خبرگزاری فارس، مازندران ـ زری طاهری پرکوهی. روز پرستار امسال مصادف با ۳۰ آذر ماه سال جاری، حال و هوای دیگری دارد، همانطور که میدانیم علت نامگذاری این روز ولادت حضرت زینب (س) خواهر بزرگوار امام حسین (ع) و دخت امیرالمومنان علی (ع) است.
بعد از هجوم ویروس کشنده کرونا از بهمن ماه سال گذشته و با توجه به اینکه نزدیک شدن به فرد مبتلا به کووید ۱۹ خطر جانی در پی خواهد داشت، از پرستاران و کادر درمانی که در کل کشور پست خود را رها نکرده و جانانه جنگیدند با عنوان مدافعان سلامت یاد میشود.
این در حالی است که برخی از پرستاران در اثر ابتلا به کرونا در حین خدمت به درجه رفیع شهادت نائل آمدند، به معنای واقعی کلمه جان خودشان را کف دست گرفته و از بیماران کرونایی یا غیرکرونایی در محیط آلوده بیمارستان مراقبت کردند.
روز پرستار امسال فرصتی برای قدردانی از این قشر زحمتکش است، باید از تک تک پرستاران در مراکز درمانی و بیمارستانهای کشور تشکر کرد چرا که با دلسوزی ایثارگرانه مراقب بیمارانی ممنوع الملاقاتی هستند.
فرا رسیدن این روز بهانهای شد تا به سری بیمارستان روحانی شهر بابل که تاکنون میزبان بسیاری از بیماران مبتلا و مشکوک به کووید ۱۹ بوده، بزنیم، در این بیمارستان، دو پرستار خواهر جوان مشغول فعالیت هستند که هر دو در شرایط سخت نه تنها دست از کار برنداشته بلکه با تلاش بیشتری ادامه دادند، مصاحبه با این دو خواهر را با هم میخوانیم؛
فاطره نعمتی ۲۹ ساله خواهر بزرگتر و پرستار بخش آیسیوی بیمارستان آیتالله روحانی در بابل، میگوید؛ من در یک خانواده ۶ نفره بزرگ شدم، از ۱۳۹۴ با عشق و علاقه وارد این بیمارستان شدم، خواهرم کوچکترم نیز از سال ۹۷ تاکنون در همین بیمارستان مشغول کار است.
*دوری از فرزند ۶ ماهه و کار در بیمارستان
وی اضافه میکند؛ قبل از شیوع کرونا فرزندم که الان ۱۸ ماهه است متولد شد، من پس از طی مرخصی کوتاه در بهمن ماه پارسال سر کارم برگشتم و فرزندم را به پدر و مادرم سپردم، شیوع کرونا ویروس در نگاه ما بک فاجعه بود چرا که والدینم هر دو دچار بیماری دیابت هستند که از فرزندم نگهداری میکنند، از آنجایی که حضور من در بیمارستان خطرناک بود در پیک اول کرونا از خانواده دور ماندم.
* نگران خواهرم هستم و خواهرم نگران من!
خانم نعمتی، با اشاره به اینکه خیلی کم در بیمارستان خواهرم را میبینم، بیان میکند؛ حضور هر دوی ما در بیمارستانی نگرانیهای برای خانواده به همراه داشت ولی همواره حامی ما بودند، جالب است که همسر خواهرم نیز در کادر حراست همین بیمارستان مشغول فعالیت است، همه نگران بودیم ولی الان ترسمان کمتر شده است.
این پرستار خاطرنشان میکند: روزهای اول کرونایی مردم آگاهی کمتر و ترس بیشتری داشتند ولی امروز آگاهی بیشتر و ترس کمتری دارند البته عدهای با عدم رعایت و حضور در اجتماعات از قطع زنجیره ابتلا جلوگیری میکنند! متاسفانه بسیاری از همکاران ما مبتلا شدند ولی خوشبختانه به کار برگشتند، ما روزهای سختی داشته و داریم.
* دغدغه ما بازگشت بیماران به زندگی است
وی با اشاره به اینکه هر روز برای بیماران دغدغه داریم، اعلام میکند؛ همین الان که با شما حرف میزنم یک مادر باردار ۲۱ هفته کرونایی داریم که نگران حالش هستیم، امیدوارم هر چه زودتر سلامتی خود را بهدست بیاورد، پرستاری وظیفه ما است، توجه به حفظ سلامتی جامعه هم وظیفه همه مردم...
