به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، سرانجام پس از 12 روز درگیری اویل روز جمعه ( 31 خرداد ماه) آتش بین نیروهای اسرائیلی و گروههای مقاومت فلسطینی برقرار شد. درباره عواقب و پیامدهای این جنگ با آقای حسن دانایی فر سفیر سابق کشورمان در عراق گفتوگو کردیم. وی معتقد است این جنگ دارای آثار مهمی در سطح فلسطین و منطقه غرب آسیا دارد که مهمترین آنها عبارتند از ایجاد تعادل در میدان و عمل، ابطال توافق ابراهیم، غافلگیری رژیم صهیونیستی از عملکرد مقاومت فلسطین و اینکه جنگ 12 روزه به نماد وحدت فلسطینیها تبدیل شد.
وی جنگ اخیر غزه را نقطه عطفی در میان تمام حوادثی که از سال 1945 تاکنون در سرزمین اشغالی رخ داد دانست و گفت. این جنگ اول، در عمل و در میدان نوعی تعادل راهبردی و توازن قدرت را به وجود آورد، یعنی «بزنی میزنم» شعار هم همین بود و تفاوتش با حرکتهای قبلی این بود.
دانایی فر یکی دیگر از دستاوردهای این حادثه 12 روزه را باطل کردن تئوری صلح اعراب و رژیم صهیونیستی بدون فلسطینیان دانست و افزود: آقای کوشنر داماد ترامپ (رئیسجمهور وقت آمریکا)به طور جدی گفتند ما چهکار به فلسطینیها داریم، دوست داشته باشند میآیند، دوست هم نداشته باشند ما کار خودمان را میکنیم.
این کارشناش ارشد غرب آسیا با اشاره به وحدت و هماهنگی راهبردی بین کل فلسطینیها در جنگ اخیر غزه گفت: این جنگ به نماد و تابلو وحدت و هماهنگی راهبردی فلسطینها تبدیل شد. یعنی فقط غزه نبود، فقط قدس نبود، بلکه در حیفا، در تلآویو و در جای جای سرزمینهای اشغالی این وحدت شکل گرفت.
دانایی فر به عنصر غافلگیری رژیم صهیونیستی در رویارویی با مقاومت اشاره و تاکید کرد: اینها در نبردها و جنگهای قبلی گفتند ما زیربنای نیروهای مقاومت را در غزه نابود کردیم، اما شما میبینید غزهای با مساحت جغرافیایی کم که از هوا، دریا و زمین کاملاً کنترل میشود بیاید آنقدر امکانات و تجهیزات نظامی درست کند که باعث غافلگیری شود و تا آخرین لحظه آتش بس هم شلیک موشکهای مقاومت را نتوانستند متوقف کنند. برد سلاح های مقاومت به کل سرزمینهای اشغالی رسید. برای اولین بار است که فرودگاههای اسرائیل برای ورود هواپیماهای خارجی ناامنی میشود.
در ادامه متن کامل مصاحبه آمده است:
تسنیم: نظرتان در مورد تحولات اخیری که در فلسطین اتفاق افتاده به طور کلی چیست و این رخدادهایی که در این 10-12 روز مشاهده شده چه تفاوتهایی با حوادث و مسائل دیگر فلسطین در سالهای گذشته دارد.
به نظر میرسد که در طول این دو دهه گذشته حوادث قابل توجهی بین رژیم اشغالگر قدس و فلسطینیها و همچنین حزب الله لبنان اتفاق افتاده که هر کدام از آنها پیامهای خاص خودش را داشته است شاید به قول عربها تاج المعارک یا تاج این نبردها از بابت مفاهیم و دستاوردهای میدانی و سیاسی، جنگ 33 روزه بود که متعاقب آن جنگ های 22 روزه، 11 روزه، 7 روزه، 3 روزه و امثال اینها را در منطقه غزه با رژیم اشغالگر قدس رخ دادند.
