عصر ایران - انتقاد مدیر و سردبیر مجلۀ فرهنگی "بخارا" از بی توجهی صاحبان مال و مکنت و اهل تجارت به مقولۀ فرهنگ و یاری رسانه ها که به تازگی در سخنانی در جمع ناشران در قم ابراز شد انگیزه ای است تا به نوشتۀ زیر فراتر از یک یادآوری تاریخی نگریسته شود زیرا نشان می دهد توسعه در غرب تنها صنعتی نبوده بلکه 140 سال قبل یک بانک دار و تاجر وارد کار نشر روزنامه شده و آن را به تیراژ یک میلیونی رسانده و البته سود هم می برده است.
نه که ندانیم موضوع این گزارش نشریه عامه پسند است در حالی که بخارا را خواص و نخبگان می خوانند و کاری به مقولات زرد ندارد یا ندانیم نشریات چاپی و کاغذی چون قبل اقبال ندارند و عصر، عصر دیجیتال است و شما همین نوشته را نه روی کاغذ که بر صفحۀ نمایشگر تلفن همراه یا رایانۀ شخصی می خوانید اما فراتر از کاغذ یا دیجیتال اهل فرهنگ و تجارت باید به یاری رسانهها بشتابند و نقد و قیاس علی دهباشی از همین روست خاصه آنجا که یادآوری میکند هدف "ارج" از آگهی در نشریات تنها معرفی کالاهای خود نبود بلکه می خواست کمک کند.
********************************
باران ستوده: روزنامه «لوپِتی ژورنال» چاپ پاریس در 21 نوامبر 1886( 30 آبان 1265 ) توانست عنوان نخستین روزنامه با تیراژ یک میلیونی را در جهان به خود اختصاص دهد.
دستیابی به تیراژ میلیونی در اواخر قرن نوزدهم برای یک روزنامه از آن جهت واجد اهمیت است که بسیاری از کشورها فاقد روزنامه بودند یا حکومت روزنامهای با تیراژ اندک، بدون مشی انتقادی و رویکرد ستایشگرانه منتشر میکرد که مبادا از قافله تمدن عقب بماند.
کسب چنین رکوردی در139 سال پیش که تعداد باسوادان جامعه نسبت به امروز بسیار محدود بود، قابل تامل به نظر میرسد.

روزنامه «لو پِتیت(لوپتی) ژورنال» درحالی به تیراژ میلیونی رسید که فرانسه با بحران بولانژیست (Boulangiste) روبرو شده بود.
بحران بولانژ به دنبال انتصاب «ژرژ ارنست بولانژه» در سال 1886 به وزارت جنگ فرانسه ایجاد شد.
فردی نظامی با محبوبیت بسیار که توانست سیاستهای ملیگرایانه را تقویت کند اما انتصاب این ژنرال قدرتمند به همان اندازه که امیدوارکننده بود به نگرانیها دامن زد که مبادا دیکتاتوری دیگر شکل بگیرد. اعتراضها در نهایت موجب فرار بولانژه به بلژیک و خودکشی او شد.
در چنین شرایطی مدیران روزنامه تیراژ خود را افزایش دادند در حالی که به تازگی بیست و سه سالگی خود را جشن گرفته بود به همین دلیل بسیاری از رقبا این افزایش تیراژ را اقدامی متهورانه با ریسک بالای شکست ارزیابی کردند.
موئیز پولیدور میلو بنیانگذار روزنامه در ۲۷ اوت ۱۸۱۳ در بوردو متولد شد. او بانکدار و کارآفرین مطبوعاتی بود که همزمان با کار تجاری، بخشی از سرمایه خود را برای انتشار روزنامه خرج میکرد.
در دورانی که تنها 20 سال داشت اولین روزنامه خود به نام Le Lutin، را در بوردو تأسیس کرد و همزمان با نام مستعار آناگراماتیک برای روزنامهها مقاله مینوشت.
روزنامه لوپتی در اول فوریه 1863 در حالی با تیراژ 83 هزارتایی منتشر شد که همان زمان روزنامههای رقیب در نهایت 50 هزار تیراژ داشتند اما این پایان کار نبود. بیست و سه سال بعد تیراژ یک میلیونی و در نهایت پنج سال بعد به تیراژ دو میلیونی رسید. در سال ۱۸۹۹، این روزنامه مدعی شد که ۵ میلیون خواننده دارد.
این روزنامه جمهوریخواه و محافظهکار تا سال 1944 به حیات خود ادامه داد هرچند موئیز پولیدور پنج سال پس از بنیانگذاری روزنامه درگذشت و تیراژ چند میلیونی را به تماشا ننشست.
