به گزارش خبرگزاری تسنیم، «درصد بالایی از خرید میلگرد و نبشی ما از کارخانهدارها، زیرزمینی است، البته با فاکتورهای رسمی که قیمت فروش کارخانه در آن و وزن محصول صوری اعلام شده. میپرسید چرا؟ چون برخی کارخانهدارها به سود کم راضی نیستند» اگر میخواهید بدانید اتفاقاتی که «مصطفی» فروشنده بازار آهن شادآباد تهران از آن سخن میگوید چیست؟ ابتدا باید بدانیم که نوردکاران چطور نبشی و ناودانی و میلگرد را که باید در بورس کالا بفروشند به بازار آزاد میآورند. لابد میپرسید چرا باید محصول نهایی در بورس عرضه شود؟ پاسخ تان به زبان کارشناسی این است که نوردکاران شمش را از بورس به قیمت شفاف و خارج از بازار آزاد میخرند و طبق قانون باید محصول تولید شده را هم در همان بورس بفروش برسانند. این در حالی است که تنها 30 درصد محصول نوردکاران در بورس عرضه میشود و 70 درصد آن در بازارهای مختلف با ترفندهای خاصی به فروش میرسد یا راهی بازارهای صادراتی میشود و بخشی هم از طریق واسطهها راهی بازار آزاد میشود. در این میان، فقط نوردکارانند که سود حداکثری میبرند و خریدار باید تاوان زیادهخواهی آنان را در خرید گران آهن بپردازد.
فرار از مالیات
بازار آهن شادآباد، زیر نور کمرمق روزهای آخر پاییز، پر از رفتوآمد نیسانهایی است که خالی میآیند و پر برمیگردند. کارگران مشغول کار هستند و صاحبان مغازهها از دفتری روی بالکن نظارت میکنند. بوی زنگ آهن، فضا را پرکرده و کمتر کسی ماسک بهصورت دارد. وارد دفتر کار محمودیان میشوم که با بخاری حسابی گرم شده است. محمودیان که نماینده فروش یکی از کارخانههای نورد است در پاسخ به این سؤال که چرا محصولات نوردکاران سر از بازار آزاد درمیآورد، میگوید: «شاید به خاطر مشخص نشدن میزان دقیق خریدوفروششان است تا امکان فرار از پرداخت مالیات برای آنها فراهم شود. بالاخره در بورس همه چیز مشخص است و همه دوست ندارند در آن فعالیت کنند. الان طوری شده است که همه کارخانهها در بازار آزاد میفروشند تا از دست مالیات ارزشافزوده، فرار کنند»
فاکتورهای صوری
تجربه محمودیان در بازار آهن او را به این نتیجه رسانده که همه ترفندها و راهها به «سود بیشتر» ختم میشود؛ «وقتی کارخانهدار میبیند که در بازار آزاد میتواند گرانتر از بورس کالا بفروشد، چرا عرضه بورسی کند؟». این فعال بازار آهن توضیح میدهد: «موقع خرید با ما صحبت میکنند قیمت میدهند 20 هزار تومان ولی در فاکتور میزنند 14 هزار تومان. درواقع، فاکتور سازی میکنند تا بتوانند جوابگو باشند که مثلاً، شمش را 13 هزار تومان خریدهاند و محصول تولیدی را 14 هزار تومان فروختهاند. اما تناژ را دستکاری میکنند تا با پول دریافتی هماهنگ شود. با این کار از زیر بار مسئولیت در میروند.» دلیل این نوع دستکاریها از طرف کارخانههای نوردی چیست؟ او میگوید: «کارخانهدار هم، هزینه آب، برق و کارگر دارد، نمیتواند به قیمت دولتی بفروشد و برای او نمیصرفد. فروش با قیمت مصوب، سودی پاسخگوی هزینهها و دارای درآمد مناسب نصیب آنها نمیشود البته شاید بهتر است بگویم سود در انتظار آنها را شامل نمی شود. در واقع وقتی نوردکار میبیند کالایی 100 تومان نقد فروش میرود چرا بیاید 99 تومان به من بدهد؟ تازه اگر با آن قیمت بفروشد فردا در اولین نوسان قیمت نمیتواند دوباره مواد اولیه بخرد و جایگزین کند.»