جنگ اخیر 12 روزه پیامها و دستاوردهای بسیار بزرگی را داشت که به نوبه خود میتوانیم آن را یک نقطه عطفی در میان تمام حوادثی که از سال 1945 تاکنون در سرزمین اشغالی رخ داده یادکنیم. ما نمیخواهیم در این خصوص زیاده گویی کنیم و حجم کار را بالا ببریم اما به طور خلاصه میتوان به چندین پیامد آن اشاره کرد : اول، در عمل و در میدان نوعی تعادل راهبردی و توازن قدرت را به وجود آورد، یعنی «بزنی میزنم» شعار هم همین بود و تفاوتش با حرکتهای قبلی این بود، در قصه الشیخ جراح به نوعی بازدارندگی برای مقاومت بوجود آورد، که در میدان و در عمل تعادل راهبردی را در میدان به وجود آورد.
تسنیم: فقط در همین میدان یا به طور کلی این تعادل راهبردی به وجود آورد؟
تعادل راهبردی بین قدرت رژیم اشغالگر قدس با محور مقاومت فلسطین
تسنیم: یعنی تعادل ادامه خواهد داشت؟
بله وقتی نزاع به نقطه تعادل و توازن رسید به همین راحتی به هم نمیخورد. امروز وقتی نخست وزیر رژیم صهیونیستی میگوید بیش از چهار هزار موشک به سمت ما شلیک شده است، این یعنی خودش گنبد آهنین را زیر سوال برد. در واقع این گنبد آهنین را نصب کردهاند تا کارایی مقاومت را از بین ببرد. حداقل با این ادبیات اعلام کرد که گنبد آهنین در مواجه با موشکها صد در صد موفق عمل نمیکنند. اول میگفتند 90 درصد موفقیت دارد، بعد گفتند 70 درصد موفقیت دارد و حالا میگویند تنها 25 درصد موشکهای مقاومت میتوانند از گنبد به اصطلاح آهنین عبور کنند.
مهم این است که تعادل یا تئوری رعب و وحشتی که در دل فلسطینیها میانداختند به نوعی در دل اشغالگران افتاد و اینجاست که تعادل برقرار میشود: زدی میزنم، اذیت کردی اذیت میکنم.
تسنیم: یکی از سوالها روی توازن قوا بود، فکر میکنید از این به بعد تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیها چه شکلی و ابعادی به خود میگیرد؟
با توجه به خوی تجاوزگری این رژیم، تجاوزات ادامه پیدا میکند منتها میداند هزینه بالا رفته است. وقتی هزینه بالا میرود مجبور میشوند تجاوز را کاهش دهند. برای مثال، اولین بار بود که از نبرد زمینی پرهیز کردند چرا که نگران هزینهاش بودند. حالا اینکه هواپیماها با آن برتری مطلق هوایی یک ساختمان را منفجر میکنند، خیلی ارزش تکنیکی و راهبردی و یا قدرت نمایی ندارد.
همانطور میدانید دولت قبلی آمریکا تبلیغات زیادی درباره صلح و اعراب و اسرائیل انجام میداد و هنوز «توافق ابراهیم» را به عنوان یکی از موفقیتهای خود معرفی میکند، تحولاتی که در چند روز گذشته رخ داد تا چه حدی روی این توافق اثر میگذارد؟
یکی دیگر از دستاوردهای این حادثه 12 روزه بگویم این بود که تئوری صلح اعراب و اسرائیل بدون فلسطینیان را باطل کرد. آقای کوشنر داماد ترامپ (رئیسجمهور وقت آمریکا)به طور جدی گفتند ما چهکار به فلسطینیها داریم، دوست داشته باشند میآیند، دوست هم نداشته باشند ما کار خودمان را میکنیم.
چرا که از سال 1979 نشستهای مختلف از جمله کمپ دیوید یا اسلو به نتیجه نرسیدند و مقامات آمریکایی در آستانه سال 2020 به این نتیجه رسیدند که فلسطینیها را رها کنند. میگفتند دولت فلسطین به رهبری محمود عباس هست اما اثرگذاری ندارد و اگر خواست بیاید و اگر نخواست هم نیاید. جالب است که عباس هم نیامد که خودش اهمیت زیادی دارد.
اینها میگفتند، صلح اعراب واسرائیل منهای فلسطین در حالی که اصل و اساس ماجرا درباره فلسطین است. این حوادث 12 روز گذشته تقریباً این تئوری را از بین برد.
