکلی بهطبقه متوسط پرداختکنندگان مالیاتی گرهخورده است. تیل بهاین شکل میلیاردها دلار از ثروتش را در حسابهایی گذاشته که از مالیات معافند.
وقتی مشخص شد که او از حسابهای RothIRA برای کاهش مالیات بهدولت استفاده کرده بسیاری خشمگین شدند که کسی که پول زیادی در آمریکا کسب کرده حاضر بهداشتن نقشی در خزانه ملی نیست، آیا فکر میکنید پیترتیل بهاین موضوع اهمیتی میدهد؟
برخی از ایدئولوژیهایی که Paypal و بسیاری از رمزارزها را شکل داده تماما درباره فراتر رفتن از کشور است. در مورد اینکه اشخاص از ملتها بیشتر قدرت داشته باشند و بهطور پایهای هرکاری مایل بودند انجام دهند ولو بهتضعیف منافع ملی بینجامد.
موارد مختلفی از رسانههایی وجود دارد که او با شکایت یا تخریب بهآنها ضررهای هنگفتی زده است از جمله Gawker. (یک بلاگ مشهور که اخباری در زمینه سلبریتیها منتشر میکرد و یک شاکی آن با حمایت پنهان تیل توانست آنها را وادار بهمیلیونها دلار غرامت کند که باعث ورشکستهشدن رسانه شد) من با مردم صحبت میکنم و نمیدانم واقعا چه بگویم چون فکر میکنم دلیل واقعی برای ترسیدن از پیتر تیل وجود دارد.
دروغ گفتهام اگر بگویم نگران نیستم و بگویم دعوای حقوقی تیل علیه Gawker بر من سنگینی نمیکند. شما باید احمق باشید که بهاین چیزها فکر نکنید اما واقعیت این است که ترسیدن کار سازندهای نیست.
او اخیرا یک سخنرانی داشته که در آن به بیتکوین انتقاد کرده که چیز عجیبی است. اگر شما کسی باشید که نقش مهمی در روزهای اولیه ایجاد پول دیجیتالی داشته باشید و ناگهان بگویید که کریپتو چیز بدی برای منافع ایالاتمتحده است باید تعجب کرد.
باید بگویم که من کمتر نگران سناتورهای مرتبط با تیل هستم تا در مورد اثر تیلایسم (Thiel-ism) بر فرهنگ. وقتی شما خصومت و دشمنی را با دموکراسی و هنجارهای سازمانی را با پشتوانه مالی یک میلیاردر ترکیب میکنید بهطور بالقوه باعث برخی آسیبها خواهد شد.