در بررسی دلایل موفقیت این روزنامه و دستیابی به تیراژ چند میلیونی میتوان دلایل زیادی را مورد بررسی قرار داد از توجه به مطالبات عامهپسند تا طراحی زیبای صفحه نخست و قیمت ارزان و از همه مهمتر چاپ داستان.
در واقع موئیز پولیدور میلائوبا هوشمندی نیازهای جامعه خود را شناسایی و برای آن برنامهریزی کرد. او برای جذب مخاطب عامه تمام قطعههای پازل را با دقت کنار هم قرار داد و برای آن پکیجی طراحی کرد تا خریدار بتواند ضمن خرید روزنامه با یک تیر چند نشان بزند وبه همین دلیل او را پدر مطبوعات عامه پسند دنیا میدانند چراکه تا پیش از او هیچ یک از مدیران روزنامهها نتوانسته بودند روزنامهای ارزان منتشر کنند که به صورت گسترده مورد استقبال قرار بگیرد.

دستیابی به چنین موفقیتی مستلزم رصد کردن کلیه عوامل موثر است اما میتوان به مواردی از آن اشاره کرد که پاشنه آشیل بسیاری از روزنامههای رقیب محسوب میشد که در لوپتی ژورنال مشاهده نمیشد و به عامل موفقیت روزنامه تبدیل شد.
1-بسته خبری کامل و دوری از رویکرد صرفا سیاسی: عامل تمایز و موفقیت این روزنامه تحت پوشش قرار دادن تمام اخبار موجود در جهان بود از اخبار سیاسی تا اخبار سرگرمی و اخبار علمی . اخبار متفرقه و سایر اطلاعات، رمانهای سریالی، گزارشهای دادگاهی و مقالات علمی عامهپسند در این روزنامه به وفور پیدا میشد.
2-عدم جهتگیری خاص: این روزنامه به دلیل بی طرفی سیاسی مورد اقبال عمومی گرفت، همین امر را میتوان یکی از عومال اصلی فروش بیشتر آن شد. این سیاست اما در سالهای بعد کم و بیش مورد غفلت مدیران لوپتی ژورنال قرار گرفت و نتایج تلخی برای این روزنامه به همراه داشت. یکی از این موارد ضدیت سردبیر این روزنامه با«دریفوس» بود. ماجرای دریفوس بحران اخلاقی بزرگی را در جامعه سیاسی و روشنفکری فرانسه آن روز به وجود آورد؛ نوع واکنش روزنامه در این بحران، بسیاری از مخاطبان خود را ناامید کرد و با سقوط آمارهای فروش مواجه شد.
3- قیمت مناسب: در زمانه اوجگیری بحران اقتصادی نشریهای موفقتر است که ارزانتر روی دکه قرار بگیرد و این روزنامه با قیمت ۵ سانتیم یا «یک سو» فروخته میشد. دقیقا یک سوم قیمت روزنامههای موجود.
4- زبان عامهپسند: برخلاف روزنامههای آن دوران به طبقه الیت و نخبه اختصاص داشت، لوپیته ژورنال تلاش میکرد ادبیاتی متناسب فهم و سواد عامه مردم داشته باشد، همین امر هم سبب میشد که طبقه فرودست و متوسط با این روزنامه احساس شخصیت کنند و به آن روی خوش نشان دهند.
5. کمپین تبلیغاتی قدرتمند: لازمه برد در فروش بهرهگیری از افراد مشهور و محبوب بود. کمپین تبلیغاتی این روزنامه به کمک امیل گابوریو نویسنده داستانهای مهیج پلیسی و پیرالکسیس پونسون دو ترِیل، نویسنده رمان روکامبول موجب شد تا به گزینه نخست انتخاب شهروندان تبدیل شود.
6- درنظر گرفتن ستون ثابت: ستونهای روزانه این روزنامه با امضای تیموتی تریم، موفقیت آن را تضمین کرد.
در نهایت می توان گفت که بانکدارسابق با هوشمندی نیاز جامعه را درک کرد و بر آن موج سوار شد. روی کردی که از سوی بسیاری از رقبا به حماقت تعبیر شد این همان حلقه مفقوده موفقیت است عنصری به نام «حماقت».
موئیز پولیدور میلو بارها حماقت خود را ستایش می کرد و آن را رمزموفقیتش میدانست به ترتیبی که هر کارگری حاضر بود روزانه 5 سانتیم از حقوق خود را بدهد تا بتواند ضمن سرگرم شدن به دامنه اطلاعات خود بیفزاید.