نکته دیگر این ماجرای 12 روزه این بود که نشان داد هنوز فلسطین به عنوان مشکل اول جهان عرب است و کشورهای عربی ناچار بودند واکنش نشان دهند و اتحادیه عرب نشست اضطراری بگذارند. سعودی که بعد از امارات موتور محرکه طرح آبراهم بود، مجبور شد شدیدترین لحن را علیه اقدامات اسرائیل به کار ببرد که بیسابقه است. لذا جنگ اخیر نشان داد که همچنان موضوع فلسطین از ملاحظات اساسی کوچه و خیابانهای جهان عرب و همچنین جهان اسلام است.
جناب آقای دانایی فر عملکرد درونی گروهها و مردم فلسطینی را در این نبرد چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا آنها توانستند به صورت متحد و هماهنگ عمل کنند و موضع واحدی بگیرند؟
نکته دیگری که این حادثه به وجود آورد این بود که وحدت و هماهنگی راهبردی بین کل فلسطینیها را در تمام سرزمینهای اشغالی به نمایش گذاشته شد. در واقع این جنگ به نماد و تابلو وحدت و هماهنگی راهبردی فلسطینها تبدیل شد. یعنی فقط غزه نبود، فقط قدس نبود، بلکه در حیفا، در تلآویو و در جای جای سرزمینهای اشغالی این وحدت شکل گرفت. فریاد فلسطینی امروز یک فریاد واحد بود که سابقه نداشت و به ندرت اینگونه وحدت را در میان فلسطینیها سراغ داشته ایم.
حتی در درگیریهای قبلی بعضا صداهایی از داخل سرزمینهای اشغالگر توسط اعراب و فلسطینیها بلند شده که چرا درگیر میشوید و به خونریزیهای بیهوده دامن میزنید.
تسنیم: وضعیت جبهه مقابل غزه را پس از این جنگ چگونه میبینید و فکر میکنید تعادل جدیدی که در فلسطین شکل گرفته چگونه پیش خواهد رفت؟
ببینید تعادل در روابط بین الملل معنی خیلی گستردهای و عمیقی دارد یعنی طرفی که در موضع بالا و کنش بوده به واکنش میافتد و دیگر تعیین کننده نیست. این یعنی ایجاد مجال برای رفتارها و گفتارهای جدید که قبلا امکان مطرح شدن نداشتند. من روزهای سختی را فراروی رژیم اشغالگر قدس نه تنها از نظر نظامی بلکه از نظر مسائل سیاسی و فرهنگی در داخل سرزمینهای اشغالی میبینم. آقای نتانیاهو خیلی دنبال این بود حداکثر استفاده را از این حادثه ببرد و مشکلات درونی خود را برای تشکیل دولت حل کند اما این حادثه دستاوردی برای آقای نتانیاهو نداشت. نتانیاهو حاضر بود حتی اعتبار بینالمللی رژیم اشغالگر را زیر سوال ببرد تا خودش به یک دستاوردی برسد ولی نتوانست. این معنایش این است که در آینده اسرائیلیها در انفعال خواهند بود الان سوالهای جدی به وجود آمده است؛ گفتند اگر غزه به تنهایی ما را اینطور به چالش کشانده است اگر غزه و لبنان و حزب الله با هم باشند، آن وقت چه اتفاقی میافتد؟ در واقع وقتی اسطوره شکست ناپذیری خدشه دار شد شما باید احتمال خیلی از موضوعات دیگر را برای بعدا بدهید.
