به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، بعد از گذشت چندین دهه از حضور سینما در ایران، همچنان تعداد آثار ساخته شده با موضوع ورزش، در قالبهای مختلف سینمایی انگشتشمار است.
این در حالیست که سینمای روز جهان از هالیوود تا بالیوود، از ایتالیا تا نیوزلند و از چین تا ماچین، حضوری فعال در این حوزه داشتهاند و هر ساله هم تعداد آثار و هم کیفیت آثار سینمایی با محوریت ورزش به طور چشمگیری ارتقاء و افزایش مییابد.
سینمای ایران البته در سالهای اخیر توانسته است با ساخت چند مستند و فیلم بلند داستانی تا حدودی این نقیصه را جبران کند. آنچه در ادامه میآید گفتوگوی خبرنگار فرهنگی ایرنا با عزیزالله حاجی مشهدی منتقد فیلم و مدرس سینما است.
وی در ابتدا و در پاسخ به این پرسش که کارنامه تولیدات سینمای ایران در ساخت آثار ورزشی (در دو بخش مستند و داستانی بلند) را چگونه ارزیابی میکند، گفت: واقعیت این است که در سینمای ایران، به لحاظ گونهشناسی، در ردۀ فیلمهای ورزشی، علیرغم ساخته شدن فیلمهای اندک شماری چون: خط پایان (محمدعلی طالبی ۱۳۶۴)، آفساید (جعفر پناهی ۱۳۸۴)، دیوار (محمدعلی طالبی ۱۳۸۶) ، عرق سرد (سهیل بیرقی ۱۳۹۶)، مستند صفر تا سکو (سحر مصیبی ۱۳۹۶)، تختی (بهرام توکلی ۱۳۹۷)، مستند شهسوار (علی شاهمحمدی ۱۳۶۷) و سونامی (میلاد صدرعاملی ۱۳۹۷)، هنوز جای کارهای قابلاعتنای بیشتری خالی است.
خاصه اینکه سوژهها و مضامین بسیار زیادی با موضوع ورزش در رشتههای مختلف ورزشی، ورزش قهرمانی، موفقیتهای زنان ورزشکار و ... وجود دارد که میتواند دستمایۀ کار فیلمنامهنویسان و فیلمسازان قرار گیرد و حاصل آن ساخت و تولید فیلمهایی جذاب، سرگرمکننده و در عین حال تأثیرگذار باشد.
وی ادامه داد: در یک نگاه کلی باید گفت که با توجه به نمونههای ساختهشده چه در بخش مستند و چه در بخش فیلمهای بلند داستانی که در برخی از آنها نیز به طور غیرمستقیم به مقولۀ ورزش پرداخته شده، در مقایسه با سینمای جهان و فیلمهای جذاب، خوشساخت و قابلتوجهی چون: گاو خشمگین (Raging Bull)، مبارز (Warrior)، بیلیاردباز (The Hustler)، دختر میلیون دلاری (Million Dollar Baby)، کشتیگیر (The Wrestler)، مشتزن (The Fighter)، نقطۀ کور (The Blind Side)، وقتی ما پادشاه بودیم ( (When We Were Kings، رودی ((Rudy و معجزه ( (Miracle که ساختۀ فیلمسازان نام آشنایی چون مارتین اسکورسیزی، دارن آرونوفسکی، رابرت راسن، کلینت ایستوود و دیگران بودند، سینمای ایران کارنامه قابلقبولی ندارد.
البته در بخش سینمای هنر و تجربه، درسهچهار سال اخیر با پشتوانۀ خلاقیتهای فردی برخی از سینماگران جوان و تجربهگرا، از چند نمونۀ قابل اعتنا مثل صفر تا سکو میتوان نام برد.
وی در ادامه و در نقد فیلم سینمایی عرق سرد اظهار داشت: در این فیلم که دومین ساخته سهیل بیرقی است، نویسندۀ فیلمنامه با دستمایه قراردادن موضوع اجازۀ سفر و خروج از کشور و مخالفت همسر یک بازیکن فوتسال زن ( افروز) برای حضور در مسابقات بینالمللی میکوشد تا به برخی از مباحث فرهنگی_اجتماعی نگاهی واقعگرا داشته باشد.

