سکوهای فوتبال: دنیایی که هنوز نمی‌شناسیم

عصر ایران چهارشنبه 03 دی 1404 - 02:06
بازیکن اسبق تیم ملی که موجی از حمایت عمومی را به واسطه فحاشی‌ها و ناسزاها در شهر زادگاهش دریافت کرده بود، مورد نقد برخی هواداران تراکتور قرار گرفت که چرا زمانی که در ورزشگاه آزادی علیه تُرک‌ها شعار داده می‌شد، سکوت کرده بود و …

عصر ایران ؛ احسان محمدی - با بیانیه کریم باقری، اتفاقات دیدار تراکتور و پرسپولیس وارد فضای دیگری شد. مسابقه‌ای که مدت‌هاست از فوتبال عبور کرده و به عرصه‌ای برای پرخاشگری، خشونت بی‌مرز، ایجاد شکاف قومی و حتی نفرت‌پراکنی ملی تبدیل شده است. بازیکن اسبق تیم ملی که موجی از حمایت عمومی را به واسطه فحاشی‌ها و ناسزاها در شهر زادگاهش دریافت کرده بود، مورد نقد برخی هواداران تراکتور قرار گرفت که چرا زمانی که در ورزشگاه آزادی علیه تُرک‌ها شعار داده می‌شد، سکوت کرده بود و …

یک چرخه تکراری مثل «اول مرغ بود یا تخم‌مرغ!» که ساعت‌ها می‌شود درباره‌اش حرف زد و به هیچ نتیجه‌ای نرسید. حالا برخی هواداران پرسپولیس با تحریک غیرمستقیم سرپرست تیم، خودشان را آماده می‌کنند که در دیدار برگشت لیگ برتر، سنگ تمام بگذارند. ما فقط امیدواریم این «سنگ تمام گذاشتن» مثل دیدار سال گذشته چشم کور نکند، جمجمه نشکند و …

در چند روز گذشته هزاران یادداشت، توییت، عکس، ویدئو و … در این مورد منتشر شده است. طرفداران هر دو تیم صددرصد حق را به خود می‌دهند. دقت کنید! صددرصد! نه حتی نود و نه درصد. آن‌ها معتقد هستند مظلوم واقع شده‌اند و تیم حریف مورد حمایت مقامات بالا قرار دارد و خودشان بهترین، شریف‌ترین و پاک‌زبان‌ترین طرفداران ایران و بلکه جهان هستند. بعضی از آن‌ها وقتی با مخالفت روبه‌رو می‌شوند، با فحاشی و ناسزا تلاش می‌کنند نشان بدهند که حق با آن‌هاست!

در این هیاهو کتاب «۱۳۱۲: در میان اولتراها» را خواندم. جیمز مونتاگو، روزنامه‌نگار بریتانیایی، با سفر به چند کشور لابه‌لای هواداران دوآتشه زندگی کرده تا از زاویه نگاه آن‌ها فوتبال و جهان را ببیند. اثری که توسط بهنام جعفرزاده، مترجم توانایی که خود در حوزه فوتبال فعالیت می‌کند، به‌خوبی به فارسی برگردانده شده و ورق زدن آن مثل راه رفتن میان سکوی هوادارانی است که شعارهایشان بوی خون می‌دهد.

نویسنده با سفر به آرژانتین، برزیل، اروگوئه، ایتالیا، صربستان، یونان، مقدونیه، آلبانی و کوزوو، اوکراین، آلمان، سوئد، ترکیه، مصر و شمال آفریقا، ایالات متحده و اندونزی می‌نویسد: «گروه‌های هواداری سازمان‌یافته به کسانی که می‌خواهند درباره آن‌ها بنویسند بدگمان هستند. روزنامه‌نگارها به اندازه پلیس دشمن محسوب می‌شوند!»

او برای نگارش این کتاب چند بار خطر مرگ را به جان خریده و سرانجام ناگزیر شده بخش‌هایی درباره روسیه و لهستان را سانسور کند.