تسنیم: تعداد، دقت و قدرت های موشکهای گروهای فلسطینی در این جنگ توجه زیادی را به خود جلب کرده است، این مسئله چه چیزی را به ما میگوید؟
من در لابه لای سوالهای شما به سه نکته اشاره کردم و نکته دیگر که باید به آن اضافه کنم، غافلگیری راهبردی اسرائیلیها از عملکرد مقاومت بود. اینها در نبردها و جنگهای قبلی گفتند ما زیربنای نیروهای مقاومت را در غزه نابود کردیم، اما شما میبینید غزهای با مساحت جغرافیایی کم که از هوا، دریا و زمین کاملاً کنترل میشود بیاید آنقدر امکانات و تجهیزات نظامی درست کند که باعث غافلگیری شود و تا آخرین لحظه آتش بس هم شلیک موشکهای مقاومت را نتوانستند متوقف کنند. شاهد بودید که برد سلاح های مقاومت به کل سرزمینهای اشغالی رسید. برای اولین بار است که فرودگاههای اسرائیل برای ورود هواپیماهای خارجی ناامنی میشود. این ادامه همان بحث غافلگیری است. چطور این رژیم که مدعی دستگاههای امنیتی بسیار بسیار قوی و پیشرفته دارد _ و حقیقتاً تجهیزات و امکانات بسیار فوق مدرنی از جمله هواپیماهای اف 35 در اختیارش هست که از نظر جمع آوری دادهها و اطلاعات مدرنترین است_ باوجود همه این امکانات، نمیتوانند جلوگیری کنند از اینکه فلسطینیها در این سرزمین بسیار کوچک این امکانات را جمع آوری، درست و بعد سربزنگاه از آنها استفاده کنند. همین الان نمی توانند بگویند چند درصد توان مقاومت را از بین بردهاند چون اطلاعات ندارند و یا به تعبیری ذکاوت راهبردی عناصر مقاومت باعث شده آنها غافلگیر بشوند.
تسنیم: شما فکر میکنید که این جنگ 12 روزه به تعبیری چه تاثیری بر تحولات منطقه دارد؟ و چه پیامدهایی برای کشورهای چه حامی رژیم صهیونیستی و چه حامی مقاومت دارد.
غرب آسیا پس از ترامپ خیلی متفاوت شده و خواهد بود. ترامپ قاعده بازی را نمیدانست و به گونهای وارد میشد که همه را دچار نوعی شتابزدگی میکرد و ذوق زدگیهای کاذبی را در درون کشورهای منطقه بوجود میآورد. برخی از کشورهای عربی منطقه آنقدر ذوق زده شدند که تصور کردند پرونده مقاومت به زودی بسته خواهد شد و این گستاخی به یک جایی رسید که آن شاهزاده ولیعهد عربستان بگوید ما جنگ را به ایران میکشانیم.
قطعا روندی که آقای ترامپ دنبال میکرد نمیتوانست استمرار پیدا کند به همین دلیل ما میگفتیم که پس از ترامپ وضع منطقه تغییر خواهد کرد. در همین قصه جنگ 12 روزه اسرائیلیها هنوز در حال و هوای دوره ترامپ بودند.
تسنیم: میخواهیم وارد بحث عراق بشویم یکی از سوالات مطرح این است که تحولات جاری در عراق و چشم انداز سیاسی در این کشور چگونه رقم خواهد خورد.
یک اصلی را باید درباره منطقه غرب آسیا بپذیریم که همان رابطه مشهور و معروف شیمی یعنی ظروف مرتبطه است که معمولا روابط بین الملل نیز از این قاعده برخودار است. یعنی شما نمی توانید ماجرای برخی از کشورهای منطقه را بدون حوادث پیرامونی و یا حوادث بزرگتری که در کل منطقه هست نادیده بگیرید. به همین دلیل مسئولین عراقی در طول این 18 سال گذشته مدام اصرار دارند که روابط کشورهای پیرامونیشان روابط متشنجی برخوردار نباشد زیرا تشنج در پیرامون آنها، تاثیرش را بر داخل عراق خوهد اشت و بر همین اساس اصرار دارند روابط بین ایران با دیگر کشورهای منطقه و یا روابط ایران با کشورهای فرامنطقه ای حداقل تنش داشته باشد و آرامش لازم در منطقه فراهم شود.
تسنیم: چرا؟
به درستی این تشخیص را میدهند که حوادث و آثار روابط ایران با کشورهای منطقه و با آمریکا پیامدهایی در صحنه عراق دارد چون آنقدر بین جامعه عراق و ایران به اسباب مختلف در هم تنیدگی بوجود آمده است که کاملا اثرگذار است. در واقع امروز در صحنه عراق حادثه ای که اتفاق می افتد در رابطه ایران و عراق موثر است و بالعکس.