خرید محصول خط تولید توسط دلالان
او نوسانات قیمت در بازار آهن را که یک سالی است، گریبانگیر بازار شده را مقصر این اتفاقات میداند. البته محمودیان به دلالان گردنکلفتی هم اشاره میکند که خط تولید محصولی چون میدانند قرار نیست دو ماه دیگر از آن محصول تولید شود را میخرند و با این کار نبض بازار را با قیمتگذاری محصولی که انحصاراً در اختیار آنهاست در دست میگیرند.
کسانی که قیمت تعیین میکنند
از مغازهای به مغازه دیگر میروم و بعضی از فروشندگان از این قوانین مطلع نیستند یا از زیر گفتگو در میروند چون به قول خودشان: «کارهای نیستند و صرفاً فروشندهاند» یکی از آنها آقای صلواتی است که از انبار تاجران بزرگ در شورآباد میگوید و کسانی که قدرت این را دارند که در دقیقهای، قیمت میلگرد را بالا و پایین کنند.: «ما این وسط همیشه ضرر میکنیم چون جنس را بالا میخریم و فردا پایین میآید. این نوسانات فقط به نفع تاجران است که انبار میکنند و وقت بالا رفتن قیمت محصول را در بازار میآورند.»
دور زدن سازمان مالیاتی
مصطفی به قول خودش از کارگری در بازار آهن شروع کرده و آنقدر تلاش کرده که حالا توانسته مغازهای را با وام در بازار آهن جور کند و کاروکاسبی خودش را راه بیندازد. او مانند یک کارشناس خبره، اطلاعات دارد: «الان در بازار، درصد زیادی زیرزمینی کار میکنند و فاکتور رسمی و شفاف ندارند. همین باعث میشود ما هم به خریدار بگوییم که خودمان به قیمت رسمی نخریدیم تا به قیمت رسمی به شما بفروشیم و همه با مشکل روبهرو میشویم. الان اینطوری است که وقتی میروید جنس بخرید، خیلی علنی به شما میگویند فاکتور رسمی میخواهید یا غیررسمی؟ اگر بگویید رسمی میخواهم باید نرخی را بردارید که کارخانهدار میگوید. جنس خریده 10 هزار تومان یکدفعه شده 17 هزار تومان اگر بیاید 17 هزار تومان سود را در فاکتور لحاظ کند باید نصفش را مالیات بدهد برای اینکه مالیات ندهد، مثلاً میگوید من فاکتور 12 هزارتومانی میدهم، اما جنس را 18 هزار تومان میفروشم. میپرسم 80 میلیونی که میخواهم به شما پول بدهم را چطور بدهم؟ میگوید در وزن بالا حساب میکنیم. عین مبلغ را میدهیم به شرکتی که در حال فعالیت است و در لیست سیاه هم نیست و گواهی ارزشافزوده ارائه میدهد. چرا؟ چون مالیات هم از او ضرر قبول نمیکند. مالیات، عرفی دارد و شما نمیتوانید پایینتر از این فروخته باشید.»
بهم ریختگی بازار با عرضه اندک
مصطفی از نحوه عرضه در بورس میگوید که باعث واکنش بازار میشود: «به دلیل اینکه فقط بخشی از محصول نوردکاران در بورس عرضه میشود، در اکثر مواقع تقاضا بیشتر از عرضه است و همین باعث افزایش قیمت میشود. چون بازار رقابتی است و عرضه نوردکاران کم، خریداران قیمت بالاتری پیشنهاد میدهند و قیمت بالا میرود و نکته مهم اینکه وقتی قیمت در بورس نوسان کند در بازار آزاد هم قیمتها افزایش می یابد به عبارتی بورس مرجعیت قیمتی دارد. برای بهبود اوضاع نیز همه می دانند با رشد عرضه ها، قیمت متعادل می شود. وقتی مثلاً هزار تن تقاضا هست و فقط 500 تن عرضه شود، همین میشود و قیمت پایه 12 هزار تومان به 18 هزار تومان میرسد.»