اولتراها یا هواداران افراطی به تیم محبوبشان مانند یک فرقه مقدس نگاه می‌کنند، جایی که از خشونت، نژادپرستی، شرط‌بندی، دریافت برخی حمایت‌های دولتی و نفرت‌آفرینی به سود منافع خود بهره می‌گیرند. آن‌ها تاریکخانه‌هایی دارند که ورود به آن ممنوع است.

این کتاب گرچه حال‌وهوایی فوتبالی دارد، اما به‌خوبی می‌توان در آن رگه‌های جامعه‌شناسی را دید. نفوذ سیاست را شناخت، ریشه دواندن در تاریکی و قلدری در فضای واقعی و مجازی را کشف کرد و فهمید که ساده‌لوحانه است اگر گروه‌های فعال در این حوزه را صرفاً تعدادی مرد قلدر با تتوهای درهم‌وبرهم که عربده می‌کشند تصور کنیم. آن‌ها گاهی از سوی جاهایی مورد استفاده قرار می‌گیرند که باورکردنی نیست. از کمپین‌های اجتماعی تا کارزارهای سیاسی و حتی میدان جنگ. از بهار عربی تا جنگ اوکراین–روسیه.


یک بار در تایلند از نزدیک تجربه روبه‌رو شدن با اولتراها را داشتم. در یک استادیوم سکویی داشتند با بنرها و پلاکاردهای سیاه. بی‌توجه به نتیجه بازی، از دقیقه یک تا نود بر طبل می‌کوبیدند، سرودها را هم‌خوانی می‌کردند و شبیه گروه‌هایی بودند که برای شروع یک دعوا رجز می‌خوانند. روی پلاکارد بزرگی نوشته بودند: «ما اولترا هستیم و برایمان اهمیتی ندارد کسی دوستمان نداشته باشد!»

نام کتاب هم یک کُد رمز میان اولتراهاست. «1312» در واقع اگر هر عدد را به حروف انگلیسی تبدیل کنید به (ACAB) می‌رسد که ابتدای عبارت شعاری رکیک علیه پلیس‌هاست. این موضوع آن‌قدر تند و تلخ است که در چاپ نسخه آلمانی اجازه انتشار کتاب با این نام داده نشد.

در ایران «هنوز» گروه‌های هواداری به این سبک همه‌گیر نشده‌اند، گرچه آن‌ها که به استادیوم می‌روند، رگه‌ها و نشانه‌هایی از این اولتراها را می‌بینند. گروه‌های سازمان‌یافته‌ای که سکوهای مخصوص به خود دارند، شعارهای ساختارشکن می‌دهند، چندان تحت فرمان باشگاه نیستند و حتی گاهی علیه سرمشوق‌های رسمی باشگاه موضع‌گیری می‌کنند. در بعضی شهرها حتی به تفرقه‌افکنی دامن می‌زنند و زیر پوست محبوبیت فوتبال و یک تیم خزیده‌اند. آن‌ها از قدرتی برخوردارند که هر نگاه مخالفی را به دشمن تبدیل می‌کنند و علیه آن موضع می‌گیرند. همین قدرت باعث شده برخی مدیران باشگاه‌ها، علی‌رغم مخالفت با فضای سیاه و رکیک روی سکوها، دست به سکوت بزنند.

خواندن ««۱۳۱۲: در میان اولتراها» » که نشر «وزن دنیا» آن را با طراحی جلد جذاب منتشر کرده است، برای مدیران کشور ضروری است، برای هر کسی که قصد دارد در حوزه فوتبال تصمیم بگیرد، برای هر نویسنده و صاحب‌نظری که می‌خواهد از خشم و نفرت روی سکوها، رازهای عصیان جوانان را کشف کند، برای هر بازیکن، مربی و حتی هواداری که علاقه دارد چیزهای تازه‌ای بداند از رازی که هر روز بی‌پرواتر آشکار می‌شود و گاهی به‌شدت شرم‌آور است.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.