تسنیم: آمریکاییها در عراق حضور دارند و سعی میکند بر روندهایی از جمله انتخابات این کشور تاثیر بگذارند، شما فکر میکنید آمریکاییها چه تاثیری میتوانند داشته باشند؟
خوب آمریکایی ها از آن طرف آمدند و صدام هم بهانهای به دست آنها داد و یا به تعبیری تاریخ مصرف صدام برای آنها تمام شد در نتیجه به عراق لشکرکشی کردند و صدام را به اصطلاح خودشان سرنگون کردند اما معنایش این نبود که مردم از صدام رها شوند و زیر یوغ اشغال و اشغالگری بروند. به همین دلیل، جامعه عراق در مقابل اشغالگر سریع موضع خودش را روشن کرد و در سال 2011 آمریکاییها مجبور شدند عراق را ترک کنند اما بعدا با حمله داعش برگشتند. خوب خود آمریکاییها از جمله آقای ترامپ در مناظرههای انتخاباتی ریاست جمهوری خطاب به خانم کلینتون و دیگران گفت که شما داعش را درست کردید و تا الان هم کسی این را اظهارات ترامپ را رد نکرده است. با توجه به این اظهارات و سایر اسناد موجود می توانیم ارزیابی کنیم امریکاییها به این بهانه دوست داشتند برگردند و بخشی هم برگشتند اما باز دوباره مردم واکنش نشان دادند بخصوص بعد از اینکه فرماندهان مقاومت که راس اینها سردار دلها حاج قاسم و ابومهدی مهندس و همراهانش را شهید کردند، واکنش مردم و پارلمان عراق مبنی بر این بود که آمریکاییها خارج شوند.
آمریکاییها با این کار ننگینی که کردند در موضع انفعال قرار گرفتند دستاورد آنچنانی در عراق برایشان به دست نیامد و نتوانستند آن هدفگذاریهایی که کرده بودند عملیاتی کنند. بلی درست این دو تا بزرگ را از ما گرفتند و تاثیر خودش را هم داشت ولی عملا روند را نتوانستند متوقف کنند و قطعا روند مهمتر است.
همچنین آمریکاییها با بعضی از ابزار عاریهای نه واقعی جامعه عراق یک سری اقداماتی در جامعه عراق انجام دادند البته جا دارد بگویم برخی از مطالبات به حق و اساسی وجود دارد که از گذشتههای دور جمع شده و بایستی به آن رسیدگی شود. مثل فساد که از ارمغانهای ورود آمریکاییهاست. البته این از هدیه های نامیمونی بوده که در زمان صدام بوده اما نه به این وضوح و وضع زشت و مشمئز کنندهای.
آمریکاییها اصرار دارند عراق را مصادره کنند و تصمیم گیر نهایی آنها باشند، مشابه آن چیزی که در بعضی از کشورهای منطقه وجود دارد و از جانب آنها تصمیم میگیرند یا تصمیم سازی میکنند. شرایط کنونی عراق در سایه مقاومت و دخالت مردم در صحنه سیاسی به گونهای شده که امریکاییها آن اطمیمنان لازم را ندارند لذا سعی و تلاش میکنند انتخاباتی برگزار شود که مورد نظر آنها باشد اما من اعتقاد دارم نمیتوانند به خواسته خود برسند چرا که مردم عراق آگاهتر و مسئولین عراق با تجربهتر شدهاند.
تسنیم: همانطور که میدانید مذاکراتی بین ایران و عربستان با میانجیگری نخست وزیر عراق در حال انجام است. شما این گفتوگوها را چطور ارزیابی میکنید و چشم انداز آن چیست؟
قبل از پاسخ به این سوال باید بگویم جمهوری اسلامی ایران علاقمند است که رابطه بسیار خوبی با همه همسایگانش بخصوص کشورهای عربی و اسلامی از جمله با سعودی داشته باشد. در این چند سال ما همیشه استقبال کردیم از اینکه با سعودی ارتباط داشته باشیم اما در داخل سعودی دو دیدگاه در رابطه با جمهوری اسلامی ایران وجود دارد؛ یک دیدگاه معتقد است ما در روابط با ایران چیزی به دست نمیآوریم بلکه ایران است که چیزی به دست میآورد. طرفداران این دیدگاه معتقدند ایران نباید در پروندههای منطقه دخالت کند و اگر با ایران رابطه برقرار کنیم علنا به این وضع اقرار داریم البته دلایل دیگری هم دارند که فعلا نمیخواهم به آن اشاره کنم.