* در این بخش زندگی جاری است
در ادامه به سراغ خواهر کوچکتر میرویم؛ فائزه نعمتی ۲۵ ساله پرستار بخش انآیسییو یا همان مراقبت ویژه نوزادان بیمارستان روحانی برایمان از حال و هوای دیگری سخن میگوید؛ در این بخش صدای گریه نوزادان خبر از این میدهد که زندگی جریان دارد، شاید امیدمان بیشتر از همکاران در سایر بخشها است، ولی کرونا به نوزادان هم رحمی نمیکند.
وی تصریح میکند؛ ۱۰ ماه است که با کرونا سر میکنیم، نوزادانی که بهدنیا میآیند و حال خوبی ندارند و بستری میشوند، اینجا نوزاد کرونا مثبت از مادر کرونا مثبت و نوزادان کرونا منفی از مادر کرونا مثبت داریم، نوزادان از زایشگاه به بخش ما انتقال داده میشوند.
فائذه نعمتی ادامه میدهد؛ در دوران کرونایی، برای دیدار با نوزاد، پدر از پشت شیشه و مادر با رعایت مسائل بهداشتی و پوشش مناسب برای ارتباط لمسی یک ساعته با نوزاد اجازه ورود دارد، مشاهده نوزاد و مادر این بخش خوشایند نیست ولی دیدن لحظه مرخصیشدن آنها خستگی را از تنمان بهدر میکند.
*خواهرم در دل کرونا است، اولین بیمار کرونایی را به بخش آیسییو بردند
این پرستار یادآور میشود؛ خواهرم در دل کرونا قرار دارد، اولین بیمار کرونایی را به بخششان برده بودند، خواهرزادهام نزد مادرم امانت است، خواهرم برای دیدار با فرزندش روزهای سختی را گذرانده، اگر بگوید حالم خوب نیست اجازه دیدار با فرزندش را ندارد، و قرنطینه برای ما تمام نشده است.
وی با اشاره به اینکه فروردین امسال قرار بود مراسم عروسی برگزار کنیم، میگوید؛ من و همسرم با وجود شیوع کرونا از برگزاری مراسم عروسی صرفنظر کرده و قرار است بدون برگزاری هیچ مراسمی به خانه بخت بروم، چرا که ما بیش از مردم به کرونا نزدیک بوده و از آسیبهایش آگاه هستیم.
*من و خواهرم نیروی شرکتی هستیم و تکلیفمان معلوم نیست!
این پرستار بابلی، با تاکید بر نکتهای که درخواست بسیاری از پرستاران در این بیمارستان است، اظهار میکند؛ خواهرم نیروی شرکتی بیمارستان بوده و من هم که با تمدید طرح ماندهام، سوال اینجا است که چرا برای استخدامی کاری نمیکنند، یک دورانی با طرح طلایی پرستاران را جذب کرده بودند ولی برای ما تعیین تکلیفی صورت نگرفته و میگویند باید جلساتی برگزار شود، ما به شغل پرستاری عشق میورزیم و دلمان میخواهد خیالمان از بابت ادامه کار در بیمارستان راحت باشد.
وی خاطرنشان میکند؛ نیروهای قراردادی شرکتی زیاد داریم بخشی از آنها طرح ۸۹ روزه گذراندند و ما هم طرح ۳۰ ماهه! بعد از اتمام طرح تکلیفمان چیست؟ ما بیشترین کشیک را در روزهای کرونایی داشتیم، ما تلاش میکنیم کارمان را درست انجام دهیم، امیدوارم تکلیفمان مشخص شود.
نعمتی در پایان با اشاره به اینکه، لازم باشد تا پای جان در بیمارستان خواهیم ماند، من و خواهرم به خودمان میبالیم که پرستار هستیم و در مسیر حضرت زینب (س) قدم برمیداریم و قلبمان برای سلامتی بیماران و نوزادان میتپد.
از حال و هوای این دو خواهر که یکی یک پایش در بیمارستان و پای دیگر کنار گهواره خواب فرزندش، و دیگری همسرش در بیمارستان بوده و بدون مراسم عروسی راهی خانه بخت میشوند باخبر شدیم، مشخص است تنها عشق به کار موجب شده تا در شرایط سخت کرونایی دوام بیاورند و به این کار افتخار کنند..
به گزارش فارس، پرستاران بسیاری در بدترین شرایط روحی و جسمی از کار دست نکشیدند و همچون سربازان وطن در خط مقدم ایستادند، حمایت از این قشر زحمتکش تنها کاری است که در مقابل تلاششان میتوان انجام داد، اینکه برای آینده کاریشان دغدغه نداشته باشند و جان بر کف کار کنند خواسته زیادی نیست!
انتهای پیام/۸۶۰۴۸/ج/ح