از این زاویه شاید بتوان گفت که با یک فیلم خانوادگی_اجتماعی سروکار داریم که سعی دارد در بستر یک موضوع ورزشی، به مشکلات اجتماعی جامعۀ ما بپردازد.
حاجی مشهدی افزود: عرق سرد در مجموع کار قابلقبولی به نظر میرسد چراکه در ارائه تصویر آشنایی از فضای پُرتنش روابط خانوادگی و آن چه میان افروز ( باران کوثری) و همسرش یاسر (امیرجدیدی) می گذرد، موفق عمل کند.
وی یادآور شد: در زمینۀ کارگردانی و بهویژه بازی گرفتن از بازیگران نیز در مقایسه با کار قبلی همین کارگردان، یعنی فیلم سینمایی من، بسیار پختهتر عمل شده است.
با این همه نباید از یاد برد که در شخصیتپردازی یاسر، دلایل قانعکنندهای برایگی رفتارهای غیرمعمول و بیمارگونۀ وی ارائه نمیشود؛ علاوه بر آن، در مرحلۀ پژوهش پیش از نگارش فیلمنامه نیز هنوز جای اطلاعات حقوقی درست، دقیق و سنجیده خالی است.
این منتقد سینما در ادامه در پاسخ به این سوال که سینماگر در ساخت فیلمهای ورزشی (با موضوع رخدادها و شخصیتهای ورزشی)، چه نکاتی را باید رعایت کند و البته به چه حمایتهایی نیاز دارد، خاطرنشان کرد: به طور طبیعی برخورد سینماگران و فیلمسازان مستند و داستانی در این مورد بسیار متفاوت خواهد بود.
وی افزود: فیلمساز مستند میکوشد تا به یک رُخداد ورزشی یا به کارنامۀ یک بازیکن و ورزشکار حرفهای منطبق با قواعد فیلم مستند، وفادار بماند؛ درحالی که فیلمنامهنویس یا فیلمسازی که قرار است با استفاده از یک موضوع در حوزه ورزش، فیلمنامهای بنویسد یا فیلم داستانی و بلندی بسازد، آزادی عمل بیشتری دارد چراکه ماهیت داستانپردازی، استفاده از تخیّل، رویاءپردازی و گاه پرهیزآگاهانه از نمایش اصل و عین واقعیت است.
صدالبته فیلمسازان (چه در بخش مستند و چه در بخش داستانی و سینمایی) برای تولید چنین آثاری نیاز به حمایت و پشتیبانی های رسمی و جدی دارند؛ چراکه حتی برای بازسازی یک مسابقۀ فوتبال یا نمایش یک مسابقۀ کشتی و وزنهبرداری در یک فیلم داستانی، به فضای واقعی یک ورزشگاه و زمین چمن و سالن برگزاری مسابقۀ کشتی یا وزنهبرداری با تجهیزات و وسایل کامل مربوط به این رشتههایگی ورزشی نیاز است.
حاجی مشهدی در انتها و در تاکید بر اهمیت دسترسی فیلمساز به آرشیوهای مختلف و اطلاعات متنوع بایگانیها در مسیر خلق اثر، بیان کرد: استفاده از برخی اسناد و مدارک ثبت و ضبط شده در بایگانیهای اسناد دیداری_شنیداری برخی سازمانها و نهادهای رسمی و دولتی، از ضرورتهای اولیۀ کار یک پژوهشگر یا فیلمنامهنویس و فیلمساز در مراحل پیش از تولید نگارش فیلمنامه و ساخت و تولید یک فیلم داستانی یا مستند ورزشی است.
گهگاه ممکن است فیلم با محوریت شخصیتها و قهرمانهایی که در دهههای گذشته میزیستهاند، شکل بگیرد و بدیهی است که بدون حمایتها و پشتیبانیهای لازم سازمانهای رسمی و دولتی، چنین طرحهایی هرگز به فرجام نخواهد رسید.