گروه دوم که معمولا در ضعف هستند اعتقاد دارند ایران یک واقعیتی است و توانایی اثرگذاری دارد ولو ساختار حاکمیت در ایران را قبول نداشته باشیم بنابرین ضرورت ایجاب میکند که ما با ایرانیها رابطه داشته باشیم. حالا با آن اتفاقی که افتاده گروه دوم تقریبا غلبه پیدا کردند و مهمترین بحثشان هم موضوع ماجرای یمن است. اینها به عنوان کشوری که تجهیزات سنگین و پیشرفته نظامی نه فقط از آمریکاییها و اروپاییها بلکه از روسها خریداری کردهاند نتوانستند مقابل یمن پیروزی به دست بیاورند و به شدت از این بابت تحت فشار هستند. سعودیها به این نتیجه رسیدند که اگر میخواهند بحث یمن را به یک جایی برسانند لازم است با ایرانیها به یک تفاهمی برسند. البته یمنیها خود صاحب نظر و تصمیم هستند و ایران نمیتواند چیزی را به آنها تحمیل نماید و ایران از کاهش تنش و جلوگیری از خونریزی بیگناهان در یمن و کل منطقه استقبال میکند و به دنبال بهترین روابط با همسایگان است.
به نظر شما چه چیزی و عاملی باعث شده تا مقامات سعودی حاضر به مذاکره شوند و با ایرانیها دیدار کنند؟
این یکی از پیامدهای دوره پساترامپ است که قبلا عرض کردم. یکی از مسئولین عالی رتبه عراق یک سال قبل در دوره ترامپ به من گفت که ما در دیدار با سعودیها ضرورت کار با ایران را مطرح کردیم و محمد بن سلمان جواب داده حتی اگر ما هم بخواهیم این کار را بکنیم فشار آمریکاییها و بخصوص پمپئو اجازه نمیدهد ما وارد این بحثها بشویم. لذا این دو عامل یعنی بحث یمن و بحث پساترامپ باعث شده که سعودیها به این مرحله برسند که بایستی با ایران همکاری کنند و تفاهم داشته باشند. عراقیها هم علاقه مند هستند.
تسنیم: سوال این است که به نظر شما این گفتگو به سرانجام می رسد و موفقیتی و چشم اندازی دارد؟
به نظرم تمایل سعودیها برای رابطه با ایران یک تصمیم راهبردی نیست بلکه تصمیمی مبتنی بر مصلحتها و فشارهای وارده است. بنابرین من خیلی اعتقاد ندارم و امیدوار به این نیستم که به روابط بین ایران و سعودی عمق پیدا کند اما حس میتواند به مرحلهای برسد تا از افزایش تنش جلوگیری گردد و اینکه دو طرف به سرعت به تفاهم برسند و سفارتخانهها باز بشود. من لااقل در ماههای آینده چنین چیزی را تصور نمیکنم.
تسنیم: یکی از حرفهای سعودیها این است که فشار را در جنگ یمن از طریق مذاکره با ایران کاهش بدهند یا به نوعی مدیریت کنند فکر میکنید گفتگوها در این زمینه چه تاثیری دارد؟
ببینید فاصله خواستهها بین یمنیها و سعودیها زیاد است ما هم به عنوان جمهوری اسلامی ایران نمی توانیم به جای یمنیها تصمیم بگیریم. این خود مردم یمن هستند که تصمیم میگیرند و هزینههای سختی هم میدهند بنابرین عقلا و شرعا ما نمیتوانیم به جای آنها تصمیم بگیریم. ولی اگر سعودیها بتوانند انتظارات خود را در یمن و در پروندههای دیگر کاهش دهند قطعا جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کسی که راضی به جنگ و درگیری در منطقه نیست از ابزار و نفوذش مبتنی بر اصول اخلاقی استفاده خواهد کرد تا کمک کند اما تصمیم نهایی و اصلی متوجه خود یمنیهاست.
انتهای پیام/