وی همچنین با اشاره به اینکه عرضه سبدی محصول هم داستانی دارد، میگوید: تولیدکنندهها محصولات خود را در بورس بهصورت سبدی میفروشند که ممکن است چند صد تن باشد و انواع و اقسام محصول از تیرآهن و میلگرد و ... در آن باشد. اما خیلی از خریداران یا بنیه مالی خرید این حجم را ندارند یا فقط به برخی از محصولات سبد نیاز دارند و عقب میکشند و دلالان با خرید این سبدها و خرد کردن آن در بازار با قیمت بالاتر همین سبد را خرد خرد به تولیدکنندهها میفروشند؛ البته شنیده ام عرضه ها قرار است عرضه ها کوچک شود که این موضوع به بازار کمک می کند»
تولیدکنندگانی که خام فروشی میکنند
«مرتضوی» در طبقه بالای مغازهاش نشسته پشت میز و با همکارانش تلفنی صحبت میکند. تقریباً 40 ساله به نظر میرسد، اما آنطور که میگوید 20 سال در کار آهن و فولاد بوده است. مرتضوی از پیشنهاد محصولاتی میگوید که از مچینگ راهی بازار آزاد میشود: «بارها شده به من جنس پیشنهاد دادند میگویند محصول یکی از کارخانهها موجود است. درواقع برخی از تولیدکنندهها بهجای اینکه محصول خریداریشده از بورس را به محصول نهایی تبدیل کنند، همان را با قیمتی بالاتر و بدون اینکه تولید کنند، با قیمتی بالاتر میفروشند. چراکه میبیند اگر ورق را بفروشد پرسودتر از فروش محصول تولید شده از ورق است. از کارخانههای بزرگ گرفته تا کوچک همه مواد را بهجای اینکه تولید کنند در بازار آزاد میفروشند. ورق همین چند وقت پیش از کیلویی 17 هزار تومان رفت روی 23 هزار تومان، حالا حساب کنید، قیمت 12 هزار تومان خرید در بورس کالا با قیمت فروش 23 هزارتومانی در بازار، چه سود کلانی نصیب آنها میکند؛ چرا مثلا بخاری تولید کند؟»
قانون ایراد دارد
او معتقد است اساساً قوانین درست نیست و قوانین غلط باعث این اتفاقات میشود: «وقتی شما کارخانهدار را مجبور میکنی به قیمت مشخص بفروشد درحالیکه قیمتش در بازار بالاتر است، مجبور است کار دیگری بکند و قانون را دور بزند. وقتی میدانید این قانون غلط است چرا میخواهید اجرایش کنید؟ این باعث میشود که کارخانه بفروشد به یکی که از خودش است و او میشود مسئول قیمتگذاری بازار. الان خیلیها میگویند فاکتور را به نام فرد دیگری بزن که من بتوانم اینجا بدون ارزشافزوده بفروشم.»
هر فروشنده از دور زدن جدیدی رونمایی میکند که آنقدر روال مرسومی است که از رو شدن آن هم ابایی ندارند.
هویج گران تر از فولاد
در بازار آهن شادآباد هر کس بنا به منافع شخصی خودش صحبت میکند و حتی اگر نخواهد جواب بدهد سؤال را تغییر میدهد یا بحث را از عرضه و تقاضای محصولات در بورس به قیمت هویج در بازار ارتباط میدهد. «چرا قیمت هویج، گرانتر از یک کیلو فولاد شده است؟» اما «سبحانی» با ماسک محکمی روی صورت از صوری بودن فاکتورها و بیتأثیر بودن قیمتگذاری در بورس روی بازار میگوید.: «راستش را بخواهی آن 30 درصدی که در بورس شفاف عرضه میشود تأثیری روی قیمت کف بازار ندارد. چون همانهایی که از بورس میخرند هم به محض دریافت محصول میآورند در بازار و به قیمت دلخواه میفروشند. همین همسایه ما با مجوز وزات صنعت از بورس خرید میکرد چند روز نگه میداشت و بعد که قیمت بالا میرفت عرضه میکرد در بازار و به همین راحتی کلی پول به جیب زد. دلیل این موضوع هم مشخص است چون دولت اجبار می کند محصول در بورس ارزان فروخته شود، خریداران هم دست و دلشان به تولید نمی رود و دلالی می کنند. همه اینها برمیگردد به اینکه کسی از قوانین پیروی نمیکند و اگر کل محصول در بورس عرضه می شد، قیمت بازار نیز مثل گذشته درصدی منطقی از بورس بالاتر می بود تا انگیزه دلالی تا این حد افزایش پیدا نکند.»
بروید سراغ نوردکاران
«آرمان» که روی میز بغلی پشت تلفن مشغول خریدوفروش است با خنده میگوید: «راستش را بخواهید همه ما در بازار، هیچکاره هستیم. باید بروی سراغ کارخانهدارها و نوردکاران نیشابور، میانه، قزوین، اهواز، تبریز، کاشان و.. آنها هستند که سود میکنند ما همینکه روی میلگرد 200 تومان سود کنیم خوشحال میشویم.»
انتهای پیام/