به گزارش "ورزش سه"، دقایقی بعد از پیروزی ۳-۲ ذوب آهن مقابل نفت مسجدسلیمان و در شرایطی که تیم اصفهانی با پیروزی در این مسابقه به جایگاه خود در جدول کمی بهبود بخشید محمود فکری با دست راست میکروفنهای چیده شده روی میز نشست مطبوعاتی را صاف کرد و بلافاصله و در همان صحبتهای اولیه نکات مهمی به زبان آورد.او به روشنی و با کلماتی که در ذهن چرخانده بود به کم کاری بعضی از بازیکنانش مستقیما اشاره کرد.
آنچه که فکری به زبان آورد کاملا مستقیم و بدون هیچگونه شائبهای با صراحتی که تنها از یک مربی عصبانی برمیآید. او عذرخواهی کرد از فوتبال پاک و از مردم مسجدسلیمان و از کلمه بازی مشکوک استفاده کرد و اعلام کرد بازی تیمش در نیمه اول سالم نبوده. نیمهای که با سه گل به نفع ذوب آهن به اتمام رسید.
کاپیتان سابق استقلال همچنین از کمیته اخلاق دعوت کرد که به این بحث ورود کند و کارشناسان هم درمورد صحنههای بازی نظر بدهند. او از عباراتی دیگر مثل مسائل پشت پرده و کثیفیهای فوتبال هم استفاده کرد و حالا چند ساعت بعد از اتمام این مسابقه شنیده میشود که سه بازیکن تیم نیز در اختیار باشگاه قرار گرفتهاند.
نکته جالب اینجاست که این واکنش دقیقا رونوشت برابر اصل چیزی بود که بعد از شکست سایپا مقابل استقلال اتفاق افتاد. زمانی که فراز کمالوند مقابل دوربینهای تلویزیونی حاضر شد و با اشاره به تخطی دروازه بان تیمش از فرمانی که به وی داده شده گفت: مسائلی پشت پرده شکست تیمش به استقلال وجود دارد.
کمالوند گفت: در ۲۳ سالی که در فوتبال ایران بوده این مسائل را ندیده (و سپس اشاره کرد به اینکه به گلرش توصیه کرده به سمت چپ بپرد اما کوروش ملکی این کار را انجام نداده و ...) و با این جملات موضوع نمایش استقلال مقابل سایپا کاملا تحت تاثیر این اتهامات تند قرار گرفت. مسائلی که به زبان آوردنش اگرچه در فوتبال ایران عادی است و عواقبی هم ندارد اما در سایر نقاط جهان از قرمزترین و ملتهبترین بخشهای فوتبال محسوب میشوند.
باشگاه سایپا ۲۴ ساعت بعد از بازی مقابل استقلال چند بازیکن تیم را از تمرینات کنار گذاشت که البته با انتشار این خبر در رسانهها موضع معتدلتری در قبال این ماجرا گرفت و حتی خود کوروش ملکی دروازه بان تیم هم در برنامه فوتبال برتر حاضر شد و سعی کرد با کلماتی که هم به نعل باشد و هم به میخ از بزرگتر شدن داستان جلوگیری کند.
این دو اتفاق در فاصله چند روز و انداختن مسئولیت شکست به گردن بازیکنان بخشی از رفتار تکراری مربیان در فوتبال ایران است که شکست را به همه چیز نسبت میدهند الا مسئولیتی که به صورت طبیعی در موفقیتها یا روزهای بد تیمشان دارند. صد البته ممکن است یک مربی کار خود را به نحو احسن انجام بدهد اما باز هم نتیجه مورد نظر حاصل نشود که این مسئله در فوتبال کاملا طبیعی است و همیشه شکست و پیروزی در دو پیمانه نزدیک به هم روی میز پذیرایی مربیان قرار دارند. بنابراین در فوتبال مدرن مقصریابی بعد از شکست جای خود را به کار و تلاش برای جبران و همچنین پذیرش مسئولیت داده است.
در این رابطه باید به این نکته هم اشاره کرد که مقصر جلوه دادن بازیکنان، یک اتهام کاملا اخلاقی و نه فنی است و البته اهمیت آن به شبکهای بودن این اتهام است. درواقع اگر بازیکنان نفت مسجدسلیمان مقابل ذوب آهن کم کاری کردهاند بدین معناست که باشگاه ذوب آهن یا سرمربیاش نیز در این باره دخیلاند و آن بازیکن سرخود نمیتواند به مربیاش لطف کند. در مورد موضوع دروازه بان سایپا هم اوضاع به همین صورت است و مربی قبل از به زبان آوردن این صحبتها باید از خود بپرسد چه انگیزهای باعث میشود گلر تیمش احیانا چنین خیانت بزرگی را در حق همتیمیهایش انجام بدهد.
نکته قابل اشاره دیگر هم عمومی بودن کلیت این مبحث در فوتبال ایران است. اگر به میزان اعتراضات مربیان به داور در طول فصل و همچنین سایر بهانهها توجه کنید خواهید دید که فرهنگ کلی بازی نیمکتها در ایران چیزی جز این نیست که مربی با بی عیب شمردن کار خود همواره نکات دیگری را برای عدم توفیق تیمش در نظر میگیرد و در چنین فضایی است که ناگهان با ورود حداقلی سرمربیان خارجی تغییراتی بزرگ در گستره باشگاهی رخ میدهد و به عنوان مثال برانکو، استراماچونی، کالدرون و ... علاوه بر کسب نتیجه با رفتار حرفهای طوری در قلب مردم جای میگیرند که قابل مقایسه با همتایان ایرانی نیست.یعنی با حداقل بهانه جویی و البته مسلط به جنگهای روانی و استفاده از آنها در مواقع خاص اما نه برای توجیه برای شکستها و نه در جهت تخریب بازیکنان که به هر صورت سرنوشت یک تیم فوتبال به پای آنها وابسته است و دلسردی آنها کار را برای آینده یک تیم فوتبال سختتر هم میکند.
به امید روزی که این بساط جدید و البته مسائل قدیمی و بیانیه نویسی های زشت که امروز نمونهاش را دوباره شاهد بودیم و ... از فوتبال ایران رخت بر ببندد. فوتبالی که فن و دانش در آن فاکتور و عنصر اصلی پیش روی باشد.
پژمان راهبر